جام جم: کامبیز دیرباز بازیگر 42 ساله سینما و تلویزیون نگاه پختهای به زندگی دارد و زاویه نگاهش به شبکههای اجتماعی و دنیای فناوریهای امروزی کاملا جامع و هوشمندانه است.
پستهایی که چهرههای معروف و سلبریتیها در شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام به اشتراک میگذارند تاثیر زیادی بر نوجوانان و جوانان دارد، چون این افراد معمولا از بازیگران، ورزشکاران، خوانندهها و... الگو میگیرند. به نظر شما این پستها چگونه باید مدیریت شوند تا تاثیر مثبتی بر دنبالکنندهها داشته و به اصطلاح الگوهای خوبی برای آنها باشند؟ به نظرم ما بازیگران، الگوی دائمی برای افراد جامعه نیستیم. بر این باورم که کمتر نوجوان و جوانی پیدا میشود که مسیر زندگیاش را بر اساس راهی که ما تعیین میکنیم، طراحی کند. شاید به این دلیل که الگوی خودم در زندگی پدرم بوده و هست و اصلا متوجه نمیشوم که یک فرد چگونه میتواند خارج از خانواده خودش کسی را الگو قرار دهد.درباره صفحات مجازی هم باید بگویم که بهتر است از واژه «مجازی» برای امکاناتی که امروزه در اختیار داریم استفاده نکنیم، چون دیگر مجازی نیست و اتفاقا بشدت واقعی است و تاثیرگذاری زیادی بر همه مردم دارد.من یک صفحه اینستاگرام دارم که ادمین دارد و تحت نظر مستقیم خودم پستها را به اشتراک میگذارد.از این صفحه بیشتر برای اطلاعرسانی درباره کارهایم استفاده میکنم چون تمایل
دارم اخبار مربوط به خودم را مردم مستقیم از خودم دریافت کنند.به همین دلیل در این صفحه کسی را فالو نکردهام، قسمت کامنتها را هم بستهام و این صفحه کاملا یک طرفه است. در این صفحه نه الگوسازی میکنم و نه جریانسازی. معتقدم مدیریت صفحات اجتماعی کاملا به صاحب صفحه بستگی دارد، از ادبیاتی که برای توضیح عکسها استفاده میکنند کاملا میتوان فرد را شناخت و متوجه شد چه سبک زندگی دارد و در چه خانوادهای تربیت شده است.به تعداد افرادی که در شبکههای اجتماعی حضور دارند، پستهای مختلفی را هم میتوان دید چون هر فردی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد که آنها را در این شبکهها منتشر میکند. احتمالا شما هم موافق این گفته هستید که چهرههای معروف بهتر است زندگی خصوصی خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک نگذارند که همه مردم متوجه شوند، مثلا آنها چه میخورند و چه میپوشند. گاهی سبک خاص زندگی آنها و به اصطلاح لاکچریبازیهایشان برای عموم مردم آسیبهایی را به همراه دارد؟ درباره خودم باید بگویم از روز اولی که وارد حرفه بازیگری شدم تصمیم گرفتم بتدریج تواناییهایم را نشان دهم. اگر قرار است مثلا 50 سال در حرفه بازیگری فعال باشم
مشتم را کم کم باز کنم و همه چیز را یکباره نشان ندهم . اما صاحبان حرفههای دیگر، مثلا خوانندهها جور دیگری فعالیت میکنند، آنها معمولا خود را یکباره عیان میکنند تا طرفداران بیشتری پیدا کنند.من از زیاد دیده شدن حذر میکنم. حتی زمانی که شبکههای اجتماعی باب نشده بود خیلی کم مصاحبه میکردم و دوست نداشتم
دم دست باشم. اکنون که شبکههای اجتماعی بخصوص اینستاگرام رونق زیادی پیدا کرده باید خیلی بیشتر مراقب بود.البته باز هم به شخصیت خود افراد بستگی دارد که چقدر دوست داشته باشند در معرض دید عموم باشند. من معتقدم در این مورد دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه لاکپشتی و آهسته و پیوسته حرکت کردن یا دیدگاه خرگوشی و به یکباره جهیدن و در ادامه خسته شدن و از راه ماندن. من دیدگاه لاکپشتی و آرامآرام حرکت کردن و بتدریج دیده شدن را ترجیح میدهم. در صحبتهایتان اشاره کردید الگوی شما در زندگی، پدرتان بوده و هست. اما نسل امروز زیاد خود را مقید به این نمیکنند که از پدر یا مادر الگو بگیرند و در خارج از خانه دنبال الگو میگردند، این رفتار را چگونه آسیبشناسی میکنید؟ دخترم هنوز سه سال دارد و به سن الگوپذیری نرسیده، اما اگر روزی تمرکزش از من و مادرش برداشته و به سمت دیگران جلب شود، زنگ خطر بزرگی برای ماست که او الگویش را خارج از خانه پیدا کرده است. حتما الگوی او فردی باسوادتر و آگاهتر از ما بوده و جای تاسف دارد که من و مادرش نتوانستهایم بخشی از نیازهای او را برآورده کنیم که البته امیدوارم این اتفاق نیفتد. پدرم برایم الگو بود،
چون کاملترین فردی است که در زندگی دیدهام. ناگفته نماند که دست بچههای امروزی برای انتخاب الگو بازتر از نسل ماست که یک تلویزیون داشتیم با دو شبکه که ساعات محدودی برنامه پخش میکرد! دسترسی نسل ما فقط به خانواده، اقوام و دوستان بود، اما بچههای امروزی با یک کلیک به دنیای اطلاعات وارد شده و درباره زندگی و شخصیت هر کسی که دوست دارند، اطلاعات زیادی بهدست میآورند. این موضوع حسنها و معایب زیادی دارد. در این شرایط کار پدر و مادرها سختتر شده چون به گفته شما، بچههای امروزی به آدمهای زیادی دسترسی دارند که میتوانند برای آنها الگو و حتی پناهگاه باشند که این میتواند خطری برای خانوادهها محسوب شود؟ بله! تربیت بچههای امروزی خیلی دشوار است.معتقدم والدین باید اطلاعات خود را به روز کنند. آنها بهوسیله اینترنت میتوانند به دنیایی پر از آگاهی و کتاب و... دسترسی داشته باشند. پدر و مادرها میتوانند از گوشیهای هوشمند خود بهترین و بیشترین استفاده را برای دستیابی به اطلاعات و افزایش سواد استفاده کنند، اما اگر سواد خود را افزایش ندهند و بچهها را به حال خود رها کنند حتما هم خودشان و هم فرزندانشان آسیبهای جدی خواهند
دید.
دیدگاه تان را بنویسید