روایتی از تولد تا شهادت قهرمان هسته‌ای در «خندوانه»

کد خبر: 652832

شب گذشته خندوانه به مناسبت روز ملی فناوری هسته‌ای میزبان خانواده شهید داریوش رضایی‌نژاد بود.

روایتی از تولد تا شهادت قهرمان هسته‌ای در «خندوانه»
باشگاه خبرنگاران جوان: شب گذشته خندوانه به مناسبت روز ملی فناوری هسته‌ای میزبان خانواده شهید داریوش رضایی‌نژاد بود. در بخش ابتدایی دکتر کهنمویی کمدین خندوانه استندآپ کمدی خود را اجرا کرد. همچنین، شب گذشته بخش دیگری ازخنداننده شو با داوری گوهر خیراندیش، کمال تبریزی و آتیلا پسیانی و با حضور شرکت کنندگان به روی آنتن رفت.
خندوانه
بعد از رفت و آمد رسانه‌ای، شهره پیرانی و آرمیتا رضایی‌نژاد در خندوانه حضور پیدا کردند. جوان بعد از احوالپرسی به خاطر دریافت مدرک دکتری به همسر شهید رضایی‌نژاد تبریک گفت. وی در این باره گفت: 16 اسفند 95 از رساله‌ام دفاع کردم. به اصطلاح هنوز هم عوارض پس از حادثه را سپری می‌کنم. مشغول خواندن کتاب‌هایی هستم که در این چهار سال نخواندم. پیرانی در ادامه درباره موضوع پایان‌نامه خود اظهار داشت: موضوع پایان‌نامه‌ام روانشناسی سیاسی خشونت بود که بیشتر با محوریت داعش بود. خیلی وقت‌ها از دیدگاه فقهی این گروه بررسی شده است اما من تشکیل گروهک تروریستی داعش را بر مبنای ده نظریه که موجود است، بررسی کردم؛ چرا که یکسری دلایل فردی و گروهی برای عضویت در داعش مطرح است. وی افزود: با وجود اینکه موضوع رساله‌ام داعش بود اما به هیچ عنوان تحمل دیدن تصاویر وحشتناک جنایات آنها را نداشتم. به نظرم تحلیل تفکر آنها اهمیت بیشتری نسبت به عملیاتشان دارد؛ چرا که از دموکراتیک‌ترین کشورها نیرو جذب می‌کنند. در ادامه برنامه، آرمیتا در خصوص درس خواندن و اینکه در چه زمینه‌ای مطالعه می‌کند، گفت: کلاس چهارم هستم. درس خواندن بستگی به این دارد که در حال و هوای درس باشم یا نه (خنده). بیشتر کتاب‌های طنز می‌خوانم؛ کتاب شکرستان و اکبر کاراته و جورابش را می‌توانم نام ببرم. وی در پاسخ به سوال جوان پیرامون کم بودن کتاب برای نوجوانان تصریح کرد: نمی‌دانم کتابخانه مدرسه ما فقط از این کتاب‌ها زیاد دارد یا اینکه کتاب در زمینه نوجوان زیاد داریم؛ اما در مدرسه ما چند قفسه پر از کتاب نوجوان وجود دارد. در بخش دیگری از گفتگو جوان، از همسر شهید رضایی‌نژاد درخواست کرد پیرامون حادثه ترور همسرش صحبت کند. وی گفت: پنج سال و هفت ماه از این اتفاق می‌گذرد. من و آرمیتا هر دو در صحنه حادثه حضور داشتیم. زمانی که من و داریوش و آرمیتا از مهدکودک به خانه می‌آمدیم، این اتفاق افتاد. به همسرم شش گلوله اصابت کرد و من بعد از اینکه همسرم تیر خورد از ماشین پیاده شدم و ضارب را دنبال کردم. به دلیل اینکه فکر کرد، من اسلحه دارم به سمتم دو تا تیر شلیک کرد که یکی از آنها به پهلوی چپم اصابت کرد. وی درباره زندگی شهید رضایی نژاد اظهار داشت: داریوش متولد بهمن 55 در شهر ابدانان ایلام بود. تا دو سالگی در میان عشایر زندگی کرد. قبل از اینکه به مدرسه برود، خواندن و نوشتن کامل یاد گرفت و دو سال جهشی درس خواند. در 16 سالگی وارد دانشگاه شد و به دلیل ریز نقش بودنش فکر می‌کردند، مهمان است و همیشه باید کارت نشان دهد و بعد وارد دانشگاه شود. وی تصریح کرد: می‌توانم بگویم در رشته خودش آدم بسیار توانایی بود. هیچ وقت نمی‌گفت نمی‌توانم و نمی‌شود. اگر مسئولیتی را قبول می‌کرد تا انتها می‌رفت و حتما موفق می‌شد. وی درباره آشنایی با این شهید و ازدواج گفت: همشهری بودیم. دانشجوی دانشگاه تهران بودم و یکسری کار فرهنگی برای شهرمان می‌خواستیم، انجام بدهیم. مجموعه ای تشکیل دادیم و با داریوش در این گروه در دانشگاه حضور داشتم. کاملا سنتی با هم ازدواج کردیم. در ادامه وی درباره خاطره آخرین سینما رفتن خودشان را اینگونه بیان کرد: دو هفته قبل از شهادت داریوش، ما به دیدن فیلم «ورود آقایان ممنوع» رفتیم و بسیار لذت بردیم . آرمیتا در بخش پایانی برنامه درباره تماشای خندوانه عنوان کرد: به خاطر اینکه هشت شب می‌خوابم نمی‌توانم آن را ببینم؛ اما تابستان زمانی که خنداننده برتر را می‌دیدم، کمدین محبوبم امیر مهدی ژوله بود که در اجراها بهترین بود.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت