خبرگزاری ایسنا: نسخه بازسازی شده فیلم «ناخدا خورشید» قرار است دوم اردیبهشتماه در سیوپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش گذاشته شود. سال گذشته نسخهای از فیلم «گاو» داریوش مهرجویی که به همت فیلمخانه ملی ایران بازسازی شده بود در این جشنواره به نمایش درآمد و امسال یکی از آثار ماندگار ناصر تقوایی اصلاح و برای نمایش آماده شده است. ناصر تقوایی «ناخدا خورشید» را در سال 1365 با اقتباس از داستان مشهور «داشتن و نداشتن» نوشته ارنست همینگوی و با نقشآفرینی داریوش ارجمند، علی نصیریان و سعید پورصمیمی ساخته است. در پنجمین جشنواره فیلم فجر ارجمند و پورصمیمی برای بازی در این فیلم برنده لوح زرین بازیگر نقش اول و دوم شدند. همچنین این فیلم در چهلویکمین جشنواره فیلم لوکارنو در سوییس (1367) برنده پلنگ برنز بهعنوان بهترین فیلم و جایزه نقدی به مبلغ سه هزار فرانک و جایزهای بهعنوان نماد شهر لوکارنو شد. تقوایی چند سال قبل پس از نمایش «ناخدا خورشید» در تلویزیون با انتقاد از نحوه پخش آن گفته بود: آخرین نسخهای که از «ناخدا خورشید» در تلویزیون دیدم، 37 دقیقه کوتاهتر از آن چیزی بود که من ساختم! اگر این فیلم را با تمام
صحنههایش دوست ندارند، نخرند و نمایش ندهند نه اینکه هربار پنج تا 10 دقیقه از آن را بیرون بیاورند بدون اینکه چرایش مشخص باشد. کارگردان «ناخدا خورشید» همچنین درباره ساخت این فیلم اظهار کرده است: پس از آنکه از مجموعهی «کوچک جنگلی» جدا شدم یک گروهی از تیم من هم از سوی گروه جدید رانده شد. آن زمان داریوش ارجمند را برای نقش میرزا و سعید پورصمیمی و فتحعلی اویسی را برای نقشهای دیگر انتخاب کرده بودم که آنها را از آن مجموعه بیرون کردند که نکند چون با من بودهاند، وسط کار قالشان بگذارند. من این گروه را جمع کردم و با آنها «ناخدا خورشید» را ساختم، حتی جالب است که بگویم ما مجبور شدیم بیش از 50 درصد از بازیهای فتحعلی اویسی روی دریا را با کمک بدل بگیریم چون او کارمند تلویزیون بود و هر روز تماس میگرفتند که اگر به تهران برنگردی اخراجت میکنیم. چنان جنگ اعصابی برای اویسی به وجود آورده بودند که او از گفتن یک سلام جلوی دوربین عاجز بود. تقوایی درباره مکان ساخت «ناخدا خورشید» هم گفته است: متاسفانه بسیاری از مناطق ایران مدام در حال دگرگونی هستند و به صورت مداوم هویت خود را از دست میدهند. در هر جای ایران که من تاکنون
فیلم ساختهام پس از مدتی، نابود شده است. نمیدانم این از بداقبالی من است یا رسم زمانه. «نفرین» را در جزیرهی «مینو» ساختم اما آنجا از بین رفت. «ناخدا خورشید» را در بندر«کُنگ» ساختیم که یکی از معتبرترین بنادر ایرانی بود اما آخرین تصاویری که از آنجا در تلویزیون دیدم، شبیه جایی مانند ساوه بود و هیچ هویتی از قبل نداشت. «رهایی» را در گناوه ساختم و دیگر آنچه شما از گناوه به یاد دارید، دیده نمیشود. «ای ایران» را در ماسوله ساختم اما بار آخر که به آنجا رفتم تصمیم گرفتم دیگر پا به ماسوله نگذارم چون همه شهر در حال تبدیل شدن به سیمان بود.
دیدگاه تان را بنویسید