جام جم:او فارغالتحصیل رشته آموزش زبان انگلیسی است و از سال سوم دبستان فعالیت هنری خود را با اجرا در برنامه تازهها از شبکهدوآغاز کرده در سال 82 در سریال دوران سرکشی یک سکانس بازی کرد و بعد در مجموعه مهر خاموش بازی کرد و از سال 83 به عنوان مجری برنامه کودک و با نام خاله شادونه مشغول به کار شد، زارعی به دلیل شخصیت مهربان و بیتکلف و صدای کودکانهاش و صداقتی که در کلامش وجود دارد، خیلی زود در دل بچهها جا باز کرد و برنامههایش با اقبال کودکان روبهرو شد.
زارعی در سریال متهم گریخت به کارگردانی رضا عطاران در نقش یک دختر شهرستانی بازی درخور توجهی ارائه کرد. او در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان با اجرای برنامههای جذاب از لباسهای اصیل و خوش و آب رنگ ایرانی هم استفاده کرد و توانست خاطرات زیبایی را برای کودکان حاضر در جشنواره رقم بزند. به نظر میر سد اجرای برنامه برای کودکان اولویت اصلی کارتان محسوب میشود... بله، اولویت اصلیام همواره کار برای کودکان است. علاقه دارم در مقطع فعلی سوای کار برای کودکان در زمینه کار برای بزرگسالان نیز تجربه کنم. از خاله شادونه خسته شدهاید؟ نه، به هیچ وجه. خاله شادونه را هیچ وقت فراموش نمیکنم، مگر اینکه بچهها فراموشم کنند. همانطوریکه اشاره کردم دوست دارم در حوزه بزرگسالان نیز در همان فضای شادونه تجربهای داشته باشم. برای تحقق چنین خواستهای برنامهای دارید؟ کارهایی در این حوزه مثل اجرای برنامه و مسابقه تلویزیونی در ماه مبارک رمضان امسال در شبکهای فیلم انجام دادم. در حالی که مخاطب برنامه بزرگسالان بودند. تمام اعضای خانوادهها از این برنامه استقبال خوبی داشتند که برایم جذاب بود چون همه خانواده شرکتکنندگان رو در مسابقه شریک
کردم و خیلی از بچهها در این مسابقه شرکت کردند و به کمک پدر و مادرانشان به سوالاتم جواب دادند، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. در روز اولی که اجرای این برنامه بزرگسال را شروع کردید. با توجه به تمرکزتان در برنامههای کودک، اجرا برایتان سخت نبود؟ سیزده سال است که خاله شادونه کودکان هستم. در آن دوران برای اجرا با شرایط سختی مواجه بودیم و فضای کاری براحتی و بازی این دوره و زمانه نبود. احساس میکردم باید نوع اجرایم به گونهای باشد که برای بچهها جذاب باشد و احساس خستگی نکنند و ارتباط دوجانبهای بینمان برقرار باشد و این رمز موفقیت یک برنامه است. اولین برنامهام باغ شادونه بود که در ابتدا در 34 قسمت تولید شد. اما به دلیل توفیق برنامه ساختش پنج سال طول کشید و یک تیم حرفهای هشت سال در شبکه یک و دو سیما برای ساخت برنامههایم زحمت کشیدند. این برنامهها با نامهای مختلفی مثل شادونه در سرزمین دونهها، شادونه و پرندهها، همراه با آقای ذاکری. صبح به خیر بچهها، فیلم سینمایی شادونه و... ادامه پیدا کرد. همچنان هم علاقه دارم این ارتباط مستمر را با خانوادهها حفظ کنم. و با مسابقهای که برای بزرگسالان است، سعی کردم ارتباطم را
با بیننده بسیار صمیمی کنم و در عین حال با اجرای کمی متفاوت، برنامه را اجرا کنم. که خدا را شکر این ارتباط کاملا برقرار شده. کودکان 13 سال قبل الان تبدیل به جوانهای برومندی شدهاند. آیا در این سالها با کودکانی که اکنون بزرگسال شدهاند، ارتباطی داشتهاید؟ الان خیلی از دختران و پسران جوان من را درخیابان یا مجامع عمومی میبینند و اظهار لطف میکنند که در دوران کودکی مخاطب برنامه خاله شادونه بودهاند و کلی خاطرات خوب و دلنشین با برنامه داشتهاند و از آن خاطرات با من صحبت میکنند. هر روزی که برای ضبط برنامه به تلویزیون میروم. حتی سربازان انتظامات نگهبان سازمان هم به من اظهار لطف میکنند و از مسائل مختلف این برنامه در مجال کوتاهی با من حرف میزنند. این واکنشها خیلی برایم حائز اهمیت و عزیز است. فکر میکنم خودم هم در این 13 سال با بچهها بزرگ شدهام. خوشحالم در این مدت با غم و شادیهای خودم و کودکان ایران همراه بودهام. کودکان این دوره و زمانه با کودکان دهه قبل چه تفاوتهایی دارند؟ کودک امروز با کودک هیچ دوره و زمانه دیگری قابل مقایسه نیست و تفاوتهای بنیادین دارند. در سالهای اخیر فنآوری و تکنولوژی رشد
فزایندهای داشته است و کودکان خواسته و یا ناخواسته وارد این فضاهای ارتباطی در شبکههای اجتماعی میشوند. بنابراین جنس لذت بردنشان هم با کودکان دهههای قبل متفاوتتر است. ما در دوران کودکی از چیزهای خیلی ساده لذت میبردیم. اما حالا به همین سادگی از چیزی لذت نمیبرند. این بچهها نسل اسپایدرمن، فروزن و قهرمانان این نوعی هستند . ما بزرگسالان برای ارتباط با کودکان این نسل باید خودمان را بهروزرسانی کنیم و در اجرای برنامه هم باید مسیر جدیدی را طی کنیم تا اجرایمان برای کودکان یکنواخت و تکراری نشود. برنامه محبوب دوران کودکیتان چه برنامهای بود؟ در آن دوران برنامههای کودک به این گستردگی نبود و ما با انتخابهای محدودی در دو شبکه فعال آن روزگار مواجه بودیم. برای من جذابیت تیتراژ برنامه کودک که بچهای میآمد و پردهای را میکشید و لوگوی برنامه معلوم میشد خیلی زیاد بود. به انیمیشن ایکیوسان هم علاقه خاصی داشتم. در آن دوران همیشه پشت تلویزیون منزلمان را نگاه میکردم و میگفتم چطوری مجریان از پشت تلویزیون وارد برنامه میشوند و برنامه را اجرا میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید