خبرگزاری فارس: گزیده اشعار «حاج مایل علیاف» اولین مجموعه از مجموعه «شعر شیعی قفقاز» است که زحمت برگردان، ترجمه و تحقیقش بر عهده مهدی نعلبندی بوده و این کتاب در 269 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر در سال 1393 به چاپ رسیده است.
مقدمهای در باب ترجمه ادبی
ابتدا نکاتی در باب ترجمه شعر عرض میکنم. دکتر علی خزائیفر در کتاب «ترجمه متون ادبی» منتشر شده در انتشارات سمت، در فصل هفتم این کتاب روشهایی برای ترجمه شعر میشمارد.
برخی ترجمه شعر را ناممکن و برخی آن را ممکن میدانند. آنان که ترجمه شعر را ممکن میدانند، روش واحدی در ترجمه شعر به کار نبردهاند. برخی از مهمترین روشهای ترجمه شعر به قرار زیر است:
ترجمه تحت اللفظی
ترجمه به شعر بی قافیه: در این روش، مترجم در پی ایجاد وزن است نه قافیه. این تلاش او را وا میدارد تا طول ابیات گاه از متن اصلی کوتاهتر و گاه بلندتر و گاه به ضرورت وزن، جای ارکان جمله عوض شود.
ترجمه منظوم: در این روش شعر به شعر ترجمه میشود اما از آنجا که حفظ سه عنصر اصلی شعر، یعنی موسیقی، ساختار و معنی، دشوار بلکه غیر ممکن است، مترجم مجبور است به خود آزادی دهد. عموم کسانی که به این روش دست میزنند، به مضمون و استعارههای شعر اصلی، تا حد زیادی وفادار میمانند. در این نوع ترجمه، معنی تحت تاثیر ساختار قرار میگیرد و معمولا تصور درستی از شعر به دست نمیدهد.
ترجمه شعر به نثر: این نوع ترجمه، زبانی دقیق دارد و به متن اصلی بسیار نزدیک است. در این نوع، مترجم به نثری متفاوت میرسد و این نثر متفاوت تا حدی، جایگزین نظم شعر اصلی میشود و این احساس در خواننده ایجاد میشود که آنچه میخواند نه نثر است نه شعر، با این حال این نثر، هم از ویژگیهای شعر و هم از ویژگیهای نثر برخوردار است.
اینها خلاصهای از مواردی بود که دکتر خزائیفر آورده بودند. بنده به محضر این استاد ترجمه جسارت میکنم و مورد آخر را کمی تکمیل میکنم. در ترجمه شعر به نثر، باید مورد دیگری به این قسمت اضافه شود، آن هم شعر منثور، یا همان شعر آزاد هست. البته آندره لفور این مورد را مجزا میداند و موارد دیگری را هم اضافه میکند که برای جلوگیری از اطناب، از نقل آنها خودداری میکنم.
اهمیت ترجمۀ این کتاب
اصولا در این زمانه، بحث ترجمه ناپذیری شعر به طور عمومی، متنفی است. با نگاهی به آمار کتب ترجمه یا پیشخوان کتابفروشیها متوجه خواهیم شد. البته اعتبار سنجی ترجمههای موجود، بحث مبسوط دیگری است که در این مقال نمیگنجد.
به نظر من، وجود چنین کتابهایی در بازار ترجمه هم مغتنم بوده و هم بسیار لازم است. در دنیای کنونی ترجمه، کتابهای اشعار مدرن غربی به وفور دیده میشوند. اشعاری که شاید از نظر هنجارهای فرهنگی، همسو با فرهنگ ما نباشند. این جملهام، به هیچ وجه ایدئولوژیک نیست و به شخصه مخالف ترجمه یا خواندن آثار غربی یا مدرن نیستم. بلکه از خوانندگان پروپا قرصشان هم هستم. اصل حرفم سلیقهای و شخصی است. پسند من، به گواهی مقدمۀ کتاب، شعری است که بوی شهوت و کفر نمیدهد. شعری که مملو از اخلاق و عشق و حکمت و دیانت و قرآن است. شعری که دایره واژگانیاش، متشکل از واژگانی است که موضوعات فوقالذکر را در ذهن خواننده تداعی کند چون ذاتا شعر، هنری مقدس است. و این یعنی «شعر شیعی».
تحلیل فنی
مقدمه یا به تعبیر مترجم - پیشانی نوشت - این کتاب بسیار غنی است. ابتدا بیوگرافی پنج صفحهای از حاج مایل علیاف را ارائه میدهد. بعد، دنیای ادبی شاعر را توصیف میکند که گرچه کوتاه است اما از بخشهای مهم این کتاب به شمار میرود. بعد توضیحاتی در مورد برگردانهای کتاب ارائه شده است.
کتاب «گزیده اشعار حاج مایل علی اف» متشکل از ده بخش است. چهار بخش ابتدایی، از نظر محتوا و موضوع، و شش بخش دیگر، از لحاظ قوالب ادبی تقسیم بندی شدهاند. مرحوم حاج مایل علی اف، در کشور آذربایجان، بیشتر به شاعر «غزل» معروف است، به همین خاطر، غالب اشعار این کتاب را قالب غزل در بر گرفته است. بنا به توضیحی که در ابتدای این یادداشت از دکتر خزائیفر نقل کردم، ترجمۀ این کتاب، ترجمۀ شعر به نثر و شعر به شعرآزاد - منثور - است. در این کتاب، قالب اشعار، مد نظر مترجم نبوده و محتوا و پیام متن مبدا، نقش پررنگی را در ترجمه بازی میکند. گرچه عملا ترجمه شعر به شعر با حفظ قالب، کاری تقریبا ناممکن است.
به گواهی مقدمه کتاب، مترجم نقش مهم دیگری را در این کتاب دارد. الفبای رایج در جمهوری آذربایجان، الفبای کریل و لاتین است. مترجم این کتاب، اشعار را از الفبای کریل و الفبای لاتین، به الفبای اصیل قرآنی نیز برگردانده است. علاوه بر این، محقق و مترجم کتاب، تفاوتهای لهجههای مختلف رایج در کشور آذربایجان را در پا نوشتها آورده است.
پیتر نیومارک، نظریهپرداز سرشناس ترجمه، ترجمه را با توجه به نوع متن و هدف از ترجمه، به دو نوع تقسیم نموده است: ارتباطی و معنایی.
ترجمه معنایی، ترجمهای است که معنای دقیق متن مبدأ را با نزدیکترین ساختهای دستوری و معنایی زبان مقصد منتقل میکند.
ترجمه ارتباطی، ترجمهای است که پیام متن مبدأ را با متداولترین کلمات و عبارات و ساختهای دستوری به زبان مقصد بر میگرداند.
با این تعاریف و با نتیجهگیری بنده، ترجمههای این کتاب، معنایی به حساب میآیند.
برگردانهای فارسی این کتاب از این ویژگی برخوردار هستند که معنای دقیقی از متن مبدا در متن مقصد را برای خواننده ارائه میدهند و این ارائه، از جهت زبان و ساختار بسیار سالم است.
از اشعار آئینی کتاب برای مثال، سه شعرِ «مناجات نامه»، «خدای نامه» و «مناجات» را میخوانیم. برگردان فارسی این سه، از نظر زبانی، فاخر است و خواننده، اگر نام مترجم را روی جلد این کتاب نبیند، گمان خواهد کرد که با متون دعایی و مناجاتی فاخر ادبیات فارسی، مانند متون خواجه عبدالله انصاری رو به روست. با نگاهی به سابقه روزنامهنگاری، خاطرهنگاری، ترجمه و تاریخ شفاهینویسی مهدی نعلبندی، این مسئله روشن خواهد شد که این زبان فاخر، حاکی از پیشینهای دور و دراز دارد. این زبان را در بسیاری از بخشهای کتاب خواهیم دید.
از دیگر ویژگی های بارز این کتاب، پانوشت های دقیق این کتاب است. با توجه به محتوای قرآنی، اخلاقی و عرفانی بسیار از اشعار مرحوم حاج مایل، این شعرها، از تلمیحات و اشارات پُر است. با توجه به اینکه بنده به دلیل ترک زبان بودنم، با زبان اصلی بسیار از این اشعار برخورد داشتهام، خود شاعر، از کنار برخی تلمیحات و اشارات واضح عبور کرده، اما مترجم و محقق این اثر، با نگاهی ذره بینی، همۀ اشارات موجود را در پا نوشتها به صورت دقیق و مبسوط آورده است.
در زبان ترکی، قالب هایی وجود دارند که مخصوص این زبان بوده و معادل دقیق یا مشابه آنها در زبان فارسی وجود ندارد. یکی از این قالبها، «قوشما» نام دارد. این قالب، با استناد به پانوشت صفحه 238 کتاب، از انواع پر کاربرد شعر عاشیقی آذربایجان است. شعری بند بند بین سه تا شش و هفت بند که شعری هجایی است و هر مصراع آن یازده هجا دارد. البته که این قالب در زبان ترکی، از انواع و تقسیم بندیهای مختلفی برخوردار ست که از حوصله بحث حاضر خارج است. قسمت پایانی این کتاب، به اشعار مرحوم حاج مایل در این قالب اختصاص دارد. از نکات مثبت این کتاب، به این موضوع نیز میتوان اشاره کرد که خواننده غیر ترکی زبان، با برخی ظرافتها و ویژگیهای منحصر بفرد زبان ترکی آشنا میشود.
مجموعۀ شعر شیعی قفقاز، مجموعۀ ارزشمندی است که بسیار درخور توجه است. چراغ اول این راه را مهدی نعلبندی روشن کرده و قدم اول، بسیار محکم برداشته شده، امید است خود ایشان یا دیگر مترجمان زبان ترکی، از این مجموعه غافل نشوند و در آیندهای نزدیک، شاهد کنار رفتن حجاب غفلت از این گنجینۀ ادبی شویم. من باب حسن ختام، نمونهای از ترجمههای آزاد این کتاب را در ادامه میخوانیم که مترجم این اثر، در شعر آزاد هم بسیار موفق عمل کردهاند.
ترجمۀ آزاد شعرِ صفحه 110 :
غمزههایت باز رجزخوان
و مقابل؛ جلّاد!
بارک الله!
آفرین استاد!
چه نیکو تعلیمی
و چه قابل استادی!
که یکی حتی کج نرفت از آن همه تیر مژه:
آرش چشمت را عشق است
مژهگان تیزت بر بند بند قلبم به تفرّج
و کسی را همّت امدادم نیست.
برنجان!
عاشقان را مدارا بر غم لیلا خوش است
و مجنون را مرگ در صحرا
غزل بساز مردمات را
غزل بخوان مردماش را
که زندگی جز این نیست؛ «مایل»!
*یادداشت از شهریار شفیعی
دیدگاه تان را بنویسید