گفتگو با گزارشگر حراستی صدا و سیما که این روزها جنجالی شده
«حامد لك در شش بازي، هفت كلينشيت كرده است»؛ اين جملهاي است كه اين روزها به نقل از گزارشگر ديدار استقلال و سايپا در شبكههاي مجازي دست به دست ميشود.
روزنامه قانون: «حامد لك در شش بازي، هفت كلينشيت كرده است»؛ اين جملهاي است كه اين روزها به نقل از گزارشگر ديدار استقلال و سايپا در شبكههاي مجازي دست به دست ميشود. اشتباه در گزارشگري اتفاق غيرمعمولي نيست اما آنچه محمدرضا رجبي را از سايرين متمايز ميكند، اين است كه او كارمند حراست صدا و سيما است و پيش از اين نيز انتقادات زيادي از او مطرح شده بود. برخي پا را فراتر گذاشته و شايبه سفارشي بودن او را مطرح كردهاند. در همین راستا و به دليل انتقادات اخير كاربران شبكههاي اجتماعي از محمدرضا رجبي، گفتوگويي را با او انجام داديم كه در ادامه ميخوانيد.
ابتدا از آغاز به كارتان بگوييد، چه شد كه وارد گزارشگري شديد؟
سال 80 بود كه در شبكه پنج يك برنامه ورزشي راه افتاد به نام «هميشه ورزش» كه مجري آن علي جوادي بود. من آنجا گزارشگر بودم و از همانجا كارم را آغاز كردم. همان روزها وقتي پشت دروازه بوديم و تصويربردار ميخواست تصاوير پشت دروازه را بگيرد، من شروع به گزارش كردن ميكردم.به تشويق دوستان كمكم علاقهام به سمت گزارشگري فوتبال رفت و شروع به ضبط آيتمهاي مربوط به رئالمادريد كرديم. چند سال بعد استيل آذين ميخواست مسابقاتش را از تلويزيون پخش مستقيم كند. صحبتهايي مطرح شد و در نهايت نيز من انتخاب شدم. چند جلسه رفتم و تستهاي معمول را دادم و در نهايت نيز گزارشگر بازيهاي استيلآذين شدم. كمكم برنامههاي ديگري ساخته شد و من گزارشگر آنها بودم.
بنابراين اينكه ميگويند شما به دليل حضور در حراست سازمان صدا و سيما وارد گزارشگري شديد و در واقع سفارشي هستيد، صحيح نيست؟
من سال 1380 به شبكه سه رفتم و حسين آقازماني مدير گروه ورزش من را پيش عادل فردوسيپور فرستاد و تست گزارشگري دادم. او براي من نوشت كه ميتوانم كار گزارشگري كنم. درچندين تست ديگر نيز شركت كردم كه گفتند مشكلي نداري و با موفقيت تست را پشت سر گذاشتم اما چون مدرك تحصيليام ديپلم بود بايد ميرفتم دانشگاه. به دنبال تحصيلات رفتم و فوقليسانسم را در رشته مديريت استراتژيک گرفتم.
ميخواهم بدانيد كه فقط به حراست تكيه نكردم. حتي وقتي در اوايل حضورم گزارشگري ميكردم حراستي نبودم. شبكه سه آنقدر بزرگ هست كه مديران آن به هركسي اعتماد نكنند. من يك سوال دارم، چند نفر از برنامه آقاي گزارشگر وارد صدا و سيما شدند؟
اين موضوع نشان ميدهد كه فيلترهاي خيلي سختي در شبكه سه وجود دارد و نميتوان گفت من بدون گذراندن تستهاي لازم وارد گزارشگري شدم. من بعد از 15 سال به آنتن شبكه سه رسيدم و مرحله به مرحله بالا آمدم.
برنامه «آقاي گزارشگر» انتقادات زيادي را در بر داشته، برخي ميپرسند چطور آن گزارشگرها بعد از آن همه تست نميتوانند وارد صدا و سيما شوند اما رجبي كه كارمند حمل و نقل سازمان است، گزارش پخش زنده انجام ميدهد؟
من تمام مستندات لازم درباره اينكه توان گزارشگري را دارم، نگه داشتهام.
شايد باور نكنيد اما من تا به حال 150 بازي زنده را گزارش كردهام. از ليگ دو گرفته تا جامجهاني جوانان، فوتبال و فوتسال. من ميتوانم ويديوي اين گزارشهايم را ارائه كنم. به نظر شما اين همه گزارشگري به حراستي بودن من ارتباط دارد؟
يعني هيچ فشاري وجود نداشته است؟
شايد باور نكنيد اما از من تعهد گرفتهاند كه حراستي بودن باعث اين نشود كه بروي و فلان برنامه را بگيري. حراستي بودن باعث شده برخی اوقات عقب نشيني كنم تا شايبهاي پيش نيايد. حال ميگويند فلاني در بين گزارش به علي گفت عليرضا! اين اتفاق ميتواند براي هركسي رخ بدهد و حتي ممكن است بازيكن را اشتباه بگيريم، اين اتفاق براي همه رخ ميدهد. من يك بار يكي از گزارشگران تاپ تلويزيون را ديدم كه در طول بازي به جاي 11 بازيكن، 13 بازيكن را اسم برد. اينكه بگويند اشتباهاتم غيرمنطقي بوده، شك نكنيد از روي غرضورزي است.
البته يك سري اشتباهاتتان نيز بوده كه براي يك گزارشگر تا حدود زيادي منطقي نيست، به عنوان مثال از نظر رياضي ممكن نيست كه حامد لك در 6 بازي، هفت بار كلينشيت (بسته نگه داشتن دروازه) كند.
من كل بازي را يكبار ديگر تماشا كردم. به هيچ عنوان حرف از تعداد مسابقه نزدم. من گفتم كه حامد لك در هفت مسابقهاي كه در آن شركت كرده در 6 مسابقه دروازهاش را بسته نگه داشته است.
من دوست ندارم از واژههاي لاتين استفاده كنم و حتي اگر دقت كرده باشيد، به هتتريك ميگويم سه بار در يك بازي گل زده است. به جاي دبل ميگويم دومين گل را زده است.سعي ميكنم واژههاي انگليسي را خيلي كم استفاده كنم.
دليل اين كار چيست؟ علاقه شخصي است يا مشكل ديگري وجود دارد؟
دلم نميخواهد كلمات انگليسي استفاده كنم. وقتي ميشود واژههاي فارسي را استفاده كنيم چرا بايد به اين سمت برويم؟
به جاي خداحافظي آخر بازي نيز دوست دارم بگويم «يا علي، حق مدد». اين سليقه من است و نميتوان به آن ايرادي گرفت.
در يكي از گفتوگوهايتان گفته بوديد كه در كربلا بوديد و مدير شبكه سه زنگ زد و گفت گزارشگر بازي پرسپوليس و پيكان هستي. يعني هيچ برنامهريزي مناسبي وجود ندارد كه شما بدانيد چه بازياي را گزارش خواهيد كرد؟
من در كربلا بودم كه زنگ زدند و گفتند تو پس فردا گزارشگر بازي هستي، باوجود آن هجمهاي كه وجود داشت خدا و امام حسين (ع) كمكم كردند كه بازي را روان و راحت گزارش كنم. همه آدمها فراز و فرود دارند و ممكن است يك روز، روز بد من باشد و اشتباهات پيش بيايد اما نبايد انتقادات از روي غرضورزي باشد.
الگويي در بين گزارشگران خارجي داريد؟
خير، بسیاری از گزارشگران خارجي را پيگيري نميكنم اما گزارش گزارشگران داخلي را تماشا ميكنم و اگر نكتهاي بود استفاده ميكنم ولي به هيچ عنوان به دنبال تقليد نيستم. ميدانيد كه من شبيه هيچكدام از گزارشگران فعلي گزارش نميكنم.
ولي عادل فردوسيپور، به عنوان يك گزارشگر موفق، گزارشهاي عربي و انگليسي را تماشا ميكند تا اگر نكتهاي بود ياد بگيرد.
كار خوبي است و من آن را رد نميكنم اما خيلي آن را پيگيري نميكنم. در واقع ترجیح میدهم سبک خودم را داشته باشم و از کسی تقلید نکنم. البته عادل فردوسیپور استاد من است و بدون شک این کار به پیشرفت او کمک میکند.
دیدگاه تان را بنویسید