استارت سریال‌های نوروزی؛ کدام خوب، کدام بد؟/ از شخصیت‌های بانمکی که قصه نمی‌گویند تا مجموعه‌ای کاملا تکراری اما شیرین!

کد خبر: 646973

مجموعه‌هایی که چندین قسمتی هستند، به شرطی برای بیننده جذاب می‌ماند که در هر قسمت، چیز تازه‌ای برایش رو بشود. توی سرزدن‌های چندتا بازیگر چه جذابیتی دارد آنهم وقتی که داستان بینشان رد و بدل نمی‌شود و صرفا حرافی می‌کنند!

استارت سریال‌های نوروزی؛ کدام خوب، کدام بد؟/ از شخصیت‌های بانمکی که قصه نمی‌گویند تا مجموعه‌ای کاملا تکراری اما شیرین!
سریال دیوار به دیوار
سرویس فرهنگی فردا؛ محسن غلامی (قلعه‌سیدی): همینکه تلویزیون در این چندساله حواسش هست که برای ایام خاصی مثل نوروز و رمضان و اینها؛ چند تا سریال را از قبل آماده کند بازهم جای شکرش باقی‌‎ست. خیلی نیاز به فکر کردن ندارد بالاخره یادمان نرفته که سریال «پایتخت» را حتی در ساعات روز ضبط می‌کردند و شبش روی آنتن می‌فرستادند! با همه طنازی مجموعه پرمخاطب سیروس مقدم ولی با آن نوع برنامه‌ریزی و بدو بدو ساختن، انصافا خنده‌دار بود و مسخره.
البته نه اینکه الان خیلی به فکر باشیم؛ نخیر! ولی اوضاع بهتر است. همین نوروزی که داخلش هستیم و سریال‌هایش را ببینید. فضای الان می‌طلبد که شاید روی قصه‌های کمدی زوم کنند چون حال مردم لااقل و به ظاهر بر وفق مراد است. خب پس می‌فهمند چه داستانک‌هایی را باید بسازند و پخش کنند.
شاید خیلی‌ها بگویند؛ حالا که وسط‌های پخش این مجموعه‌هاست، مثلا باید حوصله داشت و صبر کرد تا سریال‌ها جان بگیرند تا بعدا بشود نقدشان کرد. بله! اما برای نوروزی که می‌شود سیزده روز، نمی‌شود از این قائده پیروی کرد. به قولی «مورچه چیه که کله پاچه‌اش چی باشه»
پس معتقدم که مجموعه تلویزیونی زیر 15 قسمت، از همان استارت باید قصه بگوید و مخاطبش را سرگرم کند. امیدوار نگه‎اش دارد که بشین و تا آخرش را ببین. نمی‌دانم حرفم را همه می‌فهمند یا نه؛ منظورم همان کشش و تعلیق و صدالبته جذابیت در داستان‌پردازی‌ست. فعلا نمی‌خواهم نقد این سه مجموعه نوروزی را بکنم، بگذاریم به ته ماجرا برسیم تا دیگر بهانه‌ای نباشد.
فقط چندخطی درباره فضای کلی بر «علی‌البدل» و «مرز خوشبختی» تا «دیوار به دیوار» بنویسم.
سریال علی البدل
شخصیت‌های بانمکی که قصه نمی‌گویند
سیروس مقدم در «علی البدل» واقعا خیلی زور می‌زند که کارش حال و هوای «پایتخت» را نگیرد. ولی مگر می‌شود، شبیه نباشد؟ خصوصا با موسیقی نیمه‌تکراری آریا عظیمی‌نژاد و دوتا بازیگری که تنابنده و مهران‌فر باشد و دوربین همیشگی‌اش. انصافا لوکیشن تر و تمیزی دارد جوری که آدمی دلش می‌خواهد حتما سری به اینجاها بزند. چه خوب درش آورده‌اند.
به داستان‌پردازی اشاره کنم که «عل‌البدل» بنظرم کم دارد. چیزی که روی کاغذ آمده بعنوان دستپخت خشایار الوند، مطمئنم درست و حسابی نوشته شده ولی موقعیت‌های کمیکش کجاست پس؟ حیف این همه بازیگر کاربلد و آماده‌ی خلق موقعیت، که فقط توی حمام و دعوای خاله زنکی همدیگر می‌لولند.
قصه سیروس مقدم، خیلی دیر شروع شده و تا نیمه‌های سریال هنوز معلوم نیست سر و ته ماجرا کجاست؟ روایتِ آمدن رئیس‌جمهور ول می‌شود و می‌رود به امان خدا. دو تا خان آبادی نیز که ول معطلند. واقعا حالا نمی‌شد که محسن تنابنده در «علی البدل» بازی نمی‌کرد؟
نوشتن تا همین جا کفایت می‌کند چون امیدوارم قصه، جان بگیرد وگرنه این مجموعه چیز خاصی برای روایتگری، کم ندارد خصوصا طراحی صحنه و فضای روستایی که برایش تصویر کرده‌اند، جان می‌دهد برای داستان گفتن ... .
مرز خوشبختی
مجموعه کاملا تکراری که شیرین است
شاید مخاطب «مرز خوشبختی» را دم‌دستی فرض کند و ساده به آن نگاه کند. اتفاقا در ماجراجویی، به نظرم خوب شروع کرد و بیننده را کمی امیدوار می‌کند گرچه از اول کار می‌شد ته ماجرا را حدس زد. این خل و چل‌بازی کارکترهایش ولی بدک نیست. البته خب این پوریا پورسرخ روی مخ است، ول‌کن اینجور نقش‌های بیمزه تکراری نمی‌شود! نمی‌دانم چرا؟
سبک الانِ حسین سهیلی‌زاده بارها در تلویزیون خودمان تکرار شده؛ از این جنس‌بازی‌های یخ که کسی هم بهشان نمی‌خندد ولی الکی اسم کمدی و یا طنز به خودشان می‌دهند. اینجا نیز داستانش اصلا ربطی به این نوع کارگردانی و فرم ندارد. اصلا به طنز نمی‌خورد. قصه‌اش بامحتواست فکر می‌کنم. فعلا که باید منتظر بمانیم.
با اینکه شخصا این جور طنزهای الکی‌ساخت را نمی‌پسندم ولی شیرینی قصه، تا حدودی بیننده را درگیر می‌کند. حتی همین داستان ادامه‌دارش برای ساخت سریال بهتر است؛ کشش و جذابیتی نصفه ونیمه دارد. شاید به عده‌ای بربخورد ولی «مرز خوشبختی» با همه بدبختی و سادگی‌اش (تا اینجا) از مجموعه «علی البدلِ» خوش‌ظاهر، گیراتر است.
دیوار به دیوار
اینجا همه‌چیز قر و قاطی‌ست
«دیوار به دیوارِ» سامان مقدم وابستگی زمانی به پخش مناسبتی نوروز ندارد. ماجرایی سرخوشانه که ساختش شبیه مجموعه حسین سهیلی‌زاده هست با یک سری کارکتر بیشتر و البته داستان‌هایی تکه‌تکه که می‌شود آن را چند قسمت درمیان دید و فرقی نیز برایت نکند؛ به همین راحتی! این نکته قسمت بد ماجراست.
نوشتن فیلمنامه این مجموعه‌ها که چندین قسمتی هستند، برای نویسنده که سخت است ولی برای بیننده به شرطی جذاب می‌ماند که در هر قسمت، چیز تازه‌ای برایش رو بشود. توی سرزدن‌های چندتا بازیگر چه جذابیتی دارد آنهم وقتی که داستان بینشان رد و بدل نمی‌شود و صرفا حرافی می‌کنند. کاش جوک تعریف می‌کرد بلکه بیننده کمی بخندد؛ به این نیز گویا باید راضی باشیم!
بازهم چه خوب که سامان مقدم کارگردانی‌کردن بلد است و ریتم را کُند نگه نمی‌دارد. سکانس‌های پشت سرهمی هستند که خسته‌کننده نیست ولی خب جذاب هم نه. یعنی تا به الان که نبوده. راجع به «دیوار به دیوار» نظر خاصی نمی‌دهم بالاخره کو تا قسمت پنجاه به بعدش. هرچه هست ولی تا به الان چیزی به اسم کمدی موقعیت و طنازانه ندیده‌ام.
این مجموعه‌های نوروزی را باید عمدا گذاشت تا رو به اتمام بروند. بعد حسابی ازشان حرف زد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت