روزنامه خراسان: پرسشهای متعددی درباره زندگی پروین اعتصامی و دیدگاه او به مسائل اجتماعی و سیاسی وجود دارد؛ از جمله اینکه آیا او به دلیل حصبه درگذشته است یا قتل؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، چند روز پیش محمدرضا سنگری، عضو هیئت علمی دانشگاه و استاد زبان و ادب فارسی در سخنرانی به منظور سالروز تولد پروین، علت مرگ او را نه حصبه که قتل مطرح کرد. محمدرضا سنگری، پژوهشگر حوزه ادبیات درمراسم افتتاح خانه شعر و ادب سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اظهار داشت: این برنامه در پاسداشت پروین اعتصامی که ۳۵ سال بیشتر زندگی نکرد، برگزار شده است. اعتقاد دارم او را کشتند و دلایل قطعی برای این موضوع وجود دارد. پروین اگر پنج سال دیگر فرصت زندگی پیدا میکرد، امروز میتوانستیم بگوییم یک مولوی یا سعدی دیگر داریم.
هرچند سنگری در این باره ادلهای ارائه نکرد، اما پیشتر در برنامهای مشابه با تکرار همین موضوع، پروین را یکی از شهیدان شعر فارسی دانست و گفت: پروین در سن 29 سالگی دیوانی چاپ کرد و شعرهایش حساسیتهای زیادی برانگیخت. پروین حتی دست رد به دربار زد و شعری گفت و به رضاشاه انتقاد کرد. همان زمان این بحث مطرح شد که پروین به قتل رسیده است.
طرح موضوع قتل پروین اعتصامی با وجود آنکه موضوع جدیدی نیست، واکنشهایی را در فضای مجازی به همراه داشته است. پیشتر نیز پژوهشگرانی این موضوع را مطرح کردهاند. با وجود آنکه پروین اعتصامی شاعر معاصر ماست، اما در برخی از بخشهای زندگی او اتفاق نظر واحد بین همه پژوهشگران وجود ندارد. موضوع مرگ او نیز یکی از همین مسائل است.
برخی از نویسندگان بر این باورند که پروین به دلیل مخالفت با دستگاه حاکم، به قتل رسیده است. معتقدان به این ادعا، دلایلی نیز برای این موضوع ذکر میکنند، از جمله امتناع پزشک معالج پروین برای رفتن بر سر بالین شاعر. از سوی دیگر، پژوهشگرانی نیز هستند که معتقدند او به بیماری حصبه، که یکی از بیماریهای شایع در آن زمان بود، از دنیا رفته است. اظهار نظر خانواده پروین نیز در اینباره چندگانه به نظر میرسد. ابوالفتح اعتصامی برادر پروین در کتاب "جاودانه پروین" علت درگذشت وی را حصبه عنوان کرده است: «سرانجام سوم فروردین 1320 فرارسید، پروین بیهیچ سابقه قبلی بیمار شد. بیماری پروین از همان ابتدا حصبه تشخیص داده شد». دوستان شاعر او نیز نظرات دیگری دارند.
علی میرانصاری، پژوهشگر و نویسنده کتاب «اسنادی از مشاهیر ادب ایران» در همین رابطه به تسنیم گفته است: اولینبار موضوع قتل پروین از سوی نویسندهای که به نام «کوروش» تخلص میکرد، مطرح شد، اما تاکنون سند معتبری در این زمینه ارائه نشده یا من در تحقیقاتم به آن برنخوردهام.همچنین اصغر دادبه، نویسنده مقاله «پروین اعتصامی» در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز گفته که در روند تحقیقاتش درباره زندگی پروین، به این موضوع برنخورده است.این تنها بخش سؤالبرانگیز درباره زندگی اعتصامی نیست. درباره نظر پروین در باب حکومت پهلوی نیز نقل قولها کمی با هم متفاوت است.
عدهای او را به حکم شعرهایی مانند "گنج عفت" موافق سیاستهای رضاشاه میدانند و برخی دیگر نیز امتناع او از پذیرفتن مدال درجه هنر و همچنین تدریس در دربار را نمونهای از مخالفتهای شاعر در برابر حکومت پهلوی برمیشمارند. محمدرضا شفیعی کدکنی در مقالهای ضمن دستهبندی شاعران از لحاظ دیدگاهشان به مسائل سیاسی مینویسد: «در گروه دوم که پیوند خود را با زندگی و سیاست حفظ کردند، کسانی بودند که از سنت شعر فارسی حمایت می کردند که تعدادشان هم محدود بود، مانند بهار، فرخی یزدی، پروین اعتصامی، عارف قزوینی و دهخدا. ولی برخی از آنان به ویژه بهار، دهخدا، عارف و پروین در اوج وقایع، شعر را رها کردند».
با توجه به مضمون شعرهای پروین اعتصامی، این طور به نظر میرسد که هرچند او را نمیتوان در رده شاعرانی چون فرخی یزدی در بیان نظرات سیاسی برشمرد، اما نمیتوان از موضع او درباب مسائل اجتماعی و سیاسی که درقالب اشعارش بیان شده است، چشمپوشی کرد.
پروین از پشت درهای بسته خانه و در شرایطی که جامعه حضور فعال یک زن در مسائل اینچنینی را نمیپذیرد، اشعاری میسراید که آیینهای از دوران اوست. او به گفته بهار؛ مضامین نو را در قالبهای کهن درآورده و بیانصافی است در حق او، اگر این بخش از محتوای اشعارش دیده نشود.به هر روی؛ به نظر میرسد آنچه محل سوال و اختلاف میان پژوهشگران است، بخشی از هویت ناپیدای جامعه ایرانی است؛ بخشی از تاریخ پنهان که شاید با گذر زمان و تحقیقات علمی بتوان پاسخ روشنی به این پرسشها داد.
دیدگاه تان را بنویسید