امامت؛ گوهر غدیر / محبت علی(ع) بدون ولایت او نتیجه ندارد

کد خبر: 721956

واقعیت این است که مسئله اصلی غدیرخم امامت است و تبیین مسئله امامت حتی از تشریح شخصیت امام مهم‌تر است.چه اینکه در عالم بسیارند آن‌هایی که محبت علی را دارند اما سر به ولایت او نمی‌نهند. در این عالم از زمان علی(ع) بودند افرادی که او را خدا می‌دانستند اما حق امامت‌ش را به جا نمی‌آوردند و یک شمشیر برای او نزدند.

سرویس فرهنگی فردا؛ محمدصادق دهنادی: هر ساله طیف گسترده‌ای از موضوعات در ایام عید غدیرخم مطرح می‌شود تا به نحوی پیام غدیر به فرمایش حضرت رسول(ص) منتقل شود. به جز برخی سوءتفاهم‌ها که بعنوان بزرگداشت این عید برگزار می‌شود (مثل جلسات پایکوبی و ژانگولر و سرگرمی‌ که هیچ ربطی به مناسبت ندارد یا جلسات ظاهرا مذهبی که در آن به ازای یک سخنران که در مقدمه خلوت مجلس افاضه می‌کنند؛ دو شاعر و چهار مداح مردم را به کف زدن و گریه کردن وا می‌دارند) عمده فعالیت‌های تبلیغی و هنری در این زمینه بیشتر حول محور تاریخ یا شخصیت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و الصلات است تا خط اصلی خطبه غدیر.
واقعیت این است که مسئله اصلی غدیرخم امامت است و تبیین مسئله امامت حتی از تشریح شخصیت امام مهم‌تر است.چه اینکه در عالم بسیارند آن‌هایی که محبت علی را دارند اما سر به ولایت او نمی‌نهند. در این عالم از زمان علی(ع) بودند افرادی که او را خدا می‌دانستند اما حق امامت‌ش را به جا نمی‌آوردند و یک شمشیر برای او نزدند.
اهل سنت که بسان امام فخر رازی ولایت را در بیان غدیر رسول‌الله به معنای محبت ترجمه می‌کنند و طبعا ولایت شرعی را از خلافت سیاسی تفکیک نمودند، هم به محبت و شخصیت امیرمومنان کم از ما عارف نیستند. کیسانیه و زیدیه که ملاک امامت را تشکیل حکومت می‌دانستند و اعتقاد داشتند کسی امام است که قیام به شمشیر نماید هم درک نکردند که امامت چیست؟ امامت در نزد آن‌ها نزدیک شدن به قدرت بود. آنها که به جای تسلیم و کار، علی گویان خرقه‌ی فقر و بیکارگی پوشیده و مسجد وانهاده، سر از خانقاه درآوردند، عاشق علی هستند اما از امامت گریزانند. تاریخ روایت می‌کند که بیعت با امام حسن (ع) از پدر بزرگوارشان پرشورتر بود، از بس که مردم به احترام پیامبر او را دوست داشتند، اما اتفاقات بعدی نشان داد که محبت به اهل بیت بدون اعتقاد به امامت ایشان بی نتیجه است.
ماجرای بدعهدی کوفیان در حادثه کربلا نیز باز از همین مقوله است. منتظران حسین(ع) او را به کشتن دادند زیرا انتظار نیز بدون ولایت و پیروی راه به بیجا می‌برد. کل ماجرای واقفیه و اسماعیلیه و آن‌هایی که در امامت به جای نص و انتصاب الهی تدبیر سیاسی می‌کردند؛ آنها که امامت پور نه ساله امام رضا(ع) را برنتابیدند و دسته دسته از دور خانه‌ی رسالت دور شده و به گوشه‌ای خزیدند و چون طایفه داعی کبیر در همان زمان که امامان شیعه در سخت‌ترین فشار بودند؛ به خیال خود دولت علوی راه انداختند همین بود که افراد درک درستی از مسئله امامت نداشتند.
مسئله امامت و رهبری امر دین و دنیای جامعه‌اسلامی است و نه فقط سیطره‌‌ سیاسی بر آن. بحث هدایت و صیانت از جامعه بود و نه فقط گوشه‌ی زهد و ردای فتوا. سوء برداشت‌هایی که ولایت را جور دیگر معنا کرد و امامت را امارت و سلطنت. آن هایی مسئله غدیر را به مرجعیت دینی و یا مدیریت قدرت فروکاهیدند و در نهایت ردای سبز تشیع بر دوش افکنده و به طمع خام خویش امام را ولیعهد خود کردند، چنان به بیراهه رفته بودند که بر سر نفسانیت خویش عاقبت امام را زهر می‌دادند تا معلوم شود نه محب و موالی و نه دانشور کلامی به رنگ تشیع، شیعه نیست. چه اینکه بین مامون عباسی متشیع که فقه و کلام آل محمد را قبول دارد تا هارون مکی شیعه که امامت آل رسول را سر می‌نهد، قرن‌ها و فرسنگ‌ها فاصله است.
عید غدیر روز تبلور تشیع برای بازشناسی آن از آن‌چیزی که اسلام از بوسنی تا میانمار آن را کم دارد. چیزی که ما را به اختلاف و هلاکت و ذلت کشانده است. حب علی رمز غدیر نیست. همانگونه که سلطنت علی و حتی مقام الهی علی و اولاد علی همه یک بخش از ابعاد مختلف آن است. مسئله غدیر؛ امامت است. همان چیزی که زهرای مرضیه روحی فداها در خطبه فدکیه آن را معنی کرده اند: کعبه ای که باید مردم به گرد آن جمع شوند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت