کدام گناه با وساطت پیامبر(ص) هم بخشیده نمی‌شود؟

کد خبر: 700211

خداوند در قرآن می‌فرماید: همه گناهان را می‌بخشم، اما یک گناهی داریم که اگر پیغمبر هم هفتاد مرتبه بگوید که ببخش، من گوش به حرف پیغمبر هم نمی‌دهم.

کدام گناه با وساطت پیامبر(ص) هم بخشیده نمی‌شود؟
کدام گناه با وساطت پیامبر(ص) هم بخشیده نمی‌شود؟
خبرگزاری فارس: حجت‌الاسلام «محسن قرائتی» استاد تفسیر قرآن کریم بیش از 30 سال است به تدریس معارف قرآن و اهل‌بیت(ع) می‌پردازد و سال‌ها است که پنج‌شنبه‌ها در برنامه درس‌هایی از قرآن میهمان خانه‌های ایرانیان است.
بیشتر بخوانید: حبّ کدام گناهان،‌ گناه است؟

با توجه به تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر توجه به انس عمومی با قرآن و توجه به مفاهیم الهی، خبرگزاری فارس گزیده‌ای از تفسیر قرآن حجت‌الاسلام قرائتی در سال‌های گذشته را در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد. در ادامه بخشی از تفسیر قرآن حجت‌الاسلام قرائتی در برنامه درس‌هایی از قرآن با موضوع «مهر و قهر الهی» که در 3 شهریورماه سال 1373 ایراد شده است، تقدیم می‌شود. - خداوند می‌فرماید که: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» نساء/80 هر کس مطیع رسول باشد. مطیع خداست. فرمان پیغمبر، همان فرمان خداست. - بسیاری از چیزها را ما باید اطاعت کنیم گرچه در قرآن نباشد. نماز در قرآن هست. امّا نماز صبح دو رکعت است، دو رکعتیش در قرآن نیست. «أَقیمُوا الصَّلاةَ» بقره/43 است. «وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ» حج/29 طواف هست، که حاجی در مکّه دور کعبه طواف کند، امّا هفت بار، هفت بارش در قرآن نیست. صدها قانون ما داریم که در قرآن نیست، امّا پیغمبر فرموده است. و لذا می‌فرماید: سخن پیغمبر هم، سخن خداست. - وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ» توبه/62 یعنی رضایت خدا، رضایت همه است. خداو پیغمبر، اگر شما می‌خواهید مردم را راضی کنید، نمی‌خواهد مردم را راضی کنید. خدا و پیغمبر را راضی کنید. در جای دیگه داریم که، «أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» توبه/74 باز در اینجا رسول در کنار خداوند است. - «وَ سَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ» توبه/94 شما که گناه می‌کنید، خدا شما را می‌بیند، عمل شما را خداوند می‌بیند، رسول خدا هم عمل شما را می‌بیند. - «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» نساء/59 معنای توحید این نیست که کسی را کنار خدا نگذاریم. معنای توحید، این است که، سرچشمه همه چیز را خدا بدانیم. یعنی اگر هم می‌گوییم فاطمه، حسن و حسین، قدرت آمنا و عزّت آنها، از خداوند است، سرچشمه خیرات خداوند است. - قرآن راجع به سوز پیغمبر می‌گوید: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» توبه/128 پیغمبر از شماست، از خودتان است. می‌سوزد برای شما، یعنی غصه خور شماست، غمخوار شماست. بی تفاوت نیست. - امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: وقتی مردم ندارند، ما هم باید همرنگ آنها باشیم. «عَزیزٌ عَلَیْهِ» می‌سوزد برای شما، «حَریصٌ عَلَیْکُمْ» نسبت به شما حرص دارد، که شما را هدایت کند «بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» رئوف و رحیم از القاب خداست. ولی خدا به پیغمبر می‌گوید: خداوند رئوف، رحیم است. بعد می‌گوید: پیغمبر رئوف و رحیم است. - خداوند در قرآن می‌گوید: همه گناهان را می‌بخشم، امّا یک گناهی داریم که اگر پیغمبر هم هفتاد مرتبه بگوید؛ ببخش، من گوش به حرف پیغمبر هم نمی‌دهم. «إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعینَ مَرَّةً» توبه/80 هفتاد بار هم توی رسول الله، دعا کنی، من نمی‌بخشم اینها را. می‌گوید کی است؟ می‌گوید: اینها کسانی هستند که نیش می‌زنند. مسخره می‌کنند. مسخره گناهش، از خیلی گناه‌ها بیشتر است. تنها گناهی را که خدا در قرآن به پیغمبرش می‌گوید: خودت را معطل نکن. هفتاد بار هم عذرخواهی کنی، نمی‌بخشم، تمسخر مؤمنان است. - امام صادق علیه السلام در شب جمعه‌ای به دنیا آمد، سال 82 هجری، که 17 ربیع بود. سیزده سال پدربزرگ را درک کرد، امام زین العابدین. باقی آن هم مربیش، امام باقر علیه السلام بود. و سی و چهار سال هم امام بود. امام صادق کسی بود که منصور دوانقی، که دشمن سرسخت ایشان بود. می‌گفت: امام صادق، مصداق این آیه هست «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» فاطر/32 قرآن می‌گوید: ما علوم خودمان را به افراد منتخب می‌دهیم. قرآن آیه‌اش اینست «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ» یعنی کتاب را بعنوان ارث می‌گذاریم. - بن ابل اَوجا، یکی از مخالفین می‌گوید: «ماهذا بالبشر» این امام صادق بشر نیست. فوق بشر است. حافظ ابو حاتم می‌گوید: امام صادق «لایئسل عن مثله» مثل امام صادق را شما، از آن سؤال نکن... هیچکس در تاریخ، عیبی از امام صادق، در هیچ تاریخی نقل نکرده است. - امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسی مؤمنی را خوار کند، مرا خوار کرده است. یکروز، یک کسی آمد پهلوش، گفت: شما خیلی من را تحقیر می‌کنی. گفت: آقا، خواهش می‌کنم. شما امام من هستی. فرمود: من امام تو هستم، امّا فرق نمی‌کند. تو یاران ما را که تحقیر می‌کنی، ما را تحقیر می‌کنی.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت