سرویس فرهنگی فردا: مجید انتظامی یکی از آهنگسازان برجسته کشورمان و فرزند استاد عزتالله انتظامی بازیگر کهنهکار سینما و تلویزیون است. انتظامی از دهه 50 برای بیش از ۸۰ اثر سینمایی موسیقی متن نوشته است و تاکنون با دریافت ۴ سیمرغ بلورین از جشنواره فجر، برنده بیشترین سیمرغ بلورین در بخش بهترین موسیقی متن جشنواره فیلم فجر است.
انتظامی به تازگی با خبرآنلاین گفتوگو کرده است و از خاطرات خود در اولین روزهای انقلاب و چگونگی فعالیت مجدد ارکستر سمفونیک تهران گفته است. در بخشی از این مصاحبه خاطره جالبی از دیدار انتظامی و اعضای ارکستر سمفونیک تهران با شهید مظلوم، سیدمحمد بهشتی آمده است که در ادامه با هم میخوانیم:
«سال 56، موقعی که ارکستر سمفونیک تهران در سطحی بینالمللی فعالیت میکرد و 80 درصد اعضایش خارجی بودند، من هم در این ارکستر نوازنده بودم. بعد از این که تظاهرات خیابانی و درگیریها شروع شد، ارکستر هم شروع کرد به لاغر شدن و خارجیها گروه گروه از آن جدا شدند. تا این که انقلاب پیروز شد. انقلاب که شد، ما دیگر هیچ نوازنده خارجی در ارکستر نداشتیم و از 70، 80 نفر سابق فقط حدود 20 نوازنده ایرانی مانده بودند.
ارکستر سمفونیک قطعا نمیتوانست با 20 نفر کنسرت بدهد، چون تعداد نوازندگان گروه زهی، بادی، ضربی و غیره مشخص است و ما از رهبر بگیرید تا کوچکترین جزئیات، هیچ چیز استانداردی نداشتیم. دولتِ وقت هم کاری با ما نداشت و نمیدانست چکارمان کند، کارمند رسمی وزارت فرهنگ و هنر سابق و ارشاد بعد از انقلاب بودیم و نمیشد بیرونمان کنند. هر روز صبح میرفتیم، کارت میزدیم، چای میخوردیم، گپ میزدیم و برمیگشتیم خانه.
خستگی از این وضعیت باعث شد تصمیم بگیریم به دیدن مسئولی برویم و کسب تکلیف کنیم که چه باید کرد؛ چون نه ارکستر سمفونیک بودیم، نه ارکستر مجلسی و کسی باید تکلیفمان را مشخص میکرد. به این نتیجه رسیدیم که به دیدار آیتالله بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور برویم. یادم است قبلش نه زنگ زده بودیم، نه وقت گرفته بودیم و همین طور بلند شدیم رفتیم دفترشان. به منشیشان گفتیم اعضای ارکستر سمفونیک هستیم و میخواهیم آیتالله بهشتی را ببینیم که پرسید وقت گرفتهاید، با پاسخ منفی ما که روبرو شد، تعجب کرد و گفت بعید میداند بتوانیم ببینیمشان.
رفت داخل. چند لحظه بعد برگشت و گفت، گفتهاند فعلا صبر کنید. همین که بدون آنکه وقت قبلی گرفته باشیم، گفته بودند صبر کنید، برایمان جای خوشحالی داشت. کمی گذشت و رفتیم داخل. (با لبخند) ما تِته پته گرفته بودیم که چطور حرفمان را بزنیم و یادم نیست کداممان شروع کردیم و گفتیم لطفا فتوایی بدهید که موسیقی حرام نیست و آزاد است تا ما بتوانیم کارمان را بکنیم.
آیتالله بهشتی به ما گفتند مگر برای این که بتهوون بتواند کار کند کسی فتوا داد؟! یا مگر برای موتزارت کسی فتوا داد که من برای شما بدهم؟! شما اگر در مسیر مردم حرکت میکنید و به حقید، بروید حقتان را بگیرید و اگر ناحقید که هیچ.»
دیدگاه تان را بنویسید