مجری معروف: تاوان اشتباهم را با ممنوع‌الکار شدنم، دادم!

کد خبر: 712860

ضیا از روند پرفراز و نشیب اجراهای تلویزیونی خود گفت.

مجری معروف: تاوان اشتباهم را با ممنوع‌الکار شدنم، دادم!
باشگاه خبرنگاران: یکی از مجریان برنامه‌های تلویزیونی، جوان توانمندی است که کارش را با اجراهای کوچک در شهر خود شروع کرد و به کمک قلم و نوشته‌هایش راهی تهران و ساختمان شهدای رادیو شد، او هنوز هم خود را فرزند رادیو و تلویزیون می‌داند و این روزها بیش از هر رخدادی دیگری دلتنگ رادیو است. علی ضیا متولد 26 شهریور ماه سال 1364، با اجرای برنامه‌هایی چون نیمروز، ویتامین ث، خوشا شیراز، با اجازه خدا، بعضیا و حالا با فرمول یک مسیر ترقی را طی می‌کند. اجرای ضیاء در برنامه تلویزیونی «فرمول یک» و جریان‌سازی و گفتگوهای این برنامه بهانه‌ای شد تا گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان در گفتگویی صمیمی میزبان سید علی ضیاء باشد.
علی ضیا
از اجرای خودتان در برنامه فرمول یک راضی هستید؟ واقعیت امر این است که مردم باید درباره برنامه فرمول یک و اجرای من نظر بدهند، اما یکی از نکاتی که در اجرای فرمول یک وجود دارد، حال خوبی است که با حضور در این برنامه دارم. در هر برنامه قبل از اجرا با روحیه بالا و سرحال کار خودم را شروع می‌کنم و این نشان بازخوردهای خوبی است که از مردم می‌گیریم. از برنامه فرمول یک و تجربه های متفاوت این برنامه تلویزیونی برای ما بگویید. برنامه «فرمول یک» نسبت به دیگر برنامه‌های سیما برنامه فرم محوری است که با هیجان بیشتری به روی آنتن می‌رود و در حقیقت من در طی این 6 سال همکاری با تلویزیون هر بار که برنامه ساختیم، سعی کردم اتفاقی متفاوت‌تر از خودم به روی آنتن ببرم، به عقیده من چیزی جدید در دنیا رخ نمی‌دهد و عملا همه داریم از روی دست یکدیگر نگاه می‌کنیم. ولی «فرمول یک» فضایی است که من هم از جهت زمانی و هم از لحاظ فرم برنامه چنین تجربه‌ای نداشتم، عمدتا در هر برنامه‌ای که اجرا کردم حضور من در آن زیاد بود، ولیکن «فرمول یک» بستری دارد که من در آن کم صحبت می‌کنم و قرار است مهمان‌ها در آن بیشتر صحبت کنند.
سری اول برنامه تلویزیونی فرمول یک، یک برنامه صبحگاهی بود و ما به تقارن آن در شبکه سه، برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» را با اجرای رضا رشیدپور داشتیم؛ و حالا در سری جدید، «فرمول یک»، برنامه عصرگاهی است، می‌توان گفت دلیل این جابجایی زمان پخش مقارن بودن این دو برنامه است؟
نه! شروع برنامه ما در زمانی بود که برنامه «حالا خورشید» 200 قسمت را به روی آنتن برده بود، برای یک برنامه روتین، باید 100 قسمت به آن زمان داده شود تا جایگاه خود را بین مخاطبان پیدا کند، آن زمان دو تا نگاه متفاوت در برنامه‌های صبحگاهی نمود داشت، به خاطر دارم که ما در سری اول «فرمول یک» هیچ آدم معروفی را دعوت نکردیم، چراکه همه برنامه‌ها اعم از برنامه محترم «حالا خورشید»، «خندوانه» و «دورهمی» از چهره‌های معروف دعوت می‌کنند. در واقع نوع دیدگاه‌ها متفاوت بود و نتیجه این متفاوت بودن دلیل بر هم پوشانی برنامه‌ها نمی‌شود، در سری دوم «فرمول یک» هم، برنامه جدید «حالا خورشید» در مرحله پیش تولید بود. ولی مدیران شبکه یک به این نتیجه رسیدند که ما زمان صبحگاه را تحویل بدهیم و به سمت بعد از ظهر منتقل شویم و آن چیزی که من می‌دانم، آقای کامبیز اخوان صفا قائم مقام شبکه یک می‌گوید ما گل زدیم و بر حسب دقت نظر مدیران تغییر زمانی ایجاد شد. تولد برای چهره‌های سیاسی کار باحالی است که به ما می‌خندند در برنامه «فرمول یک» اتفاقات جذابی مثل گرفتن جشن تولد رقم می‌خورد، اما برای پرسپولیسی‌ها، این از پرسپولیسی بودن شماست و یا تیم استقلال همکاری نمی‌کند؟ مهمان‌های این جشن تولدها قرار است در ادامه چه کسانی باشند؟ ما یک جشن تولد پرسپولیسی برای آقای طارمی گرفتیم که به دلیل مصادف شدن با شهادت امام جعفر صادق (ع)، به صورت تولیدی و با تاخیر به روی آنتن رفت، ولی هفته بعد آن تولد آقای زرینچه بود که ایران نبودند و یا تولد خیلی از رفقای استقلالی بوده که نتوانستیم به یک هماهنگی برسیم، ما یک لیست از استقلال، پرسپولیس، بازیگرها و سیاسیون داریم که عمدتا وقتی به چهره‌های سیاسی می‌گوییم، به ما می‌خندند، ولی به نظر من خیلی کار جالبی است که برای سیاست مردان خود هم تولد بگیریم. قرار است در برنامه فرمول یک به مهمان‌ها خوش بگذرد برای همین گفتگو ها را چالشی و سخت نمی‌کنیم. هیچ بداهه‌ای در فرمول یک نداریم اجراهای شما در هر برنامه‌ای، بی‌حاشیه و یا بهتر بگوییم بدون کنایه و طعنه به جامعه و یا شخص نبوده، که البته گاهی این حاشیه‌ها دردسرساز بوده و فضایی مسموم را برای شما ایجاد کرده است، این کنایه‌ها همه بداهه است و یا از پیش در اتاق فکر با افشین حسین خانی مطرح می‌شود؟ ما هیچ بداهه ای در برنامه نداریم، کلمه به کلمه‌ای که در برنامه گفته می‌شود چه در مورد سوال‌ها و پلاتوها پیش از شروع برنامه، روی آن‌ها فکر شده و تمرین می‌شود. من وقتی وارد سازمان شدم یک پلاتو را حداقل دوبار برای حسین‌خانی در جایگاه مخاطب و یک تهیه‌کننده اجرا می‌کنم تا مشکلات آن گرفته شود و هنوز هم مثل روز اول تمرین دارم. یک سری از حرف‌ها وجود دارد اما خط قرمز نیست اگر قرار باشد با یک سری از چهره‌های سیاسی شوخی نکنیم، راحت‌تر هستیم که برنامه نسازیم (با خنده)، هر کسی که خودش را در معرض دید مردم می‌گذارد این حق وجود دارد که آدم‌های مختلف درباره او نظر بدهند، مثل آنکه حق دارند درباره من هم نظر بدهند. لطفا درباره زندگی شخصی‌ام چیزی نگویید! این نظر دادن که گفتید یعنی در همه مواقع مخاطبان جایز هستند، نظر بدهند؟ حرف من این است وقتی جلوی تلویزیون می‌آییم درباره ما نظر بدهید، یعنی اگر من در اجرای برنامه تلویزیونی‌ام حرفی می‌زنم که موجب ناراحتی آدم‌ها می‌شود، بیایند و درباره آن اظهار نظر کنند، ولی در مورد زندگی شخصی‌ام لطفا چیزی نگویند، چون زندگی شخصی‌ام با همه بدی‌ها، کمی‌ها و اتفاقاتش به خودم مربوط است. در زمان حضرت موسی (ع) وقتی می‌گویند بدترین آدم چه‌کسی است؟ می‌گویند خودم، من فکر می‌کنم الان جامعه ما مشکلی که برایش رخ داده این است که ما این را نکته فراموش کرده‌ایم، من معتقدم خودم در زندگی شخصی‌ام از همه بدتر هستم. پس اولین نگرانی‌ام، زندگی شخصی خودم است. مخاطبان در مورد کارم نظر بدهند مخلصشان هم هستم. با توجه به فعالیت 6 ساله‌ای که در صدا و سیما دارید، توقع شما از برنامه‌سازان و یا مدیران رسانه ملی چیست؟ دست مریزاد به همه آنهایی که دارند برای مخاطبان خود برنامه می‌سازند، به عقیده من سخت‌ترین کار بعد از کار در معدن، برنامه‌سازی است، چرا که در همه حوزه‌ها مشکل مالی وجود دارد و امیدوارم که شرایط دولت و مملکت رو به بهبود رود. امروزه با‌توجه به رسانه‌های متفاوتی که وجود دارد، ذائقه مخاطبان تغییر کرده است، آیا این کار برنامه‌سازان را سخت‌تر نمی‌کند؟ ذائقه مخاطب را تغییر می‌دهند، یعنی اینکه یک سری از آدم‌ها نشستند تا اینکه ما کاری را انجام بدهیم و به مخالفت ما بلند شوند، که این دلیل بر تغییر ذائقه مخاطب نمی‌شود، اگر امروزه مرحوم نوذری با هر فرم و محتوایی کماکان برنامه بسازد، مردم را پای تلویزیونی می‌نشانند ولی احساس می‌کنم بعضا خباثت‌هایی در این میان رقم می‌خورد که ذائقه مخاطب را تغییر می‌دهد، وگرنه من هم مثل شما در دل مردم زندگی می‌کنم و به شدت به مشکلات جامعه واقف هستم. بیشترین تایم اجرای شما متعلق به برنامه‌های صبحگاهی است، از «نیمروز» تا سری گذشته «فرمول یک»، و این در حالی است که خودشما بارها به شوخی و خنده روی آنتن از سخت بودن اجرای صبحگاهی گفتید، این سختی‌ در چیست؟ برنامه‌های صبحگاهی از سخت‌ترین زمان‌های اجراست، چرا که با هر اتفاقی که در جهان رخ بدهد، شما باید 5 صبح از خواب بیدار شوید. فکر کردن به این تاکید «باید» دشوار است، این تنها مختص من هم نیست و برای هر کسی که برنامه صبحگاهی کار می‌کند، سخت است. ولیکن به نظر من مهم‌ترین برنامه در تلویزیون، برنامه‌های صبحگاهی است چراکه بازخوردهایی که مردم می‌دهند بیشتر است و اکثریت در آن زمان بیدار هستند. در واقع برنامه‌های صبحگاهی می‌تواند از جمله برنامه‌های حساس، مهم و پرمخاطب تلویزیون باشد. زمانی رئیس تلویزیون بودم خاطره‌ای از اجراهای صبحگاهی خود دارید؟ در یکی از برنامه‌ها، یک مهمان آقا از ماخونیک داشتیم که بلافاصله بعد از دیدنم، من را بغل کرد و گفت: «من خیلی خوشحالم، چه اتفاقی افتاده که امروز در این برنامه، رئیس تلویزیون به دیدن من آمده است.» ( با خنده) گفتم من رئیس تلویزیون نیستم و مصر بود که من رئیس تلویزیونم، چرا که استدلالش بر این بود که شروع تلویزیون با من است و می‌گفت با همه احترامی که برای آقای ضرغامی قائل هستم، من رئیس سازمان هستم. فضای مجازی پر شده از اتفاقات ریز و درشتی که مثل اسلحه زندگی شخصی هنرمندان را هدف می‌گیرد و متاسفانه سودجویان زیادی تنور شایعات را داغ می‌کنند، شما هم از حواشی مصون نبودید و در یک برهه زمانی درگیر بودید، در این باره توضیح می‌دهید؟ اول اینکه آدم‌ها حق اشتباه دارند، در دوره‌ای که اتفاق افتاده من اشتباه کردم، به این دلیل که اگر بخواهم به روی اخلاق بایستم، نباید کسی را مورد تمسخر قرار بدهم. بله اشتباه کردم و تاوان این اشتباه را هم با ممنوع‌الکار شدنم، دادم و معذرت خواهی کردم. در واقع من برای اینکه خدا در هر لحظه از اشتباهاتم بگذرد، تلاش می‌کنم و امید به مهربانی خدا دارم.
تلاش می‌کنم در مسیر اخلاق قدم بگذارم چراکه من فکر نمی‌کنم باید مجری خوبی باشم بلکه اول باید آدم خوبی باشم. حقیقت امر این است که اگر یک دوربین در این اتاق بگذارند تا پشت صحنه این مصاحبه را بگیرند، احتمالا حرف و حاشیه‌ای از این گفتگو درمی‌آید و ممکن است مخاطبان به این حاشیه واکنش نشان بدهند، نتیجه این است که ما باید مراقب آبروی همدیگر باشیم، اگر قرار باشد خودمان مراقب همدیگر نباشیم، این اتفاقات ناگوار و شایعات برای همه ما رخ می‌دهد، خواهشم از خودم، دوستان، برادر و خواهرهایم این است که در تهدید جدید دنیا (فضای مجازی) تلاش کنیم آبروی یکدیگر را حفظ کنیم.
مدیری و جوان از شومن‌های تلویزیون ما هستند مدتی است، خوب یا بد خیلی از مجریان که در تلویزیون هستند، را مخاطبان به عنوان شومن و یا سلبریتی می‌شناسند. اول تعریف شما از این دو واژه چیست و آیا خودتان را در حد یک شومن می‌بینید؟ شومن در تمام دنیا کسانی هستند که شو را در معانی مختلف به خصوص در بخش تفریحی اجرا می‌کنند، اگر بخواهیم تعریف شومن را نسبت به کل دنیا بسنجیم، آقای رامبد جوان و مهران مدیری در زمره بهترین شومن‌ها قرار می‌گیرند، شومن‌هایی که طناز هم هستند و جنس کمدی را می‌شناسند. من که کماکان شاگرد این حوزه هستم و هر روز تشنه یادگیری. اجرای چند درصد از مجریان را قبول دارید؟ چه کسانی از هم‌نسلان خودتان را سرلوحه قرار دارید؟ ما مجریان خیلی خوبی مانند آقای رشیدپور، علیخانی، رامبد جوان و مهران مدیری داریم که در حوزه اجرا موفق هستند، در واقع من معتقدم همه از من بهتر هستند. از بین اجراهایی که داشتید، کدام از برنامه‌ها برای خودتان و یا مردم ماندگارتر بوده است؟ فکر کنم مردم بیشتر «ویتامین ث» را می‌شناسند، ولیکن اگر به «فرمول یک» اعتماد شود و این فرصت و تیمی مثل «ویتامین ث» به آن داده شود قطعا تاثیر خودش را در بین مخاطبان می‌گذارد. بیشترین دغدغه شما در برنامه فرمول یک چیست؟ همه رخدادها و مسائلی که برای مردم مهم است، برای ما هم دغدغه است، به طور مثال چند روز پیش که خبر آن عزیز دستفروش در قم منتشر شد، باچند نفر از دوستانم در قم تماس گرفتم و پیگیر قصه شدم، با اینکه الان فضای فرمول یک پیگیر اخبار نیست، اما با این نگاه که اگر حرفی و یا نکته‌ای در برنامه رقم خورد، من مطلع باشم. ما اجرای شما را با حضور در شبکه سه شاهد بودیم و پس از آن در شبکه شما، زمانی شبکه دو و حالا یک سیما، این جابه‌جایی شبکه به چه دلیل است؟ شبکه یک، شبکه رسمی‌تری است که ممکن است اتفاقاتی که در شبکه سه راحت‌تر بوده، در شبکه یک با نگاه مدیران انجام شود و رسالت شبکه‌های سیما متفاوت است و من به عنوان یک مجری باید این هنر را پیدا کنم که نسبت به رسالت هر شبکه اجرا کنم. به غیر از فضای اجرا، شما تهیه‌کنندگی را هم تجربه کردید، چرا تهیه‌کنندگی ادامه‌دار نبود و از آن جدا شدید؟ «نبش جنت‌آباد» که برنامه‌ای مناسبتی بود و همچنین برنامه تلویزیونی «بعضیا»، که با تغییر مدیریت‌ها و نوع نگاه مدیران، برنامه «بعضیا» را نخواستند و ما هم به امر مدیران، تبعیت کردیم، البته این در صورتی است که قرار داد «بعضیا» بیشتر از آن چند قسمت بود. وقتی برنامه «بعضیا» را ساختم، فکر می‌کردم آخرین برنامه زندگیم باشد، چرا که با نگاه ماندگار بودنش به روی آنتن، آن را تولید کردیم، به هر شکل ممکن است گاهی چالش خوب باشد و یا جواب بالعکس بدهد. در حال حاضر گفتگوی چالشی دیگر در دنیا مرسوم نیست بلکه باید گفتگویی نرم بین مجری و مهمان صورت بگیرد و در این گفتمان موضوعاتی پیش بیاید که برای مخاطب جذاب باشد. دوره گفتگوهای چالشی به عقیده من خیلی وقت است که تمام شده است. تهیه‌کنندگی راحت‌تر بود یا اجرا که در حال حاضر در آن حضور دارید؟ دوست ندارید تهیه‌کنندگی را ادامه بدهید؟
نه! راستش خیلی سخت است و اگر می‌دانستم تا این اندازه دشوار است، شروع نمی‌کردم. تهیه‌کنندگی کاری حرفه‌ای است که باید فردی حرفه‌ای دست به کار شود.
شب‌ها خواب رادیو می‌بینم قصد برگشت به رادیو ندارید؟ خیلی دلم می‌خواهد به رادیو برگردم، هربار که با آقای سیفی صحبت می‌کنم درخواست یک اجرا در برنامه‌های رادیویی را دارم، اگر هفته‌ای یک بار، یک برنامه آقای سیفی در رادیو به من برنامه بدهد، حداقل شب‌ها راحت‌تر خوابم می‌برد چراکه شب‌ها خواب رادیو می‌بینم. برنامه‌ای برای اجرای ماه رمضان سال 96 دارید؟ نه! ماه رمضان با اجرای آقای علیخانی درخشان است و انشالله همیشه بدرخشند، واقعا دغدغه فکری برای اجرای ماه رمضان ندارم و برنامه کاملی در شبکه سه وجود دارد که می‌تواند مخاطبان خود را جذب کند، ولی اجرای برنامه سحر ماه رمضان را دوست دارم که به من نمی‌دهند، تا زمانی که شبکه سه بودم، خیلی گفتم اما نشد. به عقیده شما ویژگی برنامه‌های سحر چیست؟
به عقیده من سحرها باید کلی انرژی بدهیم و در کنار همه برنامه با هیجانی بالا همه را از خواب بیدار کنیم، سحرها خوشحالی زیادی دارد و اینکه همه خواب هستند اتفاق خوبی نیست.
من بچه صدا و سیما هستم بعد از این 6 سال اجرا در صدا و سیما، جایگاه خودتان را در سازمان کجا می‌بینید؟ من بچه صدا و سیما هستم، جونم را می‌دهم اما صدا و سیما را نه، هر تعبیری می‌خواهند بکنند، اما من فکر می‌کنم اولین اصل برای کار این است که هر فردی به سازمان خودش به شدت متعهد باشد، این تعهد برای من فارغ از هر سیستم مدیریتی است و خودم را جدای از این اقلیم صدا و سیما نمی‌دانم.
و اما یکی از شک و شبهه‌هایی که همیشه برای چهره‌های مطرح است، بحث تأهل و ازدواج و زندگی شخصی، قصد ازدواج ندارید؟
جواب بدم؟ (با خنده) خیلی شخصی است. در پایان؟ مخلصیم! خیلی خوش گذشت و بزرگی می‌گوید: «فاصله دهنم با دستانم زیاد نیست، اما نمی‌دانم که چرا هر چه می‌گویم نمی‌توانم انجام بدهم.» انشاالله که حرف‌هایمان نزدیک عمل باشد، اگر هم نشد همدیگر را ببخشیم و دوست داشته باشیم.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت