خبرگزاری فارس مجموعه تلویزیونی «آرام میگیریم» به کارگردانی «روحاله سهرابی» در ۵۰ قسمت تولید شده و در ماههای پایانی سال گذشته از شبکه دو سیما به روی آنتن رفت. بنا بر این گزارش، در این سریال موضوعات مختلف خانوادگی و اجتماعی به حوی گنجانده شده بود که توانست مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند و در نظرسنجی برنامه تلویزیونی «سین مثل سریال» عنوان بهترین سریال سال ۹۵ را از آن خود کند. همین موضوع بهانهای شد تا با عوامل این سریال نشستی داشته باشیم. نشست نقد و بررسی سریال «آرام میگیریم» با حضور روحالله سهرابی کارگردان، مجید اکبری و محدثه قبادی (بازیگران) و رسول شادمانی روابط عمومی سریال به همت خبرگزاری فارس برگزار شد. سریالسازی و فیلمسازی یک تکنیک کلی میخواهد «روح الله سهرابی» کارگردان سریال «آرام میگیریم» در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به اینکه چه اتفاقی افتاد که از سینما به تلویزیون آمدید، گفت: در این شکی نیست که میزان اثرگذاری و تعداد مخاطب در تلویزیون بیشتر از سینما است. در تلویزیون تعداد مخاطبان به 20 میلیون میرسد اما در خوشبیانهترین حالت ممکن همین تعداد در سینما تنها به یک میلیون نفر میرسد. در
تلویزیون حرف زدن برای کارگردان سخت نیست و سریال هم میتواند صمیمی و ساده باشد اما در سینما باید مناسبات حرفهای را رعایت کنید که در سریال سازی همان نوع نگاه لطمهای به تولید خواهد زد. برای مثال کسی که مؤلفههای ساخت یک اثر سینمایی را میداند، سریالسازی برای او کار دشواری نیست. 12 قسمت ابتدایی دچار تغییر شد وی با اشاره به طرح ابتدایی این سریال گفت: طرح اولیه این سریال برای سید مرتضوی مصطفوی بود که تا قسمت 42 نوشته و 12 قسمت از آن هم مقابل دوربین قرار گرفت اما در همان حین سازمان صداوسیما با تغییر مدیریتی همراه شد و بر همان اساس قرار بر این شد همان قسمتهای ضبط شده بازبینی شود. در نهایت تغییراتی در متن صورت گرفت. آقای فرهودی و خانم فروهیده (نویسندگان) نیز به گروه اضافه شدند و تغییراتی نه به شکل بنیادین در کار اعمال شد و در آن زمان دو شخصیت مجتبی و لیلا به کار اضافه شدند. قصههایی که هیچکدام زیر سایه دیگری نبودند این کارگردان در ادامه بیان داشت: سریال «آرام میگیریم» 15 قصه موازی را در کنار هم پیش برد که هیچ کدام زیر سایه دیگری نبودند و تکتک این قصهها به نوبه خود برای مردم مهم بود. در این سریال از شکل
قهرمان محوری فاصله گرفتیم تا مخاطبین نگویند چرا سریال را کش میدهید. به جای آن شنیدیم که بسیاری معترض بودند که چرا شخصیتهای قصه را بسط نمیدهیم. بعد از نشان دادن سکانس شهادت مجتبی مردم هنوز دنبال دیدن زندگی لیلا بودند و مدام در بازخوردهایشان از او سراغ میگرفتند. در «آرام میگیریم» شخصیت محوری نداشتیم وی ادامه داد: با اینکه این سریال نزدیک به 25 شخصیت داشت اما هیچکدام از آنها محوریت قصه را تشکیل نمیدادند مثلاً نمیتوانستیم بگوییم حاج ابراهیم قهرمان اصلی قصه ما است چونکه ممکن بود در چند قسمت او را نبینیم. ما 15 قصه موازی با هم را داشتیم که هیچ کدام بر دیگری غلبه نداشت و همه با یک سرعت پیش میرفتند. از برخی سکانسها عبور کردیم سهرابی با اشاره به هماهنگی بین این 15 قصه بیان داشت: هماهنگی بین این تعداد بازیگر کار سختی بود و معتقدم که نیرویی مضاعف ما را کمک و هدایت میکرد. در قسمت 35 عوامل تولید به من میگفتند چطور میخواهید همه سکانسها را پخش کنید و ما باید به دلیل پارهای از مشکلات از برخی سکانسها عبور میکردیم. دوست داشتیم «آرام میگیریم» زمان دیگری پخش شود وی درباره زمان پخش این اثر گفت: اگر بیشتر
فرصت داشتیم خودمان دلمان میخواست که این سریال در مهرماه پخش شود و اگر این اتفاق میافتاد در نتیجه موفقتر عمل کرده بودیم اما با تمام این اوصاف و سختیهایی که حین تولید با آنها مواجه بودیم، از خروجی و نتیجه حاصله راضی هستیم. با تولید اپیزودیک این سریال مخالف بودم کارگردان سریال «آرام میگیریم» در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود تعداد بالایی از شخصیتها این سریال را به طور اپیزودیک نساختید، گفت: اساساً تولید آثار اپیزودیک با شکست مواجه میشود و مخاطب ایرانی دوست دارد قصهای طولانی را دنبال کند و برای خودمان هم سخت بود چرا که برای مثال باید در 7 قسمت تلاش میکردیم تا مخاطب را با شخصیتها آشنا کنیم و اگر اپیزودی بود باید در همان قسمت هفتم تمام میشد. همیشه این را گفتم تولید سریالها کمتر از 30 قسمت تلاش بیهوده است و باید تعداد کمکم تعداد قسمتهای سریالهایمان را افزایش دهیم. هدف ما به تصویر کشیدن انسجام خانوادگی بود وی درباره روح کلی سریال که قصد رسیدن به آن را داشت، گفت: انسجام خانوادگی چیزی است که میخواستم به آن برسم. این همدلی اجتماعی و فراگیر در تکتک خانوادهها دیده میشود و در سکانس پایانی لیلا به
مجتبی میگوید تو آرام بخواب همه اینجا آرام میخوابند. منظور این است که همه مردم از صدقه سر تو به راحتی میخوابند. خط قرمزی که با پیگیریهایمان با آن موافقت شد این کارگردان درباره نشان دادن دختری که از خانه فرار کرده بود و عبور از خط قرمزها بیان داشت: این موضوع یکی از خط قرمزهای ما بود که با پیگیریهایمان با آن موافقت شد. آن زمان آقای سرافراز ریاست سازمان صداوسیما را برعهده داشت و اتفاقاً قرار شد دختر فراری در سریال داشته باشیم و نوع پرداخت آن هم تند باشد. در پایان قصه نقطه روشنی برای سرنوشت آن دختر در نظر گرفته بودیم اما درگذشت حسن جوهرچی خط قصه را به هم ریخت. با تمامی این تفاسیر این قصه پایان بدی نداشت و آن دختر (آوا) به خانه برگشت و زندگیاش را از سر گرفت و در اصل احیای یک خواهر را توسط خواهر دیگرش نشان دادیم. ** پیام اخلاقی سریال به خانواده معتادها سهرابی افزود: علیرغم ملاحظاتی که برای به تصویر کشاندن این سریال داشتیم اما قصهها به خوبی به نتیجه رسیدند و امیدوارم شروع خوبی برای سریالهایی باشد که میخواهند به چنین موضوعاتی بپردازند. در این سریال به خانوادهها گفتیم که افرادی اینچنینی (معتاد) را
رها نکنید و مدام مراقبشان باشید و خانوادههای این افراد در بازخوردها از ما تشکر کردند. بیماران مبتلا به ام اس از ما تشکر کردند وی در همین زمینه بیان داشت: در یکی از قصههای ما الهه دختری که به بیماری اماس مبتلا بود را نشان دادیم و بعد از آن خانمی که با این بیماری دست و پنجه نرم میکرد بابت طرح این موضوع و ارائه راهحلها و مقابله با این بیماری به صورت حضوری تشکر کرد. همه شخصیتها بهای اشتباه خود را دادند این کارگردان درباره اینکه برای رهایی از کلیشه شدن چه کار کردید، گفت: برای مثال مسعود (مجید صالحی) را رستگار نکردیم و در نهایت او به زندان رفت و همه شخصیتهای سریال بهای اشتباهات خود را دادند. تاثر یکی از مدیران صدا و سیما از تماشای سکانس شهادت مجتبی سهرابی درباره پیامهای مردم در فضای مجازی بیان داشت: آنقدر که مردم در فضای مجازی نظرهای مختلفی بیان میکردند مجبور شدم جوابی برای تمام این پیامها بنویسم. برخی میگفتند نباید یونس کشته میشد و من در جواب نوشتم انتقام را رها کن و به زندگی برگرد. حتی یادم هست یکی از مدیران صداوسیما طی تماسی با گریه به من گفت سکانس شهادت مجتبی ما را تحت تاثیر قرار داد و کاش
لااقل او جانباز میشد. برای این سکانس خاص ترانه و قصه ویژهای ساختیم که ایده آن هم توسط تهیهکننده مطرح شد. اشاره لیلا به دوقلوهایش، مهمترین سکانس تلویزیون ایران در سال گذشته وی ضمن اشاره به سکانسی با حضور لیلا گفت: مهمترین سکانس در تلویزیون ایران در سال گذشته همین سکانس بود که در آن لیلا با دو انگشتش به دو قلوهای یادگار همسرش اشاره میکند. سکانسهای مجتبی و لیلا را در لحظه مینوشتم این کارگردان درباره حضور اکبری و قبادی در نقشهای لیلا و مجتبی گفت: یکی از همراهترین بازیگران این سریال بودند و ما مؤظفشان کردیم تا 7 ماه به صورت آمادهباش در تهران حضور داشته باشند آن هم به این دلیل که سکانسهای این دو را در لحظه مینوشتم و ممکن بود هر لحظه آنها را آفیش کنیم. انرژی که این دو بازیگر برای نقشهایشان گذاشتند یکی از عوامل اصلی دیده شدن این سریال بود و معتقدم اگر تجربه هر کدام از آنها بیشتر از این بود اتفاق خوبی نمیافتاد. زمان 6 ماهه برای هماهنگی بین 25 بازیگر سهرابی درباره هماهنگ کردن این تعداد از بازیگران با یکدیگر گفت: هماهنگی 25 بازیگر در این سریال حدود 6 ماه طول کشید از طرفی 7 قسمت به پایان سریال نیز
اضافه شد و زمان تولید را افزایش داد. اینکه در نظرسنجیهای تلویزیون بازیگر سریال «آرام میگیریم» بهترین بازیگر سال تلویزیون میشود نیز برای ما نشانه خوبی است. حضور مجید صالحی در نقشی غیر کمدی وی درباره حضور مجید صالحی پس از سالها ایفای نقش کمدی در این اثر در قالبی جدی ظاهر شد، گفت: بازی کردن در ژانر کمدی کار سختی است و اگر بازیگری بتواند آن را به خوبی اجرا کند میتواند در همه ژانرها به خوبی بازی کند. ما نیز شیرینی این شخصیت را با تکیه کلامهایش حفظ کردیم. قرار بود شخصیتی را طراحی کنیم که مخاطب با دیدنش به این باور برسد که یکی از اعضای خانواده خود و اطرافیانش را میبیند. قرار بود آشا محرابی نقشی منفی بازی کند این کارگردان درباره انتخاب آشا محرابی به عنوان بازیگر نقش زهرا در این سریال گفت: از همان ابتدا قرار بود از او برای یکی از نقشهای منفی این سریال استفاده کنیم، اما محرابی برای مدتی به مسافرت رفت و در این فاصله حس کردم که نوع نگاه، صدا و معصومیت چهرهاش به شخصیت زهرا نزدیکتر است. علاوه بر این خانمهای چادری که در این سریال نشان داده شدند از نظر من قداست خاصی داشتند و باید محکم و شیک نشان داده
میشدند که همین هم اتفاق افتاد. حتی لیلا اوتادی که چادری هم نبود پوششی با وقار داشت. یکی از نزدیکانم بعد از تماشای این سریال به نکته خوبی اشاره کرد. او گفت تمامی شخصیتهای این سریال اخلاقمدار بودند. اساس این سریال روی اخلاق بود و این را بارها نشان داده بودیم که اولویتمان اخلاقمداری است. توجه غیرمستقیم به نماز وی گفت: در ادامه اخلاقمداری بد نیست که به سکانسی با حضور مسعود و زهرا اشاره کنم. ما نماز نخواندن مسعود را به صورت غیرمستقیم نشان دادیم. در سکانسی زهرا مشغول خواندن نماز بود و مسعود به او گفت دلم برای نماز خواندن تنگ شده بود. شاید تا به حال در هیچ سریالی به صورت مستقیم به این موضوع اشاره نشده بود. همچنین در سکانسی دیگر جلال (کامران تفتی) پای سفره عقد به فاطمه همسرش میگوید از امروز نمازم را شروع کردم. بعد از نمایش این سکانسها چندین نفر از تأثیرات مثبت این سکانسها و نماز خواندنشان به من گفتند. بعد از نشان دادن این دو سکانس و اهمیت و توجه به نماز، مزار شهید مجتبی فامنین را میبینیم و این چیدمانها نشان میدهد آرامشی که همه ما در زندگیهایمان داریم در گروه این رشادتها است. سهرابی درباره ادامه
ساخت چنین آثاری گفت: تمام تلاشم این است که این راه را ادامه داده و فاصلهای بین این کار و اثر بعدیام (چه سینمایی چه تلویزیونی) نیفتد. مدیران باید نگاه از میزهایشان بردارند این کارگردان ضمن بیان درد دلی با مدیران گفت: ای کاش مدیران ما فضای موجود را بیشتر درک میکردند و تا این اندازه از فضای جامعه دور نبودند. مثلی هست که میگوید با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشود. مدیران باید به خودشان بیایند و نگاهشان را از میزها بردارند و از دلبستگیها خود را برهانند. دل دادن به کار برایشان مهمتر شود و اصالت با کار برایشان معنا پیدا کند نه با منصب و میز. مادامی که از جایگاهمان بترسیم آنچه به خورد مخاطب میدهیم بیروح خواهد بود. خانواده وسط قصه عاشقانه مجتبی و لیلا بودند «مجید اکبری» بازیگر نقش مجتبی فامنین در ابتدای صحبتهای خود گفت: از همان ابتدا اغلب نگران این بودند که داستان لیلا و مجتبی چه ارتباطی با اساس قصه این سریال دارد. حتی از برخی بازیگران همین سریال شنیده بودم که این دو بازیگر وسط این سریال چه میگویند اما پایان ماجرا را روحالله سهرابی میدانست و میگفت بعد از پخش سریال متوجه میشوید که این خانواده بودند که
وسط قصه عاشقانه مجتبی و لیلا حضور داشتند. تابوهایی که در «آرام میگیریم» شکسته شد وی ادامه داد: در این سریال چند تابو شکسته شد از جمله ارتباط صمیمانه مجتبی و لیلا و عجیب و غریب نبودن سکانس شهادت مجتبی. من از نوجوانی تئاتر را با سیدجواد هاشمی شروع کردم و با تک تک سکانسهای شهادتی که او بازی میکرد لذت برده و برایم بسیار ارزشمند بودند. همیشه نگران این بودم که آیا نوبت من هم میشود که در اثری به شهادت برسم؟ و این اتفاق در «آرام میگیریم» و به کمک آقای سهرابی به بهترین شکل ممکن رقم خورد. دیده شدن در آثار هنری آنهم در فضای حاضر خیلی سخت شده و بازیگر باید نقشی را بازی کند که به ماندگاریاش اطمینان داشته باشد. دوست داشتم نقش شهید بازی کنم اکبری افزود: روز اول که با سهرابی درباره نقشم صحبت کردم او گفت قرار است در این نقش شهید شوی و من خیلی خوشحال شدم چراکه همیشه دوست داشتم جنین نقشی را ایفا کنم، اما در ادامه گفت که هنوز قصه این شخصیت نوشته نشده و باید خودم آن را بنویسم. در اصل نشان دادن زندگی شهید مجتبی فامنین ادای دینی به خانواده شهدا بود. وی با اشاره به بازخوردهای حضورش در این نقش گفت: اینکه الان تعداد زیادی
از مردم مرا به عنوان یک شهید میشناسند برایم مایه افتخار است. یادم است سکانس خداحافظی مجتبی در بیمارستان که در اصل خداحافظی شهادتش بود را مردم به سختی باور کردند و در اصل نمیخواستند قبول کنند که او واقعا قرار است شهید شود و منتظر بودند که برگردد. همچنین یکبار در خیابان خانمی جلوی من را گرفت و گفت آن شب با دیدن سکانس شهادت آنقدر حالم بد شد که به بیمارستان رفتم. آقایی هم در خیابان جلوی مرا گرفت و با اعتراض گفت در سکانس شهادت مجتبی، با این همه گردان و تجهیزات رفتید، اما چرا مجتبی شهید شد؟ زندگی به تمامی سکانسها روح بخشیده بود این بازیگر ادامه داد: اینکه سهرابی باورش را به طور عمیق تصویر کرده مهم است اما آنچه که به تمامی سکانسهای بین مجتبی و لیلا روحی عمیق میداد وجود عنصری به نام زندگی بود که در تمام آنها جاری بود. اگر این سریال به دل مخاطبان نشست به خاطر درایت و باور عمیق روحالله سهرابی بود و معتقدم اینکه سهرابی به دلیل حجم بالای تولید نتوانست پای میز تدوین حضور داشته باشد آسیب جدی به کار زد. تغییر چهرهای که باعث تکرار در ضبط یک سکانس شد اکبری با اشاره به خاطرهای از حضورش در این سریال بیان داشت: یادم
است در سکانس معرفی مجتبی، ریشهایم را با نمره چهار کوتاه کرده بودم و این سکانس ضبط شد. بعد از دو ماه از دفتر با من تماس گرفتند که برای فردا آفیش هستی. آن زمان ریشهایم بلند شده بود و من که هر ساله به مناسبت محرم ریشهایم را کوتاه نمیکنم، با همان حالت به لوکیشن رفتم. وقتی سوار ماشین شدم به این دلیل که در هیأت آشپزی میکنم بوی پیاز میدادم و راننده با تعجب پرسید کجا بودی که بوی پیاز میدهی؟ آقای سهرابی به محض دیدنم گفت من دقیقا همین چهره را میخواستم و طبق همان اولین سکانس حضورم در «آرام میگیریم» که حدود 25 میلیون تومان برایش هزینه شده بود، را دوباره با ظاهری جدید تصویربرداری کردند. وی ادامه داد: خیلی خوب است که به آدمهایی که این جنس از زندگی را میشناسند اعتماد کرده و میدان دهیم. این سریال زاییده تفکر و ایدئولوژی روحالله سهرابی بود. حرمت نقشت را نگه دار! بازیگر نقش شهید فامنین در ادامه با اشاره به حضورش در نقشهای مثبت گفت: دیده شدن در نقشهای مثبت بسیار سخت است و اینکه مردم شما را در همان نقش باور کرده و دوست داشته باشند در ادامه همین سختیها است. همیشه جملهای را از جواد هاشمی یاد گرفتم که حرمت نقشت
را نگه دار و اگر به هر دلیلی هر رفتاری را بنا به عادت انجام میدهی وقتی مردم تو را با نقشی قبول میکنند، لااقل حرمت نقش و آن شخصیت را نگه داشته و هر رفتاری را از خود بروز نده و من هم این این را آویزه گوشم کردم. مجتبی با درد شهید شد وی درباره شخصیتی که در این سریال بازی کرده بود گفت: شخصیت و رفتار و ویژگیهای مجتبی در من رسوب کرد آن هم به این دلیل که فرد بسیار خوبی بود. همان روزهای ابتدایی که نقش را بازی کرده بودم به جواد هاشمی گفتم در یک سریالی سکانس شهادت را بازی کردم که تو تا به حال شبیه به آن را بازی نکردی. معتقدم مجتبی با درد شهید شد و سکانس شهادتش هم تصنعی نبود به همین خاطر مردم به خوبی آن را باور کردند. معتقدم اگر جنس شخصیتی کاراکترها به درستی تعریف شود مخاطب نیز آن را از عمق وجود میپذیرد. ** بعد از پخش «آرام میگیریم» سلیقه مخاطب سختتر شد وی ادامه داد: ترانهای که روی سکانس شهادت مجتبی قرار گرفته بود آنقدر تاثیرگذار بود که من به کارگردان پیشنهاد دادم آن را به عنوان موسیقی تیتراژ سریال استفاده کند. این بازیگر ادامه داد: بعد از پخش این سریال ذائقه و سلیقه مخاطبها مقداری سختتر شده و نوع سریال
ساختن دشوار میشود. ما نیز باید هیجانی در سریال ایجاد کنیم که توسط آن مخاطب جذب قصه شود و از سیاهنمایی فاصله بگیریم. «رسول شادمانی» روابط عمومی سریال «آرام میگیریم» در ابتدای این نشست گفت: حضور شخصیت مجتبی و لیلا در ابتدا در فیلمنامه نبود و سهرابی کارگردان این سریال این دو شخصیت را به خاطر خواسته دلی خود خلق کرد و در ادامه به دنبال بازیگرانی توانمند بود که قبادی و اکبری را انتخاب کرد. دو بازیگری که کمترین حاشیه را داشتند وی ادامه داد: این دو بازیگر نیز با کمترین حاشیه و مشکل انتظارات کارگردان را برآورده کردند و در جایی نویسنده اثر آقای فرهودی، گفت اضافه شدن این دو شخصیت در جهت داستان بسیار خوب بود. از طرفی این موضوع ریسک بزرگی بود و اینکه «آرام میگیریم» در صدر انتخابهای مردمی در برنامه «سین مثل سریال» قرار گرفت مشخص کرد که ذائقه مردم ما به سمت سریالهای اینچنینی است. شادمانی ادامه داد: مخاطبان بسیاری هنگام دیدن این سریال گریه میکردند و این باید اتفاقی آموزنده برای مدیران تلویزیون ما باشد که چرا ما مدام در تلاش هستیم تا ذائقه مخاطب را تغییر دهیم؟! در صورتی که مخاطبین ما ذائقه مشخصی دارند و به تصویر
کشیدن سریالی مثل «آرام میگیریم» میتواند الگویی برای مدیران ما باشد و اگر هدف کلیمان در به تصویر کشیدن آثار نمایشی، اشاعه فرهنگ باشد، ما در این زمینه درست عمل کردیم. تولید «آرام میگیریم» بهترین الگوی موجود برای مدیران است مدیر روابط عمومی انجمن سینمایی دفاع مقدس درباره شخصیتهای مجتبی و لیلا افزود: از همان ابتدا نگران این بودیم که نکند اضافه کردن دو شخصیتی که به موازات داستان و کاملا جدا از سایر کاراکترها پیش میروند، باعث شود تا مخاطب آن را پس بزند؟ اما تنها فردی که روی این ماجرا اصرار میکرد روح الله سهرابی بود چرا که از نتیجه کار خود مطمئن بود. اگر مدیران قصد درس گرفتن از اتفاقها را داشته باشند، تولید این سریال بهترین الگوی موجود بود. شادمانی با اشاره به مشکلاتی که برای این دست آثار پیش میآید، گفت: این کاملا طبیعی است که در تولید چنین سریالی مشکلاتی هم پیش بیاید چرا که مدت بسیاری است در تلویزیون چنین سریالی نشان داده نشده است و مدیر شبکه، نویسنده و اغلب افراد نگران بازخوردهای حاصله از این سریال بودند. پخش تیتراژ سریال در استادیوم آزادی وی افزود: اگر کاستیهایی در تولید این سریال وجود داشت به
خاطر جدید بودن ژانر آن در تلویزیون بود و ما در این سریال شاید حتی 50 درصد از تواناییهای سهرابی را هم ندیده باشیم. شادمانی با اشاره به اتفاقات غیرمنتظره در زمان پخش این سریال، گفت: حتی یادم است بین دو نیمه مسابقه فوتبالی که میان دو تیم پرسپولیس و استقلال خوزستان برگزار شد ترانه میانی سریال «آرام میگیریم» که روی صحنه شهادت مجتبی فامنین گذاشته شده بود از بلندگوهای استادیوم آزادی پخش شد و تعجب همه را به خود جلب کرد. وی درباره سکانس شهادت فامنین در این سریال گفت: لحظهای که تیر به قلب او میخورد اولین تصویری که در ذهنش نقش میبندند دوقلوها و همسرش است و همین باعث رنجش مخاطب و ارتباط خوبی که مخاطب با این صحنه گرفت شده است. حتی مادرم مدام از من درباره پایان این سریال و اینکه آیا مجتبی شهید میشود یا نه میپرسید و دفعه آخر در خلوت همین سوال را از من کرد که پاسخ ندادم. ما و متولین امر تعیین کننده سلیقه مخاطبین هستیم شادمانی افزود: مخاطب امروز را میتوان طوری پرورش داد که هم نگران آینده و سرنوشت شخصیت خرمسلطان باشد و هم نگران سرنوشت لیلای «آرام میگیریم». در حقیقت ما و متولیان امر تعیین میکنیم که مخاطب به چه
سمتی برود. مدیر روابط عمومی انجمن سینمایی دفاع مقدس در پایان گفت: بعد از پخش سریال، نامهای از خانواده شهدای مدافع حرم به دستم رسید که از تولید «آرام میگیریم» تشکر کرده بودند. مدتی به این فکر میکردم که با این نامه چه کنم و میخواستم بهترین پاسخ و رفتار را داشته باشم که دیدم از سمت آزادهها و جانبازان نامهای دیگر به دستم رسید و از آنجایی که وظیفهام ایجاب میکرد خواهش کردم که نام دقیق جانبازان را به همراه کد جانبازیشان برایم ارسال کنند. آزمونی که سختترین سکانس سریال بود «محدثه قبادی» بازیگر نقش لیلا درباره حضور خود در حیطه بازیگری گفت: در رشته کارگردانی سینما تحصیلکردهام و مدت بسیاری مشغول بازی در تئاتر بودم. در جشنوارههای دانشجویی مقام آورده و فیلمهای کوتاهی را نیز ساخته بودم. وی درباره حضورش در «آرام میگیریم» گفت: سال 94 برای بازی در این سریال تست دادم اما در آن زمان نقشی به نام لیلا در فیلمنامه وجود نداشت. در خرداد سال 95 آقای سهرابی گفت میخواهم فرصتی را برایت مهیا کنم که در این سریال تواناییهایت را نشان دهی و تاکیدش روی فیزیک و چهره آرامی بود که در صورتم دیده بود. این بازیگر ادامه داد: اولین
سکانسی که باید در آن بازی میکردم سکانس پراسترس و حساسی بود و علاوه بر آزمونی که باید در این سکانس برای پذیرفته شدن و یا نشدن میدادم، از نظر تولیدی یکی از احساسیترین سکانسها را باید ایفا میکردم و یادم هست بیش از هر چیزی صدای قلبم را میشنیدم. سهرابی به من اعتماد کرد قبادی در ادامه افزود: از اعتمادی که سهرابی و فرهاد گلی (تهیهکننده) به من کردند بسیار ممنونم و باید بگویم بهترین اتفاق ممکن برای هر بازیگری این است که کارگردان و تهیهکننده به او اعتماد کرده و با حضور او ریسکی را تجربه کند. یادم است تا قبل از آن به دفتر هر تهیهکنندهای که میرفتم مدام با این جمله مواجه میشدم که ما نمیتوانیم ریسک کرده و از تو استفاده کنیم. من هم با اینکه بازیگران دیگری بودند که شاید خیلی بهتر از من در این نقش بازی میکردند اما تمام تواناییام را به کار بستم تا به خوبی دیده بشوم. در این سریال هم حضور در کنار بازیگران بزرگ تلویزیون و سینما به ما کمک کرد تا بتوانیم توانایی خود را نشان دهیم. بازخورد بسیار خوب از سمت خانواده شهدا بازیگر نقش لیلا در این سریال با اشاره به بازخوردهایی که از جانب مردم دریافت کرده، گفت: آخرین
سکانس را در روزهای پایانی سال در بهشت زهرا و مزار شهدا ضبط کردیم و به رسم هر ساله که خانوادهها برای بازدید از عزیزانشان به زیارت اهل قبور میروند تعداد بسیاری از خانوادههای شهدا به آنجا آمده بودند و زمانی که ما را دیدند از اینکه توانستیم خانواده شهدا را به گونهای متفاوت نشان دهیم تشکر کرد. وی در ادامه بیان داشت: معمولا تلویزیون این افراد را یا خیلی سیاه و یا خیلی سفید نشان میدهد و همیشه خانواده شهدا چارچوب مشخص و غیر قابل باوری را در رسانه ملی دارند، اما دلیل اینکه مخاطبان بسیاری توانستند با این دست آدمها در «آرام میگیریم» ارتباط برقرار کنند نزدیک بودن این افراد به مردم عام در جامعه بود. دیالوگهای سادهای که از جنس زندگی بودند این بازیگر با اشاره به قلم سهرابی و متنهایی که در اختیارش قرار گرفته بود گفت: همیشه در تئاتر متنهای سنگینی را اجرا میکردم و به آن سبک عادت کرده بودم. زمانی که دیالوگهایی که آقای سهرابی نوشته بودند به دستمان رسید در ابتدا تعجب کردم اما وقتی مقابل دوربین قرار گرفته و همانها را بازی کردم تازه متوجه شدم که چقدر این دیالوگهای ساده از جنس زندگی هستند و همانجا فهمیدم برای
تاثیرگذاری کلام نیازی به گندهگویی و حرفهای عجیب و غریب نیست. سهرابی ساده مینوشت و بهتر هم میتوانست با مردم ارتباط برقرار کند. به حضور در «آرام میگیریم» افتخار میکنم وی افزود: تا قبل از حضورم در این سریال این نگرانی را داشتم که بالاخره با چه اثری پا به دنیای تصویر میگذارم و همیشه دوست داشتم که کاری باشد که بعد از سالها حضورم در آن افتخار کنم. به هر قیمتی دوست نداشتم دیده شوم و حضورم در این نقش بالاتر از تصورم بود. قبادی ادامه داد: افرادی مثل روحالله سهرابی در واقع تاوان ناکارآمدی فیلمسازهای قبلی خود را میدهند و معتقدم او توانست به بهترین نحو چنین سریالی را به تصویر بکشد. کارگردانان روشنفکری که مخاطب را از دیدن آثار ارزشی دلسرد کردند وی ادامه داد: در گذشته تعدادی فیلمساز با اندیشهای که خودشان آن را قبول نداشتند و در اصطلاح روشنفکرانه بود به ساخت آثار ارزشی پرداختند و همانها باعث شدند مردم از دنبال کردن و تماشای این سبک آثار دلسرد شوند. اما در این میان سهرابی علاوه بر توانایی فنی از نظر اندیشه و دیدگاه کاملا همسو با آثاری است که آنها را نوشته و کارگردانی میکند و این وظیفه مسئولین است که از او
حمایت کنند. این بازیگر ادامه داد: در صحبت با خانوادههایی که چنین شرایطی را تجربه کرده بودند بسیار این جمله را میشنیدیم که میگفتند خیلی از لحظههایی که شما آنها را بازی کردید ما در عالم واقع همانها را زندگی کردیم. مردم ما وقتی میبینند که فردی برای وطنش جانفشانی میکند قطعا بهتر میتوانند با آن کاراکتر درگیر شوند. ** حمایت از آثاری درخور و ارزشی وی افزود: مدتی در انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس کار میکردم در همان زمان کارهای جدید و خوب و بدی را هم دیدم اگر در این حوزه افرادی توانمند باشند باید از آنها حمایت کنیم تا نتیجه بهتری دریافت کنیم. این بازیگر در پایان گفت: آنطور که باید و شاید از ایفای نقشم در این سریال رضایت ندارم و معتقدم اگر تجربهام بیش از این بود شاید اتفاق بهتری میافتاد.
دیدگاه تان را بنویسید