درباره آیدا.../ «سارا و آیدا» و تکرار قصه‌گویی به شیوه فرهادی

کد خبر: 714363

«سارا و آیدا» در خط داستانی اصلی خود، الگوی «درباره الی ...» را پیاده می‌کند. یک مرگ، که تبعات و اثرات آن (در اینجا قضاوت اطرافیان درباره‌ی فرد مرده) درام اصلی را به جریان می‌اندازد.

درباره آیدا.../ «سارا و آیدا» و تکرار قصه‌گویی به شیوه فرهادی
فیلم سینمایی سارا و آیدا
سرویس فرهنگی فردا: علی جعفرآبادی در نقدی بر فیلم سینمایی «سارا و آیدا» در سایت آینه‌نیوز نوشت:
اگر پس از ساخت سعادت آباد، مازیار میری هر اتهامی درباره تقلید از فیلم‌های موفق اصغر فرهادی را رد و در هر مصاحبه‌ای آنها را از اساس بی‌پایه می‌دانست، «سارا و آیدا» شکی باقی نمی‌گذارد که زوج عربی - میری شدیداً دلبسته‌ی موقعیت‌های مرکزی فیلمنامه‌های فرهادی‌اند. «سارا و آیدا» در خط داستانی اصلی خود، الگوی «درباره الی ...» را پیاده می‌کند. یک مرگ، که تبعات و اثرات آن (در اینجا قضاوت اطرافیان درباره‌ی فرد مرده) درام اصلی را به جریان می‌اندازد.
علی‌رغم این وامداری، باز هم نمی‌توان انکار کرد که «سارا و آیدا» یکی از چند اثر معدود جشنواره‌ی سی و پنجم فجر بود که تلاش می‌کرد تا «داستان بگوید» و به قصه‌پردازی گرایش دارد. هرچند نقایص بزرگ فیلمنامه و نحوه‌ی پرداخت آن (و البته در راس تمام آنها، دیالوگ‌نویسی بسیار ضعیف که عملاً ضربه‌ی اصلی را به فیلم زده و مهمترین صحنه‌های اخلاقی- حسی فیلم را دچار سندروم کمدی ناخواسته‌ی سینمای ایران کرده است) جلوی تبدیل شدن این داستان قابل قبول را به یک فیلم استاندارد می‌گیرد.
نقد جشنواره‌ای فردا بر «سارا و آیدا»: التهاب الکی خوش‌ها!
با این حال، کارگردانی میری مطابق روال معمول آثارش، از پس روایت کم لکنت قصه بر می‌آید و اگرچه مواد داستانی کافی را در اختیار ندارد، اما در حق همین داشته‌های اندک هم جفا نمی‌کند. نتیجه آنکه فیلم هرچند نسبت به «حوض نقاشی» قدمی رو به جلوست و در عین حال که قصه‌گوست و این ویژگی در اوضاع کساد این جشنواره در درام‌پردازی غنیمت است، اما باز هم به فیلمی تبدیل نمی‌شود که بتوان آن را نقطه عطفی برای فیلمساز دانست.
سارا و آیدا
میری در جریان ساخت این فیلم متوسط اما، دو ریسک بزرگ کرده است که غیر قابل چشم‌پوشی است: اول آنکه از منطق انتخاب بازیگر سینمای ایران برای نقش پسر شرور داستان خود فاصله‌ای حداکثری می‌گیرد و به جای انتخاب‌های متعارف، نقش اول مرد داستان را به مصطفی زمانی می‌سپارد و دوم انتخاب غزل شاکری برای نقش سارا، که هوشمندانه و به قاعده است. میری هرچند هنوز به قهقرایی که بسیاری از هم نسلانش گرفتار شده اند نرسیده، اما به نظر می رسد چوب بزرگی از «تلویزیونی شدن» خود می‌خورد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت