مجری معروف: سخت‌ترین هنر این روزها شاد زیستن است

کد خبر: 691233
جام جم آنلاین: با فیلم‌هایی مانند سفر جادویی، گالان، علی و غول جنگل، دره شاپرک‌ها، آبادانی‌ها و... او را به یاد می‌آوریم، وقتی که پسربچه بود. سعید شیخ‌زاده از معدود بچه‌هایی بود که این حرفه را در بزرگسالی هم ادامه داد و در کنارش به دوبله هم علاقه‌مند شد و این کار را هم به صورت حرفه‌ای پی گرفت و اکنون به یکی از مدیران پرکار دوبله انیمیشن تبدیل شده است. شیخ‌زاده مجری هم هست و هنوز هم گاهی در سریال‌های تلویزیونی بازی می‌کند که از آخرین کارهای او می‌توان به سریال سال‌های مشروطه اشاره کرد. با شیخ‌زاده همصحبت شدیم تا از راهی که تا به امروز طی کرده برایمان بگوید. جشنواره فیلم کودک در اصفهان در حال برگزاری است، شما یکی از بازیگرانی هستید که از بچگی وارد این حرفه شدید، برایمان از علاقه‌مندی‌ به این رشته‌ها بگویید و این‌که چه کسی مشوق شما برای ورود به این کار بود؟ همه اینها به اهدافی بستگی دارد که آدم‌ها برای زندگی‌شان در نظر می‌گیرند. به نظرم آدم باید خیلی زود تکلیفش را با خودش روشن کرده و مشخص کند به کجا می‌خواهد برسد. قبل از هر انتخابی باید سبک و سنگین کند و ببیند، داشته‌های درونی‌اش چقدر با هدفی که انتخاب کرده همخوانی دارد و او را در مسیرش یاری می‌کند. البته این را هم بگویم که نقش پدر و مادر بسیار مهم است و نباید آن را دست کم گرفت.پدر و مادر هستند که به فرزندان کمک می‌کنند اهداف مختلف را بررسی کنند و در نهایت دنبال یک هدف بروند و از این شاخه به شاخه نپرند.مدیریت رسیدن به هدف هم ساده نیست.معتقدم رسیدن به آرزوها و اهداف زحمت زیادی دارد و به‌دست آوردن آنها ساده نیست. به همین دلیل نباید با اولین شکست عقب کشید و ناامید شد. پدر و مادر شما از کودکی به شما کمک کردند که هدف‌گذاری‌هایتان درست باشد؟ بله ! پدرم خیلی به من کمک کرد که حرفه بازیگری را انتخاب کنم و این راه را به‌درستی ادامه دهم. پدرم پشتیبان اصلی‌ و خیلی همراه بود و در این راه تنهایم نگذاشت.به نظرم پدر و مادر باید حامی فرزندان خود باشند و آنها را یاری کنند که به خواسته‌هایشان برسند. منظورم حمایت مالی نیست! بهترین حمایت،حمایت معنوی و عاطفی است.در ابتدای راه خیلی مهم است که فرد مورد تشویق والدین و اطرافیانش قرار گیرد تا انگیزه ادامه راه در او تقویت شود. من هنوز هم بعد از سال‌ها کار به تشویق والدینم نیاز دارم. وقتی کاری از من پخش می‌شود آنها را دعوت می‌کنم که تماشا کنند و اگر راضی باشند و تشویقم کنند خیلی مصمم‌تر و با انگیزه‌تر به کارم ادامه می‌دهم. به نظر می‌رسد اگر والدین استعداد فرزندان خود را شناسایی کرده و آنها را در راه رسیدن به هدف کمک کنند، موثرتر از این است که به عنوان والد مستبد بچه‌ها را وادار کنند که در رشته‌ای که علاقه‌ای به آن ندارند، تحصیل یا کار کنند؟ هیچ کار اجباری دوام نمی‌آورد. آدم باید کاری را دوست داشته باشد تا بتواند آن را با موفقیت ادامه بدهد. آدم‌ها در کودکی، شناخت عمیقی از پیرامون خود ندارند و نمی‌توانند انتخاب‌های درستی داشته‌ باشند، بنابراین بهتر است والدین به جای زورگویی به بچه‌ها شناخت آنها را افزایش دهند و کمک‌شان کنند تا بهترین انتخاب را داشته باشند. خیلی از جوان‌هایی که به بیراهه می‌روند به دلیل داشتن پدر و مادری است که یا نسبت به فرزندان خود بی‌تفاوت بود‌ه‌اند یا نتوانسته‌اند به آنها کمک کنند که راه درست را انتخاب کنند. پدر و مادرهای امروزی فکر می‌کنند اگر امکانات بیشتری به فرزند خود بدهند او موفق‌تر خواهد شد؟ امکانات اگر درست و بجا باشد بد نیست.محیط و امکانات تاثیر زیادی بر سرنوشت بچه‌ها دارد. اما از امکانات، مهم‌تر نوع تفکر والدین است که سرشت و ذهن بچه‌ را شکل می‌دهد. اگر خانواده خوب باشد و بتواند تربیت درستی را برنامه‌ریزی و اجرا کند، بچه‌ها حتما موفق می‌شوند، اما اگر فقط امکانات در اختیار فرزندان قرار بدهی بدون این‌که بتوانی از نظر فکری آنها را تغذیه کنی، موفقیتی در انتظار نخواهد بود.معتقدم در دوره‌ ما بهتر است زن و مرد قبل از این‌که بچه‌دار شوند به این نکته فکر کنند که آیا شرایط بزرگ کردن بچه را دارند؟ آیا خودشان از نظر فکری آنقدر قوی هستند که بتوانند فرد دیگری را هم تغذیه کرده، او را درست تربیت کنند و تحویل جامعه بدهند؟ سال 57 متولد شده‌اید و قاعدتا دوران کودکی خود را در شرایطی پشت سرگذاشته‌اید که کشورمان در حال گذار از سال‌های بعد از پیروزی انقلاب و البته جنگ بود، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که خانواده امکانات زیادی در اختیار شما گذاشته باشد، پشتکار خودتان چگونه بود؟ بازیگری ابتدا برایم زیاد جدی نبود، اول به عنوان یک بچه مقابل دوربین می‌رفتم و نقش پسربچه‌ای را بازی می‌کردم، اما بعد که قضیه برایم جدی شد،پدر و مادرم توصیه کردند که جوری کار کنم تا کارهایم جزو پنج کار اول و برتر باشد. وقتی برنامه‌ریزی‌ات این باشد که جزو برترین‌ها باشی، تلاش می‌کنی که جایگاه خوبی به‌دست بیاوری. این خوب باش و کامل باشی که از طرف والدین به شما گفته می‌شد، آزارتان نمی‌داد؟ نه !‌چون از روی اجبار نبود، خودم دوست داشتم پیشرفت کنم و آنها مرا تشویق به برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری کردند. انیمیشن‌های زیادی را دوبله کرده‌اید، کارتون‌ها معمولا دنیای شادی دارند که با روح کودکان همخوانی دارد، به نظرتان شادی چقدر در آینده آدم‌ها تاثیرگذار است؟ به نظرم انسان‌ها به دنیا می‌آیند که شاد باشند. قدرت انرژی‌های منفی خیلی زیاد است، آنقدر زیاد که می‌تواند آدم‌ها را نابود کند. آدم‌ها باید خیلی روی ذهن و قلب خود کار کنند تا بتوانند شادی را در درونشان حفظ کنند. به نظرم سخت‌ترین هنر این روزها شاد زیستن است. تجربه خود شما از این‌که بتوانید این شادی را درونتان حفظ کنید، چیست؟ به جزئیات توجه می‌کنم. از یک استکان چای که یک دوست برایم می‌آورد، لذت می‌برم و از او تشکر می‌کنم. یعنی از قناعت لذت بیشتری می‌برید؟ بحث قناعت نیست! قضایا را با هم قاطی نکنیم. بحث مالی و اقتصادی و این‌که هر آدمی چقدر امکانات زندگی‌اش زیاد و متنوع است، بحث دیگری است.ثروت و داشتن امکانات بد نیست. اما حس رضایتمندی و خوشحالی به امکانات و ثروت ربطی ندارد. اما شکرگزاری بابت داشته‌ها می‌تواند باعث شادی شود؟ دقیقا! شکرگزاری بابت سلامت، خانواده، دوستان و خیلی چیزهای دیگری که داریم، حس شادی و رضایتمندی را افزایش می‌دهد. خیلی از جوان‌ها دوست دارند، بازیگر، دوبلور و ... شوند، اما بیشتر آنها موفق نمی‌شوند حتی اگر هزینه‌های زیادی را صرف کرده باشند... ایرادی ندارد! هر کسی دوست دارد وارد حرفه‌های مختلف هنری شود، می‌تواند خود را در این زمینه محک بزند، اما اگر شکست خورد ناامید نشود و حرفه دیگری را انتخاب کند. هنر به خلاقیت و نوآوری نیاز دارد که کاملا باید در درون آدم‌ها باشد و با پول و پارتی و ... نمی‌توان به آنها دست یافت یا آنها را اجرا کرد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت