سرویس فرهنگی فردا: فیلم سینمایی «اکسیدان» جدیدترین ساخته حامد محمدی فرزند منوچهر محمدی تهیهکننده شناخته شده سینماست. فیلمی کمدی که اکران آن در سینماها با اعتراض ۱۷ تن از نمایندگان مجلس و بسیاری از چهرههای فرهنگی روبرو شد.
این فیلم که روایتگر قصه تلاشهای جوانی عاشقپیشه برای گرفتن ویزا و خروج از کشور برای رسیدن به نامزدش است؛ علاوه بر آن که در بسیاری از موارد از خط قرمزهای عرفی جامعه عبور کرده؛ در بخشهایی نیز با ورود شخصیت اصلی قصه به فضای کلیسا شوخیهایی را با دین مسیحیت انجام داده که باعث ناراحتی و گلایه بسیاری از هموطنان عزیز مسیحی شد.
حالا اما حامد محمدی به همراه امیرجعفری یکی از دو بازیگر اصلی این فیلم با روزنامه اعتماد گفتوگو کردند و مسائل تازهای را در ارتباط با این فیلم و نظرات خودشان درباب سینما، سیاست و جامعه مطرح کردهاند.
اما نکته جالب توجه در ارتباط با این گفتوگو برخی از اشارات و کنایههای محمدی، کارگردان اکسیدان به جریانات سیاسی و گروههای مخالف اثرش است. این آقازاده سینمایی که خود با حمایت همه جانبه پدرش وارد سینما شده است در بخشی از این گفتوگو با به کار بردن چند باره عبارت «دلواپسان»، به موضوع سختیهای ساخت آثار کمدی در کشورمان پرداخته است و البته به بهانه این موضوع به این اشاره کرده که لازمه ساخت آثار کمدی پرداختن به مسائل اروتیک و سیاسی است!
محمدی در این زمینه گفت: «چرا در دنيا، در ايران يك فيلم كمدي نشان دهيد كه سراغ مسائل سياسي و اجتماعي و اقتصادي نرفته باشد. اصلا بياييد كمديهاي خوب را نام ببريم. «مارمولك»، «ليلي با من است»، «موميايي سه»، «اجاره نشينها» و... در كداميك از اين فيلمها شوخيهاي اروتيك وجود ندارد؟ اصلا لازمه كمدي در همه دنيا اين گونه شوخيهاست. هنر كمديساز اين است كه تا اندازهاي به مسائل جامعه ورود پيدا كند و باقي ماجرا را به مخاطب بسپارد. آنهايي كه از ساخت فيلمهاي كمدي ناراضياند، وقتي ميخواهند براي هم جك بفرستند و بخندند، با چه موضوعاتي شوخي ميكنند؟! واقعا دوست دارم بدانم آقايان معترض به فيلمهاي كمدي در خانه و فضاي شخصيشان، به چه چيزهايي ميخندند؟! خب بگويند ما هم ياد بگيريم. آنهايي كه معتقدند فيلمهايي چون «اكسيدان» مصداق بارز ولنگاري فرهنگي است، بد نيست به ما بگويند و ياد بدهند چطور ميخندند.»
وی همچنین در ادامه با گلایه از اینکه چرا شوخی با سیاسیون فقط برای عدهای مجاز است و افرادی همچون او حق شوخی با سیاسیون را ندارند، اظهار کرد: «اين نميشود كه عدهاي به رييس دولت اصلاحات بخندند و توهين كنند و آن وقت در مقابل فيلمهاي كمدي بايستند و سينه سپر كنند. راستش را بخواهيد فهم اين ماجرا براي من فيلمساز و دوستان هنرمند سخت است. اينكه ما بايد با چه كساني و در چه فضايي شوخي كنيم، كار را سخت ميكند.»
هر چند که چندی پیش در نقدی « مفصل » به بررسی محتوایی آخرین ساخته سینمایی جناب محمدی پرداختیم اما به نظر میرسد در ارتباط با اظهارات تازه ایشان چند نکته قابل تامل وجود داشته باشد:
۱. آقای محمدی در حالی در این مصاحبه لازمه ساخت کمدی را ورود به مسائل اروتیک معرفی کرده است و برای اثبات حرف خود از فیلمهایی همچون «مارمولک» و «مومیایی 3» مثال آورده است که در تاریخ سینمای ایران فیلمهای کمدی همچون «اخراجیها» نیز تولید شدهاند که بدون ورود به چنین موضوعاتی توانستهاند طیف گستردهای از مخاطبان را به خود جذب کنند و اتفاقا جز پرمخاطبترین و ماندگارترین آثار سینمای ایران شوند.
۲. محمدی در ادامه با ذکر این عبارت که «واقعا دوست دارم بدانم آقايان معترض به فيلمهاي كمدي در خانه و فضاي شخصيشان، به چه چيزهايي ميخندند؟!» صراحتا به این اشاره کرده که شوخیهای جنسی تبدیل به امری رایج در گفتوگوهای میان همه اقشار مردم شده است. حتی با فرض صحت این ادعا سوال اصلی این است که مگر هر شوخی که در گفتوگوهای غیررسمی مردم بیان میشود، قابلیت تکرار در یک اثر فرهنگی را دارد؟ شاید آن آقایانی که جناب محمدی به آنها اعتراض کرده نیز در شوخیهای خصوصی و جمعهای خودمانی خود بسیاری از این شوخیها را مطرح کنند؛ ولی این یک اصل بدیهی و «همه فهم» است که هر موضوعی را نمیتوان در هر جایی مطرح کرد همچنان که حضرت حافظ در یکی از غزلیات خود میفرمایند: «هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد»
۳. نکته سوم این مصاحبه در ارتباط با ادعای محمدی درباره عدم امکان شوخی با سیاسیون برای افرادی همچون او و گلایه وی از تمسخر رئیس دولت اصلاحات توسط گروهی دیگر است. هر چند که تمسخر هیچ فردی مورد تایید دین نگارنده این متن نیست و حرکتهای صورت گرفته در این زمینه را هیچگاه تایید نمیکند، ولی ایکاش آقای محمدی به خودشان زحمت یک جستجوی ساده در اینترنت را میدادند تا ببیند یاران و هواداران رئیس دولت اصلاحات (که ایشان سنگشان را به سینه میزنند) تا امروز چند بار در فیلمها و مجلات، روزنامهها و سایر رسانههایی که در اختیار دارند؛ جناح مقابل خود را به سخره گرفتند و برای دیگران «سُم کشیدند» و خود را افرادی مقید به اخلاق معرفی کردند!
دیدگاه تان را بنویسید