سرویس فرهنگی فردا: مؤسسۀ رسول آفتاب آخرین نشست از سلسله نشستهای «» را با موضوع «تناسب ادبیات انقلاب اسلامی و سینمای انقلاب اسلامی» در سالن یاس سیامین نمایشگاه کتاب تهران برگزار کرد.
در این نشست عبدالعلی مکرمی، کارگردان و مستندساز دربارۀ جایگاه ادبیات انقلاب گفت: ادبیات انقلاب در مقایسه با سینمای انقلابی از رشد نسبتاً بالندهای برخوردار بوده. در عرصۀ ادبیات داستانی انقلاب آثاری که بتوانیم فیلمهای فاخری از آنها اقتباس کنیم کم نداریم.
با نگاه اجمالی به ادبیات انقلاب، نمیگوییم این عرصه بینقص است؛ ولی نسبت به سینما از رشد و بالندگی خوبی برخوردار بوده. دربارۀ سینما حضرت امام سخنی داشتند: ما با فحشا مخالف هستیم نه با سینما. این سخن به ما میگوید نظر و دیدگاه امام راجع به سینما یک سینمای ارزشی است. این سینمای ارزشی خیلی نیازمند به ادبیات انقلابی است. ادبیات انقلابی برای سینما پایه است و باید قدرش را بدانیم.
وی افزود: تا چه اندازه به سینمای مدنظر امام رسیدیم؟ آنچه کارشناسان این عرصه اعتقاد دارند، این است که هنوز به آن سینمای ارزشی مدنظر امام نرسیدهایم و با آن فاصلۀ بسیار داریم. انشاءلله با ورود هنرمندان انقلابی، این فاصلۀ زیاد کوتاه شود و در آیندۀ نزدیک شاهد آثار ارزشی و انقلابی باشیم.
محمد داوودی جاوید، نویسندۀ دفاع مقدس در ادامه گفت: اگر ما لفظ ادبیات را تشریح کنیم، ریشۀ ادب دارد و ادب چیزی جز دین نیست. یکی از شکافهای بین دو مقولۀ ادبیات داستانی انقلاب و سینما، تفسیرهای به رأی کارگردانان و تهیهکنندگان و نویسندگان است. کسانی که بنایی را برای یک فیلم یا سریال قرار میدهند و نگاهشان از دیدگاه خودشان نگاه دینی است. مشکل اصلی اینجاست که میخواهیم مبانی دینی را بهصورت مستقیم به مخاطب القا نکنیم. مجبور میشویم چیزی را ساخته و پرداختۀ ذهن خودمان کنیم و تفسیر به رأی خودمان از آن مقوله را به نمایش گذاریم. اتفاقی که مبتنی بر دین نباشد قطعاً بیادبی است.
جاوید نقطۀ اوج ادبیات داستانی انقلاب را ادبیات دفاع مقدس دانست و افزود: اگر این دو با هم انس پیدا کنند و جلوههای مؤدبانهای را که بین رزمندهها دیدیم و شنیدیم، در قالب فیلم بیان کنیم، بیشترین جاذبههای لازم بصری و محتوایی را میتواند داشته باشد. ادبیات انقلاب و دفاع پایهاش چیزی جز مبانی دینی نیست و مبانی دینی را اصلاً نمیشود تفسیر به رأی کرد.
رحیم مخدومی، نویسنده گفت: بسیاری از رمانهای خاطرهای که در این زمینه نوشته شده، تنه به تنۀ رمانهای شاخص زده و میشود از آنها فیلم ساخت. چرا از اینها استقبال نمیشود؟
عبدالعی مکرمی بیان کرد: اگر قرار است اتفاق مهمی در سینمای ایران اتفاق بیفتد، در درجۀ اول به تصمیم متولیان فرهنگی برمیگردد. همیشه تصمیم اینان کارساز بوده و به هنرمندان ما خط داده. اگر امروز همه گله داریم که چرا این سینمای انقلابی بعد از گذشت چهار دهه هنوز محقق نشده، به تصمیمات متولیان و قصورشان برمیگردد. وگرنه ما هنرمندان انقلابی کم نداریم. بهانهای که وجود دارد، این است که ما آثاری نداریم که بتواند فاخر شمرده شود؛ مخصوصاً در فیلمنامه.
این مستندساز ادامه داد: آثار فاخر هالیوود فیلمنامۀ اقتباسی دارد. آنان کتابهایی را که از آنها استقبال شده، تبدیل به فیلم میکنند. ما رمانهای دفاع مقدسی که به چاپهای متعدد رسیده کم نداریم. چرا از روی اینها فیلم ساخته نمیشود؟ این را باید متولیان فرهنگی جواب دهند. ما در عرصۀ فیلمنامه سوژه کم نداریم.
مخدومی با گله از اینکه چرا سوژههای ما تبدیل به فیلمنامه نمیشود گفت: ما در زمینۀ سوژه قطعاً چیزی کم نداریم. این را آثار ادبی انقلابی و استقبال مردمی از آنها نشان داده. دلیل تفرق جبهۀ انقلابی این است که چطور یک سوژۀ دست چندم به یک فیلمنامۀ قوی و جذاب و حرفهای تبدیل میشود، اما سوژههای ناب ما به یک فیلمنامۀ قوی تبدیل نمیشود؟
جاوید افزود: قرارگاه فرهنگی ما کجاست؟ ما با شیب تندی سیر نزولی داشتیم. اشکال اساسی کار این است که از طرف متولیان فرهنگی الزام نداریم؛ مثل معاونت سینمایی وزارت ارشاد، سازمان صدا و سیما و حوزۀ هنری. اینها گاهی با پول بیتالمال ضربه به نظام و مبانی انقلابی میزنند. یکی از مشکلات ما نداشتن متخصص در بین نیروهای انقلابی است. نیروها را باید پرورش و آموزش داد. کسانی که عرصۀ تولید سینما را در دست دارند، دغدغۀ انقلاب ندارند.
مکرمی راه رسیدن به سینمای انقلابی را توجه به هشدارهای رهبر دانست و گفت: ما برای رسیدن به یک فیلمنامۀ خوب و فاخر زمینۀ آمادهای داریم. بهانهای برای زمین گذاشتن کار نداریم. برای رسیدن به سینمای انقلابی که مد نظر رهبر و جامعۀ انقلابی است، باید هنرمندان ما در جایگاه خودشان دیدهبانهای انقلاب باشند. متعهد انقلابی مثل رزمندهای که در جبهه دیدهبانی میکرد، باید دوربین دستش باشد و خودش را در پشت خاکریز ببیند و حرکات دشمن را در جامعه رصد کند. اگر اینها را خوب رصد کند، میتواند بهموقع هم عمل کند.
علاوه بر این، ما یک دیدهبان بزرگ در کشور داریم. آن هم رهبر است. ایشان گامهای زیادی از ما جلوتر است و آینده را دارد میبیند و دائم دارد تذکرات و هشدارهای لازم را به ما میدهد.
آیا منِ هنرمند انقلابی به سخنان ایشان گوش میدهم؟ هشدارهایش را جدی میگیرم؟ یکی از راههای رسیدن به سینمای انقلابی، توجه به هشدارهای رهبر و جدی گرفتن آن است. در این صورت میتوانیم امیدوار باشیم بهزودی به سینمای انقلابی مدنظرمان برسیم.
این کارگردان ادامه داد: جشنوارۀ عمار همین که انقلابی است کفایت میکند و اتفاق خوبی است؛ اما قابلیتها و ظرفیتهای محدود خودش را دارد و نمیتوانیم فقط به همین اکتفا کنیم. جشنوارهها در ایجاد سینمای انقلابی خیلی نقش دارند. عمار میتواند برای سینمای انقلابی مشوق باشد. اگر جشنوارههای فجر چنین رویکردی را در دهههای گذشته داشت، الان سینمای انقلابی فاخری داشتیم.
در پایان محمد داوودی جاوید گفت: علت اصلی انحراف و استحالۀ جشنوارۀ انقلابی و دینی فجر در چیست؟ یکی از ضربههای بزرگ به جشنوارهها را نبودن حد یَقِف زده. متولی حد یَقِف تعیین نکرده. چون وقتی اولین انحراف اتفاق افتاد، به بهانۀ آزادی جلویش گرفته نشده.
دیدگاه تان را بنویسید