سرویس فرهنگی فردا؛ احسان سالمی: این هفته نیز همانند اغلب هفتههای گذشته اتفاقات سینمایی و توجه ویژه رسانهها و شبکههای اجتماعی به آنها باعث شد تا اخبار سایر حوزههای فرهنگی در سایه اتفاقات سینمایی قرار گیرند. اخباری که بعضی با وجود اهمیت به واسطه همین کمتوجهی آنچنان که باید و شاید دیده و شنیده نشدند.
وقتی لجبازی هالیوودیها به نفع فروشنده شد
این هفته با اسکار اصغر فرهادی شروع شد؛ اسکاری که برای «فروشنده» به فرهادی رسید تا نام این کارگردان سینمای ایران به فهرست کمتعداد کارگردانهایی اضافه شود که تاکنون دوبار موفق به کسب اسکار شدهاند.
اما نکته جالب توجه در ارتباط با اسکار فرهادی، اتفاقات پیش آمده قبل از برگزاری مراسم اسکار بود. اتفاقاتی که شائبه بیش از پیش سیاسی شدن این دوره از مراسم اسکار را دوچندان کرد و در نهایت نیز خروجی کار به نحوی بود که این دیدگاه را تایید میکرد.
هرچند که در این میان سینمای ایران از دریافت دومین اسکار خود ضرر نکرد ولی آنچه که به وضوح در این دوره قابل تشخیص بود؛ لجبازی هالیوودیها با ترامپ و تاثیر آن بر نتایج اسکار بود. اتفاقی که میشد آن را در انتخاب برگزیدگان همه بخشها احساس کرد.
البته اسکار فرهادی در داخل کشور نیز با واکنشهای مختلفی روبرو شد. گروهی آن را یک موفقیت بزرگ برای سینمای ایران خواندند و گروهی دیگر نیز به محتوای به شدت سیاه این اثر اشاره میکردند و دلیل جایزه گرفتن آن را تصویر نادرست نشان داده شده از جامعه ایرانی در این فیلم میدانستند.
زندان چاوشی برای خندوانهایها
همزمان با برگزاری نمایشگاه مطبوعات بود که رامبد جوان با حضور در جمع خبرنگاران برای اولین بار اعلام کرد که محسن چاوشی قرار است برای سری جدید برنامه «خنداونه» تیتراژخوانی کند. اما با آغاز فصل جدید خندوانه خبری از این موزیک ویدئو اختصاصی نشد و رامبد جوان اعلام کرد که باید برای آماده شدن این اثر به آنها فرصت داد.
پس از آن چندین بار خبرهایی در ارتباط با انتشار قریبالوقوع این آهنگ در برنامه خندوانه منتشر شد؛ اما هربار توسط چاوشی یا رامبد جوان تکذیب میشد تا در نهایت این اتفاق بالاخره پس از گذشت چند ماه در اولین روزهای این هفته به وقوع بپیوندد و ترانه «زندان» با صدای آقای خاص موسیقی پاپ همراه با کلیپ جالبی که رامبدجوان تهیهکننده آن بود؛ پخش شود.
پخش این موزیک ویدئو که با شعری از مولانا خوانده شده بود، با استقبال بالایی از سوی مخاطبان همراه شد هر چند که شاید انتشار آن پس از پایان ایام فاطمیه باعث بیشتر دیده شدن این اثر میشد.
جایزه ویژه مسجدیها برای اهالی ادبیات
برگزاری آیین اختامییه شانزدهمین دوره جایزه کتاب شهید حبیب غنیپور نیز یکی دیگر از اتفاقات مهم فرهنگی هفتهای بود که گذشت. این جایزه که هر ساله با همیت مسجد جواد الائمه برگزار میشود، امسال نیز به سراغ انتخاب بهترین کتابهای حوزه کودکان، نوجوانان و انقلاب و دفاع مقدس رفته بود.
در بخش کتاب کودک اثر «ل - بازیگوش» نوشته محمدرضا شمس بهعنوان اثر شایسته تقدیر معرفی شد و در بخش رمان نوجوان نیز کتاب «گربه گور به قیر شده» نوشته علیرضا متولی به عنوان اثر شایسته تقدیر و رمان «غریبه و دریا» اثر جمالالدین اکرمی به عنوان کتاب سال معرفی شد. همچنین در بخش رمان با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اثر «برج قحطی» نوشته هادی حکیمیان شایسته تقدیر و رمان «لم یزرع» نوشته محمدرضا بایرامی بهعنوان کتاب سال معرفی شد. در بخش رمان آزاد نیز کتاب «برکت» اثر ابراهیم اکبری دیزگاه شایسته تقدیر و رمان «کافه خیابان گوته» اثر حمیدرضا شاهآبادی به عنوان کتاب سال معرفی شد.
نکته جالب این جایزه برگزاری آن در یک مسجد است که تقریبا نمونه مشابهی از این حرکت تا به امروز درکشورمان کمتر دیده شده است.
سالروز درگذشت مردی که با قصههای قرآن در ذهن مردم ماندگار شد
یک سال پیش و درست در چنین روزهایی بود که سینمای ایران فرجالله سلحشور سینماگر ارزشمند کشورمان را از دست داد. سینماگری که با به تصویر کشیدن تعدادی از داستانهای قرآن کریم، فصل جدیدی از آثار تصویری پس از انقلاب را آغاز کرد.
سلحشور را باید طلایهدار تولید آثار نمایشی و تصویری با محوریت قصههای قرآن دانست. کارگردانی که با خلق دو سریال «مردان آنجلس» و «یوسف پیامبر» باعث انس و الفت بیشتر مردم با قصههای قرآن کریم شد.
هشتم اسفندماه که مصادف با یکشنبه این هفته میشد، اولین سالروز درگذشت این کارگردان بزرگ کشورمان بود که یاد و خاطره او را در ذهن اهالی هنر و مردم دوباره زنده کرد.
وقتی اسکار فرهادی ما را از شوالیه فرانسوی غافل کرد!
در هیاهوی برگزاری مراسم اسکار امسال و اعلام نام فیلم فروشنده اصعر فرهادی به عنوان بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان این دوره، سفارت فرانسه با استفاده از غفلت رسانهها و در سکوت کامل خبری برنامهای ترتیب داد و با اهدای نشان شوالیه یا همان نشانه درجه سه ادب و هنر فرانسه به غلامحسین امیرخانی این هنرمند خوشنویس کشورمان بسیاری از اهالی فرهنگ را غافلگیر کرد.
فرانسویها که مدتهاست برای فرهنگ و هنر این کشور برنامه ریختهاند و با سرمایهگذاری در تولیدات هنری کشورمان از جمله سینمای ایران نشان دادهاند که برنامه بلندمدتی برای خطدهی به هنر ایرانی دارند، این بار نیز از این فرصت استفاده کردند و از یکی از هنرمندان مهجور کشورمان که مدتها مورد بیتوجهی اهالی فرهنگ قرار گرفته بود تقدیر کردند.
هر چند که این جوایز در ظاهر یک تقدیر صرف از هنرمندان است ولی چه کسی است که نداند در پس چهره این هنردوستی و ارج نهادن به هنرمند، چه برنامههای طولانی مدتی برای نفوذ در فرهنگ و هنر این کشور طراحی شده است؟!
دردسرهای یغما برای اوج
انتشار خبری در ارتباط با همکاری یغما گلرویی با سازمان هنری رسانهای اوج دیگر خبری بود که این هفته مورد توجه رسانهها قرار گرفت. گلرویی که در این سالها همواره به عنوان یک ترانهسرای اپوزیسیون شناخته میشده، قرار است برای ساخت چند قطعه موسیقایی که پرویز پرستویی آنها را خواهد خواند، همکاری کند. آثاری که سازمان اوج تهیهکننده آن است و در ارتباط با سبک زندگی در تهران قدیم و شهدا هستند.
اما انتشار ناگهانی این خبر در کنار سابقه منفی فعالیتهای گلرویی که شامل ترانهسرایی برای افرادی همچون شاهین نجفی، ابراهیم حامدی، سیاوش قمیشی و... باعث شد تا حساسیتها نسبت به این همکاری دوچندان شود.
مدیرروابط عمومی سازمان هنری رسانه ای اوج در پاسخ به این دغدغه در گفتوگویی اظهار کرد: ما در طول یک سال در تعامل با بیش از ۲ هزار هنرمند بالغ بر ۳ هزار اثر در قالب های مختلف هنری تولید می کنیم. آیا این حجم تولید آثار هنری با همکاری هنرمندان عزیز لزوماً به معنای تأیید تمام آثار و اقدامات گذشته و آینده آنان است؟ آیا از طرفی، کسی میتواند نیت و هدف هنرمندی که برای شهدا اثری تولید کرده را مورد خدشه قرار دهد؟ و آیا اساسا عاقبت برخی هنرمندان انقلابی نما در طول ۳۷ ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیش چشم ما نیست؟ به نظر میرسد در مورد سخن گفتن، نیت خوانی و قضاوت در مورد افراد و مجموعهها باید مبتنی بر منش اسلام راستین و انصاف رفتار کنیم.
این اتفاق در حالی به وقوع پیوست که چند وقت پیش نیز پس از انتشار خبری مشابه در ارتباط با همکاری گلرویی با سازمان اوج موجی از انتقادات به این سازمان راه افتاده بود.
دیدگاه تان را بنویسید