سرویس فرهنگی فردا؛ احسان سالمی: عملکرد ضعیف دولت یازدهم در ساماندهی طرحها و برنامههایی که در حوزه فرهنگ و هنر داشت باعث شد تا بسیاری از هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر نسبت به برآورده نشدن این توقعات اعتراض کنند. اعتراضاتی که نشاندهنده ناراضایتی آنها از وضعیت نابسامان فرهنگی کشور و مدیریت اشتباه مسئولین دولت یازدهم در این حوزه است.
امیدهای واهی به فرصتهایی که سوخته شده است!
مهمترین تکه کلام هنرمندان حامی روحانی دراین روزها همین عبارت «معترضم ولی هنوز امید دارم» است. عبارتی که نشان میدهد آنها نسبت به وضع موجود اعتراض دارند ولی هنوز هم در این تصور هستند که با ادامه دولت روحانی قرار است تغییری در وضع موجود ایجاد شود.
این گروه محدود که اغلب آنها از بازیگران سینما و تلویزیون محسوب میشوند؛ در حالی این روزها با هشتگ «تا 1400 با روحانی» حمایت خود را از رئیس دولت یازدهم اعلام میکنند که بسیاری از آنها پیش از این بارها بارها بر سومدیریت دولت در حوزه فرهنگ و هنر اشاره کرده بودند ولی حالا به یک باره و در آستانه انتخابات با کنار گذاشتن مطالبات فرهنگی و هنری خود دل در گرو وعدههای انتخاباتی دولتی بستند که فرصت چهارساله عمل به این وعدهها را در پیش چشم آنها سوزانده است.
نکته جالب ماجرا اما تغییر مواضع عجیب برخی از این هنرمندان در فاصله زمانی کوتاه تا انتخابات است. هنرمندانی که به نقدهای صریح برعلیه مدیریت فرهنگی و سیاسی دولت یازدهم پرداختهاند ولی در این روزها تبدیل به مدافعان دولت شدهاند.
دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟
منیژه حکمت تهیهکننده و کارگردانی سینما، یکی از همین چهرههاست. او که در انتخابات سال 92 از جمله حامیان اصلی حسن روحانی بود؛ در طول این سالها در چند نوبت به عملکرد دولت انتقاد کرده است و رفتار دولت قبل را با خود بهتر از مدیران فرهنگی دولت یازدهم دانسته بود.
حکمت در پاسخ به سوال خبرنگار نشریه کارگزاران که از او میپرسد: «اگر به سال 92 بازمیگشتید با توجه به شرایط الان، طومار حمایت از روحانی را امضا میکردید؟» میگوید: «نه امضا نمیکردم.»
وی همچنین در گفتوگویی دیگر با انتقاد صریح از اداره فامیلی دولت توسط حسن روحانی گفت: «دوران آقای روحانی بدترین دوران کاری من بود، من در دوره قبل که خیلی مشکلات داشتم به مراتب شرایطم بهتر بود. با صدای بلند این را میگویم. قبلا هم گفتهام. اصلا قائل به این نیستم که کاری نکنیم و بگوییم فشار هست. چه فشاری روی آنهاست؟ چه مشکلاتی داشتند؟ دوران احمدینژاد متفاوت بوده؟ همه دولتها این مشکلات را داشتهاند، هر مدیری یک حلقه از دوستانش را کنارش گذاشته است و بدهبستانی با آنها دارند، بقیه مردم چه ارتباطی با این دولت دارند؟»
بیان این انتقادات از جانب کسی که نه تنها خودش بلکه تمام اعضای خانوادهاش از حامیان جدی حسن روحانی در دولت یازدهم بودند؛ بازتاب بسیاری در رسانهها داشت و در همان زمان بیهیچ وجه از جانب ایشان تکذیب نشد. بازتابی که گویا این روزها کار دست خانم حکمت داده و مدافع حقوق اهالی فرهنگ و هنر را تبدیل به مدافع دولت یازدهم کرده است.
خانم حکمت با صدور بیانیه که ستاد آقای روحانی اولین منتشر کننده آن بود؛ نوشت: «من یک فیلمساز هستم. یک فیلمساز اجتماعی و بلد نیستم دروغ بگم، اما این کلمات رو با شما در میون میذارم چون دروغی رو این روزها از طرف من منتشر کردهاند. متأسفانه افرادی که جملههای من رو در مصاحبه با خانم نامداری، بههم چسبوندند و بعد با این تیتر که «منیژه حکمت گفته شرکت در انتخابات رو باید تحریم کرد» منتشر کردند، افرادی دروغگو هستند....»
کنار هم قراردادن این اظهارات ضدونقیض به خوبی نشان دهنده آن است که این روزها تنها چیزی که برای گروهی از اهالی فرهنگ و هنر کشورمان اهمیت ندارد؛ توجه به بیان مطالبات فرهنگی آنهاست.
با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن به سبک هنرمندان!
مورد دوم این تناقضات جالب، مربوط به سامان مقدم کارگردان پرکار این روزهای سینما و تلویزیون میشود. کارگردانی که این روزها هم یک سریال در حال پخش از شبکه سوم سیما دارد و هم یک فیلم سینمایی در حال اکران و هم یک مجموعه جدید برای شبکه نمایش خانگی!
آقای مقدم چند روز پیش و در افتتاحیه نهنگ عنبر2 در حالی از سانسور شدید بر جدیدترین اثر سینماییش گلایه کرده بود که تنها به فاصله یک روز حمایت خود را از حسن روحانی اعلام کرد.
سامان مقدم کارگردان این فیلم در اکران خصوصی این فیلم که چهارشنبه هفته گذشته برگزار شد به انتقاد از ممیزی شورای پروانه نمایش پرداخت و گفت که این «نهنگ عنبر» لاشه آن چیزی است که ساخته شده است!
نکته جالب در ارتباط با این انتقادات نیز، تکرار همان مسیری است که توسط منیژه حکمت طی شده، یعنی سامان مقدم نیز در فاصلهای کوتاه پس از طرح این انتقادات تبدیل به یکی از حامیان حسن روحانی شد و نام او در فهرست حامیان این کاندیدا قرار گرفت!
قبلیها از شما خیلی بهترند ولی من هنوز هم با شما هستم
در میان همه این موارد اما مورد عبدالرضا کاهانی از همه جالبتر است. فیلمسازی که با ساخت دو فیلم توقیفی در این دولت، رکورددار آثار توقیفی در دولت یازدهم شده است! کاهانی در اولین سال روی کار آمدن دولت یازدهم زمانی که تصمیم گرفته بود تا با جدیدترین اثر خود یعنی «استراحت مطلق» در جشنواره فجر شرکت کند؛ با مخالفت مدیران این جشنواره از این کار منع میشود.
واکنش کاهانی در نشست خبری که برای این فیلم گذشات جالب توجه است: من نمیخواستم حرفی بزنم که مرا وارد حاشیه کنند. هفته گذشته هم با ایوبی رئیس سازمان سینمایی صحبتهایی کردم و در آن جلسه به صراحت به وی گفتم آقای شمقدری و سجادپور در دوره قبل مرا خیلی اذیت کردند ولی آنها مدیران خیلی بهتری از شما بودند.
وی ادامه داد: خیلی بد است که تفاوت احمدینژاد و روحانی فقط در یک لبخند باشد. من با مجلس موافقم که باید وزیر استیضاح شود ولی نه به آن دلیل که آنها میخواهند استیضاح کنند به خاطر اینکه وزیر فیلمها را اکران نمیکند. وزیر باید استیضاح شود چرا که از فیلمهایی که سهم مردم است و باید دیده شود حمایت نمیکند.
اما این منتقد دولت یازدهم نیز به یک باره در آستانه انتخابات از مواضع قبلی خود برگشت و با انتشار پیامی در صفحه شخصی خود نوشت: «با وجود ترديدها واندوه فراوان براى گذشته تلخ، مىتوان منفعت عمومى را به منفعت شخصى ترجيح داد و با در نظر گرفتن شرايط لااقل، يك گام جلوتر رفت.»
این سه مورد تنها به عنوان مشتی نمونه خروار از هنرمندانی که روزی با تمام وجود و تنها بابت دغدغهای که برای فرهنگ و هنر داشتند دست به این انتقادات زدند ولی حالا و در آستانه انتخابات با پشت کردن به واقعیت جامعه و چشم پوشی از حقایق، اسیر سیاسیکاریهای جناحها شدهاند و به جای پیگیری مطالبات فرهنگی خود از ترس مشکلاتی که ممکن است در آینده برای آنها پیش بیاید؛ به سیاسیون باج میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید