سرویس فرهنگی فردا، احسان سالمی: یکی از موضوعات جالب توجه این روزهای رسانهها، عدم استقبال کاندیداهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری از انتشار و توزیع پوسترهای کاغذی و استفاده از ظرفیت تبلیغاتی این پوسترهاست؛ اتفاقی که تقریبا در همه دورههای پیش از این امری مرسوم تلقی میشد و با آغاز فرصت زمانی تبلیغات کاندیداها فضای کلی شهرها، پر میشد از عکسها و تصاویری از نامزدهای انتخاباتی که در قالب پوستر و بنر در مکانهای مختلفی از شهر نصب میشد.
اما فضای تبلیغاتی این دوره از انتخابات با دورههای پیش از خود یک تفاوت جدی دارد؛ تفاوتی که مربوط به حضور گسترده و همه جانبه شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای پیام رسان موبایلی در بین اقشار مختلف جامعه میشود.
دلیل تفاوتها چیست؟
بدون شک مهمترین دلیل به وجود آمدن این تفاوتها اثرگذاری بیشتر رسانههای ارتباطی مجازی بر تبلیغات سنتی قبلی است. درواقع امروز با تعدد شبکههای مجازی و فراگیر شدن تب استفاده از گوشیهای هوشمند تلفن همراه، دیگر کمتر کسانی پیدا میشوند که حداقل عضو یک یا دو مورد از این شبکههای اجتماعی نباشند.
پس استفاده از این ظرفیت عظیم که هم نخبگان جامعه در دایره کاربران آن محسوب میشوند و هم مردم عادی جز استفادهکنندگان آن، یکی از بهترین و مطمئنترین راههای تبلیغات است. هرچند که گروهی نیز دلیل کنار گذاشته شدن تبلیغات سنتی را هزینه بر بودن این نوع از تبلیغات میدانند ولی به نظر میرسد فارغ از درستی این موضوع در واقع آنچه که باعث شد تا این نوع از تبلیغات در حاشیه قرار گیرد و تبدیل به امری زینتی و محدود شود؛ گستردهتر بودن بستر تبلیغاتی فضای مجازی است؛ فضایی که در آن نه محدودیت استفاده از نوع خاصی از مدیا وجود دارد (هم ویدئو، هم عکس، هم صوت و هم متن قابل انتشار است) و نه محدودیتی در محل انتشار آن (صرفا محدود به محلهای نصب بنر یا چسباندن پوستر نیست).
جالب آن که همه کاندیداهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری به دفاع از لزوم استفاده از فضای مجازی تاکید کردهاند و دفاع از استفاده درست و منطقی از این امکانات جدید را میتوان یکی از معدود نقاط اشتراک همه کاندیداها دانست.
نبود نظارت و تبلیغاتی که زودتر از موعد آغاز میشوند
در این شرایط با وجود اهمیت بسیار بالای رسانههای سنتی همچون تلویزیون و رادیو و تاثیر آنها بر جهتدهی به افکار مردم عادی جامعه، باز هم به دلیل برخی از محدودیتهای موجود در این رسانهها، بحث استفاده از سایر رسانهها و ابزارهای تبلیغاتی قوت میگیرد.
اول آن که استفاده از رسانههای عمومی همچون صدا وسیما نیازمند آغاز رسمی زمان تبلیغات برای نامزدها بود در حالی که این قاعده معمولا در شبکههای اجتماعی با توجه به مشخص نبودن منبع تولید پیام چندان قابل اجرا نیست و در عمل نیز بسیاری از نامزدها از این ضعف قانونی استفاده کردند و تبلیغات خود را بسیار زودتر از زمان آغاز فعالیت رسمی ستادهای تبلغاتی خود کلید زدند.
در ادامه این مسیر نیز تجربه حذف بخشهایی از صحبتهای نامزدهای انتخاباتی در برنامههای تبلیغاتی صدا و سیما باعث شد تا بسیاری از نامزدها علاوه بر استفاده از ظرفیتهای تبلیغاتی این رسانه به سراغ موارد جایگزین بروند.
وقتی همه به دنبال جایگزینی برای تلویزیون میروند
هر چند که این روزها تصور اغلب مردم بر این است که رسانههای همچون تلگرام در حال پشت سرگذاشتن انحصار رسانههای جمعی عمومی هستند؛ ولی با نگاه دقیقتر به نظر میرسد آن چه که این روزها در حال شکستن انحصار رسانهای موجود در کشور است و در آینده نیز به شدت در فضای رسانهای کشور موثر خواهد بود؛ امکانات پخش زنده برخی از شبکههای اجتماعی همچون «اینستاگرام» و «توئیتر» است. چرا که بحث انتشار اطلاعات در فضایی خارج از رسانه جمعی رسمی با آغاز به کار شبکههای اجتماعی همچون فیسبوک و یا نمونه داخلی شبیه به آن عملا کلید خورده بود ولی نکته مهم در این زمینه که در این دوره از انتخابات خود را نمایان کرده است؛ امکان پخش زنده خارج از چارچوب رسانه رسمی کشور یعنی تلویزیون است. رسانهای که همواره انحصار پخش زنده برنامهها و اخبار مختلف را داشته ولی با آمدن این نرمافزارها دیگر دارای این انحصار نیست.
البته این امکان پیش از این نیز توسط برخی از سایتها اینترنتی فراهم شده بود ولی با توجه به راحتتر بودن استفاده از امکانات پخش زنده نرمافزارها نسبت به سایتهای اینترنتی استقبال صورت گرفته از این موضوع بیشتر از نمونهای است که سایتها ارائه میکنند.
ورود نمونههای وطنی به عرصه رقابت
ارائه امکانات پخش زنده موضوعی نیست که گردانندگان سایر نرمافزارها و شبکههای اجتماعی به راحتی از کنار آن عبور کنند؛ چرا که این فرصت جدید آن قدر جذاب است که در فرصتی کوتاه توانست علاوه بر مردم عادی جامع تبدیل به شیوهای برای تبلیغات و بیان نقطه نظرات سیاستمداران و نخبگان جامعه به صورت زنده شود و بدون شک دامنه استفاده از آن روز به روز گستردهتر خواهد شد.
در این فضا برخی از نمونههای داخلی نرمافزارهای پیام رسان نیز به سراغ ارائه این خدمات رفتند. مهمترین نمونه این موضوع نرمافزار «لحظهنگار» است که ارائه کننده پخش زنده تصویری است. جالب آن که قابلیت پخش زنده این نرمافزار در تلگرام هم قابل دسترسی است یعنی کاربران کانال یا گروهی شما مد نظر دارید هم میتوانند در فضای تلگرام این تصاویر را به صورت زنده مشاهده کنند.
آیا جنگ آینده رسانهها بر سر پخش زنده خواهد بود؟
در حال حاضر ستادهای تبلیغاتی برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری با استفاده از این ظرفیتهای جدید علاوه بر پوشش زنده و همزمان برنامههای تلویزیونی پخش شده از کاندیدای مورد حمایتشان از شبکههای اجتماعی به استفاده مستقل از ظرفیت پخش زنده این شبکهها برای پوشش برنامههای تبلیغاتی کاندیداها در میان مردم و سایر برنامهها و نشستهای تبلیغاتی کاندیدای خود میپردازند. حتی بسیاری از این کاربران با بازنشر این ویدئوهای زنده در کانالهای تلگرامی و سایر رسانههای مجازی به تبلیغ هر چه کاندیدای خود میپردازند.
در این شرایط نکتهای که باید به درستی به آن توجه شود، اهمیت بالای امکان پخش زنده به عنوان مزیتی کاملا انحصاری در اختیار صدا و سیماست. موضوعی که در آینده مهمتر خواهد شد و بدون شک با توجه به مهمتر شدن روز به روز نقش رسانهها در مدیریت افکار عمومی توجه به این مزیت جدید بیش از پیش خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید