روزنامه ابتکار: تئاتر و هنرهای نمایشی در جایجای ایران نمادها و المانهای خاص خودش را وابسته به رنگ و بوی آیینهای سنتی آن منطقه پیدا میکند. در این میان استانهای شرقی ایران، از خراسان شمالی و در کنار مرز ترکمنستان گرفته تا خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان و مرزهای مشترک با افغانستان و پاکستان به واسطه حضور قومیتها و فرهنگهای مختلف جایگاه ویژهای در انتقال فرهنگ از طریق نمایش برعهده دارند.
نمایشهای بومی، لباس، رقص، ساز و موسیقی محلی و خاص شرق کشور از مواردی است که رنگ و بوی دیگری به هنرهای نمایشی در این بخش از کشورمان بخشیده است. نمادهایی که گاه بهدلیل اشتراک با همسایگانی چون افغانستان و پاکستان میتوانند حضوری جدیتر به عنوان بخشی از دیپلماسی فرهنگی ایران در خارج از مرزها داشته باشد.
در سالهای اخیر بهواسطه برگزاری جشنوارههای تئاتر استانی و برگزاری بخش استانی در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، هنرهای نمایشی استانی با رویکرد و نگاه به آیینها و سنتهای هر فرهنگ مورد توجه قرار گرفته است. با این حال به نظر میرسد این بخش از ایران در حوزه هنرهای نمایشی و تئاتر پتانسیلی برای نگاه جدیتر دارد.
امین فرحی، کارگردان و هنرمند بجنوردی با اشاره به اینکه وضعیت تئاتر در استان خراسان شمالی با توجه به حمایت مدیران و همراهی آنها بسیار رونق گرفته است، به «ابتکار» میگوید: در سالهای اخیر وضعیت تئاتر در این استان بسیار بهتر شده و بهدلیل وجود مخاطب علاقهمند سال خوبی را پشت سر گذاشتهایم. با این حال در بخش تئاتر خیابانی (محیطی) مدتی است فعالیت کم شده است و دلیل آن هم حذف بخش خیابانی از جشنواره استانی بوده.
کارگردان «یک قبیله تنهایی» میافزاید: به هنرمندان تئاتر خیابانی گفته میشود در جشنوارههای تئاتر خیابانی که بهطور مثال در مریوان برگزار میشود، شرکت کنید؛ همین مساله باعث شده تا میزان فعالیت در این حوزه کاهش پیدا کند. برای بهبود اوضاع نیازمند توجه و حمایت نهادها و ارگانهایی مانند شهرداری هستیم که فعالیت فرهنگی میکنند و اگر آنها به اهمیت نمایش خیابانی در برآورده کردن اهدافشان پی ببرند مطمئنا بیشتر به این مساله خواهند پرداخت. به طور مثال در نوروز، با توجه به فضای شهری، آیینها و فرهنگ بومی این استان، هنرمندان به اجرای تئاتر خیابانی پرداختند که بسیار مورد توجه اهالی شهر و گردشگران قرار گرفت. با این حال نباید این فعالیتها را محدود به مناسبتها کنیم و باید در طول سال به تئاتر خیابانی و تاثیرگذاری آن روی افکار عمومی توجه ویژه داشته باشیم. به گفته او، با توجه به اینکه رویکرد نسل جوان بیشتر به سمت تئاتر مدرن و کلاسیک در استان است اما نباید حضور قومیتهایی که هر کدام دریایی از آیینها و فرهنگهاست، نادیده گرفت و باید تلاش کنیم اجراها بر این مسائل تاکید داشته باشند و روی آنها کار کنیم.
این هنرمند با اشاره به پایین بودن جمعیت آماری اهالی تئاتر در این استان بیان میکند: با اینکه مخاطب تئاتر در استان بالاست و حتی در بسیاری از موارد از استانهای همسایه هم برای دیدن اجراها به بجنورد میآیند اما کم بودن تعداد هنرمندان عرصه تئاتر باعث شده تا کارهای کمتری تولید شود. برای همین باید هر سال افراد جدیدی به بدنه تئاتر استان تزریق شوند و به این منظور خوشبختانه از حمایت مسئولان و مدیران برخورداریم. اگر چه در این میان کمبودهایی چون مشکل سکوهای پلاتو در این شهر که از منحصربهفردترین پلاتوها در شرق ایران است، وجود دارد.
تئاتر استانهای شرقی اما یک نمونه متمایز مانند استان سیستان و بلوچستان دارد، جایی که هم به لحاظ شیوه نمایش، هم تربیت بازیگران با استعداد و هم استفاده از المانهای متفاوت، میتوانند همچون نگینی در این عرصه بدرخشد. روحالله کیخا شهری، کارگردان اهل زاهدان هم با تاکید بر این نمودهای مختلف، بر بهبود وضعیت تئاتر در سالهای اخیر در استان سیستان و بلوچستان اشاره میکند و به «ابتکار» میگوید: خوشبختانه اخیرا، پس از جشنواره استانی، در آبان و آذر، وضعیت اجراهای عمومی بهبود پیدا کرده و است و در فرهنگسرای جوان زاهدان بهطور مرتب برگزار میشوند، اگرچه به لحاظ امکانات سالن و مکان تمرین در محدودیت هستیم. اگر بخواهم بزرگترین مشکلمان را بگویم باید به دور بودن از پایتخت اشاره کنم و همین مساله باعث شده تا این استان تا حدودی محروم واقع شود. او به وضعیت تئاتر خیابانی در این استان اشاره و بیان میکند: در اجرای خیابانی اگر کاری برای نوروز یا تابستان باشد تاثیر بسیاری روی مخاطب میگذارد. متاسفانه در این زمینه حمایتهای مالی کم است و به تعطیلی موقت تئاتر خیابانی منجر شده است.
برای این کار باید از نهادها دعوت کنیم در این حوزه سرمایهگذاری کنند. خوشبختانه امسال برای تابستان برنامهای برای نمایشهای خیابانی در نظر گرفته شده است. با این حال، کیخا شهری هم مانند امین فرحی، دیگر کارگردان شرقنشین کشورمان، بر نمایش کارهای بومی و تمرکز بر سنتهای سیستانی، بلوچستانی و قومهای دیگری که در این استان است، تاکید میکند. او که یکی از مشکلات اصلی این مساله را نبود متن بومی میداند و بیان میکند: از زابل و زاهدان تا ایرانشهر و چابهار، اجراهای خوبی انجام شده و ورود آنها به جشنواره بینالمللی فجر دلیلی بر این مدعاست و هر ساله درخشیدهاند با این حال توجه به متنهای کلاسیک و مدرن مانند دیگر استانها اینجا هم رونق دارد و این مساله ممکن است به کمرنگ شدن توجه به اجراهای بومی منجر شود اما میتوان در اجراها با بهرهگیری از المانهایی چون رقص، لباس و موسیقی سنتی به غنیتر و متمایز شدن کارها کمک کنیم. این هنرمند به اهمیت هنرهای نمایشی در ارتباط بیشتر با کشورهای همسایه این استان یعنی افغانستان و پاکستان هم اشاره میکند و توضیح میدهد: متاسفانه در بده بستانهای فرهنگی در بخش هنرهای نمایشی با همسایگانمان
موفق نبودهایم. بهطور مثال سال گذشته تلاش کردم تا ارتباطی با کنسولگری افغانستان برقرار کنم تا اجرای «کسوف» نوشته ایوب آقاخانی را که کارگردانی کرده بودم و به فضای این کشور ارتباط داشت، برای اجرا به افغانستان ببرم اما این اتفاق نیفتاد. به نظرم ایجاد پلهای فرهنگی میان این بخش از ایران که پیوندهای بسیاری هم با کشورهای همسایه خود دارد، بسیار ارزشمند و تاثیرگذار خواهد بود اما باید این ارتباطها در سطح بالاتری برقرار شود.
دیدگاه تان را بنویسید