خبرگزاری فارس: به مناسبت اولین سالگرد درگذشت فرجالله سلحشور نشستی با حضور عوامل و دوستان نزدیک او در سریال یوسف پیامبر(ع) برگزار شد. در این مراسم، جمال شورجه، حسین زندباف (تدوینگر)، منصور براهیمی (پژوهشگر و مدرس سینما)، محمد مختاری (کارگردان قصههای تبیان)، نصیری (کارگردان قصههای تبیان) و سلمان امیری (مدیر روابط عمومی مؤسسه تبیان) حضور داشتند. شورجه: مرحوم سلحشور انس بسیاری با قرآن داشت در ابتدای این نشست، جمال شورجه کارگردان سینما و تلویزیون از آشنایی خود با سلحشور گفت: سابقه آشنایی من با او به 30 سال پیش برمیگردد. ما اولین بار یکدیگر را در حوزه هنری دیدیم. سلحشور آن زمان مشغول فعالیتهای تئاتری بود و در کنار آن اغلب کارهای حوزه را از کارهای فنی گرفته تا حل اختلاف بین بچهها به عهده داشت. وی ادامه داد: برخلاف ظاهر خشنی که داشت و همین باعث شده بود تا خیلیها در برخورد اول نتوانند با او ارتباط برقرار کنند، اما همانها زمانی که از نزدیک با او آشنا میشدند، به مهربانی و رئوف بودنش پی میبردند. شورجه در ادامه بیان داشت: سلحشور تحصیلات آکادمیک در زمینه هنر نداشت و از طریق کشف و شهود و تجربه توانسته بود به
اینجا برسد. او در مسجد جوادالائمه با قرآن و روایات و مباحث دینی آشنا شده بود، حتی روایتی شنیدم که میگویند پدرش همه نمازهای خود را 2 و 3 بار تکرار کرده بود و بر همین اساس، ریشه مذهبی قوی در خانواده داشت. این کارگردان با اشاره به خاطرهای از سلحشور در ساخت سریال «مردان آنجلس»، گفت: یادم هست زمانی که مردان آنجلس را تولید میکردیم، گاهی در زمینه فنی به مشکل برمیخوردیم، سلحشور خودش همه کارها را درست میکرد و همین روحیه فنیاش باعث شده بود که در حوزه هنری هم طراحی و چیدمان سالن آمفیتئاتر را به او بسپرد. کارگردان فیلم «حماسه مجنون» درباره اینکه سلحشور به صورت ذاتی و تجربی کارگردانی میکرد و بعدها به کارگردانی مؤلف تبدیل شد، گفت: این مطلب کاملاً درست است و معتقدم که این موضوع به سلوک او با قرآن برمیگردد. او مبانی قصههای اسلامی را از آیات قرآنی کشف میکرد. وی در باره «قصههای تبیان» نیز بیان داشت: «قصههای تبیان» از قصههای روز و واقعی گرفته و به داستان تبدیل شد. این قصهها حاصل تئوریهای سلحشور بود که در حال حاضر از شبکه 5 سیما پخش میشود. معتقدم که قصه اسلامی را میتوان در همین قصههای تبیان جست وجو کرد و
نباید منتظر ارتباط سینمایی و درام غربی در آثار بود. حتی مقام معظم رهبری در سخنانی گفتند در بطن مباحث اسلامی به اندازه کافی جذابیت وجود دارد و ما باید آنها را در قالب تصویر خوب نشان دهیم. قصههای تبیان حاصل زحمتهای مرحوم سلحشور است و مطمئنم اگر او الان زنده بود، اصلاً دوست نداشت که این سریال همزمان با فرار از زندان، خندوانه و ... پخش شود. وی با اشاره به مخالفت سلحشور با مجموعه «کلید اسرار»، گفت: او از کلید اسرار خوشش نمیآمد و معتقد بود که قصههای آن به لحاظ فرم، شباهتهایی به قصههای ما دارد، اما در محتوا نه. شورجه با اشاره به مجموعه «شفایافتگان» افزود: این مجموعه تلویزیونی در مورد معجزههای امام رضا(ع) بود و حضور معنوی امام رضا(ع) را در این قصهها میتوانید ببینید. ابراهیمی: سلحشور یک فرد نبود؛ او یک جریان بود منصور براهیمی پژوهشگر و مدرس سینما در ادامه این نشست گفت: بعد از زمان انقلاب در تجمع هنرمندان مسلمان او را دیدم و او محور نهادی این تجمع بود. در ادامه قصد داشتیم کهب ه سمت تشکل خصوصی رویم، اما بعد از مدتی قاصلهای میانمان افتاد، تا زمانی که در سریال یوسف پیامبر به عنوان مشاور در کنارش حضور
داشتم. با درگذشت او لااقل میتوانیم راهش را ادامه دهیم. او بعد از ساخت یوسف پیامبر اعتقاد خاصی به کار گروهی پیدا کرد و بسیار زیاد اهل مشورت و منعطف بود. همچنین در حوزههای ایمانی پای اصول و عقایدش میایستاد و کوتاه نمیآمد. وی درباره «قصههای تبیان» بیان داشت: سلحشور در این کار هستههای دینی را مهمتر از هر چیزی میدانست و شخصیتهای داستانها را خودش تأیید کرده بود. او نه تئوریسین بود و نه تحصیلات آکادمیک داشت، اما از طریق قصههای تبیان، تئوری شکل داد و اصلاً دوست نداشت که فردی بخواهد امری دینی را شخصی کند. وی ادامه داد: برخیها بر این باورند که در قصههای تبیان بعد جدیدی از شخصیت سلحشور کشف شده و ما باید بپذیریم که سلحشور یک فرد نبود بلکه یک جریان بود. یکی از دلایلی که حفاظت از راهی که او رفته ضرورت دارد این است که او پیوند عمیقی با مردم داشت و این پیوند یک جریان مردمی بود. آرزوی دور و دراز سلحشور، پیوند هنر با دین بود. ما نیز در این میان برای حفظ و استمرار راه او قدم برداشتیم. براهیمی درباره هنرمندانی که در زمان حیات سلحشور مقابل او جبههگیری کردند، گفت: سلحشور بیشتر به پیوندها فکر میکرد تا دفع آنها و
بیشتر طرفدار صلح بود. شاید نحوه بیانش تند بود، اما در حوزه دینی هستههایی را برای خود مهم تعریف کرده بود و در جهت آنها گام برمیداشت. وی با اشاره به سریال حضرت موسی(ع) گفت: سلحشور قصه این سریال را با قرآن و آیات قرآنی نوشته است، پیوندی که او با قرآن داشت همچنان یگانه مانده است و متأسفم که الان در بین ما حضور ندارد تا خودش این سریال را بسازد. در همان زمان که یوسف پیامبر را ساخته بود، خیلی افراد نقدهای مختلفی درباره این سریال داشتند و منتقدان اصلاً فکر نمیکردند که این سریال اثری ماندگار شود. او همیشه حرف های مخالفان خود را نیز میشنید. زندباف: زلیخا به قدری برای کتایون ریاحی جذابیت داشت که دیگر بازیگری را کنار گذاشت حسین زندباف تدوینگر سریال «یوسف پیامبر(ع)» در ادامه این نشست گفت: من از زمان ساخت «یوسف پیامبر(ع)» با ایشان همکار شدم و همین الان هم اگر صدایش را بشنوم حس و حال دیگری پیدا میکنم. ما نمیتوانیم پرونده بزرگان کشورمان را ببندیم. یادم است کتایون ریاحی در آخرین جلسهای که عوامل یوسف پیامبر با عزتالله ضرغامی (رئیس وقت سازمان صدا و سیما) داشتند، گفت بعد از بازی در نقش زلیخا از بازیگری خداحافظی
میکنم، در حقیقت آنقدر این اثر برایش جذابیت داشت که نمیخواست خاطره دیگری اضافهتر از یوسف داشته باشد. وی با یادآوری سکانس معجزه جوان شدن زلیخا در این سریال بیان داشت: یادم است زمانی که گروه مشغول دکوپاژ این سکانس بودند، چشمم به سلحشور افتاد و دیدم که گریه میکند، هنگام مونتاژ، خودم با دیدن این سکانس گریه کردم و زمان پخش نیز خانواده و اطرافیانم تحت تأثیر این سکانس قرار گرفتند، همانجا متوجه شدم که این موضوع از سلحشور به همه مردم انتقال پیدا کرده و همه را تحتتأثیر خود قرار داده است. زندباف در ادامه افزود: همان زمان به این دلیل که مطمئن بودم این سریال بین مردم محبوب میشود، به سلحشور گفتم در برابر نقدهای منفی سکوت کن. از همان زمان میدانستم که این سریال خیابانها را خلوت میکند. وی ادامه داد: زمانی که فیلمنامه داستان حضرت یونس را برایم خواند، بسیار لذت بردم و قصه جذابی به نظرم آمد. سلحشور همه واقعیت را میگفت و حرفی را نگفته درون خود نگه نمیداشت. این تدوینگر افزود: آقای ضرغامی اصرار داشت تا یوسف پیامبر زودتر از موعد مقرر پخش شود و سلحشور این موضوع را با من مطرح کرد. من نیز مخالفتم را با دلیل به او گفتم و
او هم قبول کرد. در حال حاضر میبینیم که تأثیرات قصه یوسف پیامبر میان مردم مانده است و این برخلاف صحبتهایی است که بسیاری از کارگردانها میکردند. نصیری: هیچکس به اندازه سلحشور به جوانان اعتماد نکرد نصیری کارگردان «قصههای تبیان» در ابتدای صحبتهای خود گفت: آشنایی من با سلحشور به تماشای سریال یوسف پیامبر برمی گردد و بعد از آن آقای شورجه مرا به ایشان معرفی کرد. برای من، همکاری با این بزرگان افتخار بود. در اولین جلسهای که با او داشتیم، درباره تربیت کارگردان تراز اسلامی صحبت کرد و قصد داشت یک دوره یک ساله و نیمه را برای تربیت کارگردان تراز اسلامی برگزار کند و این کار را انجام داد و ما در آن دوره شرکت کردیم. در حال حاضر هیچ کس به اندازه سلحشور به ما اعتماد نکرده است. وی ادامه داد: سلحشور معتقد بود که سینما از جنس ما نیست، اما اندیشه آن میتواند از جنس ما باشد. تأکید او روی این بود کهن همه آنچه یاد گرفتیم را به اصل و ذاتمان برگردانیم. او میگفت خودمان باید از درون باشیم و این را در کارهایمان نشان دهیم. حتی در تولید کارهایش بر نیروی انسانی تأکید داشت. برای مثال؛ یک بازیگر چهره و شناختهشده را برای یکی از
نقشهای قصههای تبیان انتخاب میکردیم، اما او میگفت این بازیگر با اندیشههای ما در به نتیجه رسیدن این نقش تفاوت دارد. مختاری: سلحشور برای جوانان از آبرویش مایه گذاشت مختاری در ابتدای صحبتهای خود گفت: سلحشور برای جذب نیروهای جوان از آبروی خود مایه گذاشت. او به ما اعتماد کرد و الان هر وقت یادش میافتم دعایش میکنم. او در حق جوانهایی که هیچ آشنایی غیر از خدا نداشتند، لطف بسیاری کرد و کاری کرد تا ما بتوانیم زیر نظر اساتید هنر که روزی دیدار آنها برایمان آرزو بود، کار کنیم. وی در ادامه بیان داشت: همه ما میدانیم که خیلیها در این حیطه با رابطه کار میکنند، اما سلحشور اینطور نبود. امیری: سلحشور به کادرسازی نیروهای انقلابی بهای بسیاری میداد امیری در ادامه این نشست گفت: حین تویلد «یوسف پیامبر»، طوفانهایی به سمت ما میآمد که اگر سلحشور نبود کار به نتیجه نمیرسید. او فرد دورویی نبود و با کسی بازی نمیکرد، اگر دوست نداشت با کسی کار کند به راحتی به او میگفت و او را بازی نمیداد. برای تولید آثارش پنج گزینه اصلی داشت که همه آن را میدانند. وی ادامه داد: در دورانی که بیماریاش اوج گرفته بود، دارالقرآنی واقع در کرج
با ما تماس گرفتند و گفتند عدهای از بچهها دوست دارند کلاس فیلمنامهنویسی را از مرحوم سلحشور یاد بگیرند. با اینکه حال خوبی نداشت، اما پنج جلسه این کلاسها را برگزار کرد و معتقد بود از این هنرجوها، نویسندههای خوبی وارد حیطه هنر میشوند. امیری افزود: حتی خلاف بسیاری از کارگردانهای حاضر، برای اینکه حق الناس به گردنش نباشد، هزینه دستمزد همه عوامل را قرض میکرد و به آنها میداد، حتی اگر کسی درخواست دستمزد بیشتری داشت، آنها را راضی میکرد. سلحشور یک فرد نبود، یک گفتمان و جریان بود که باید ادامه پیدا میکرد. او کادرسازی کرد و افراد متخصص و متعهد را در هنر شناسایی کرد. پس بیاییم به تفکر سلحشور بها دهیم. یادم است اواخر زندگی خود حتی به سختی راه میرفت، اما همچنان کار میکرد و نظرهای خود را ارائه میداد. وی ادامه داد: موسی و قصههای تبیان با تلاش شورجه و براهیمی به نگارش درآمد و یادم هست قبل از تولید اپیزود امدادگر، سلحشور با قرائت قرآن، تولید آن را آغاز کرد. افرادی که قرار بود با او در قصههای تبیان همکاری کنند، باید از چند فیلتر میگذشتند. شورجه: برای ساخت سریال موسی از هیچ ارگانی اهتمام جدی نمیبینیم جمال
شورجه در ادامه گفت: از مجموعه «قصههای تبیان» حدود 20 سیناپس داشتیم که به مدیریت براهیمی تبدیل به طرح داستان و فیلمنامه میشد. از بین این طرحها، برخی انتخاب شدند، سازمان بسیج کمکهای فراوانی را به ما ارائه داشت، اما در اواخر تولید این مجموعه، به بیپولی سازمان صدا و سیما خوردیم. در شرایطی که 20 سیناپس و 50 طرح آماده و 11 فیلمنامه داشتیم، این سریال متوقف ماند، حتی نمونهکار، طرح و سیناپس این اثر را به ارگانهای مختلفی از جمله بیت رهبری، سازمان فرهنگی ـ هنری اوج، حوزه هنری، سازمان برونمرزی، مؤسسه شهید آوینی فرستادند، اما با اینکه یک سال از درگذشت سلحشور میگذرد، هیچکدام از این مراکز جوابی به ما ندادند. این در شرایطی است که طی حکمی به ما ابلاغ کرده بودند چراغ تبیان بعد از فوت سلحشور خاموش نشود. ما در حال حاضر آمادهایم، اما بودجهای برای ادامه کار به ما تعلق نگرفته است. وی افزود: تا به حال نزدیک به 25 کارگردان، آموزش و تربیت کردیم که اینها آینده درخشانی در سینما دارند. امیدواریم که این حرکت ادامه پیدا کرده و بودجه خوبی را به این مجموعه اختصاص دهند. هدف ما در اصل، جذب نیروهای جدید و فرستادن آنها به مراحل
بالاتر است. اگر این اتفاق بیفتد، حداقل تا سه سال دیگر میتوانیم 20 نیروی جوان انقلابی پیرو خط رهبری وارد سینما کنیم. براهیمی درباره مجموعه «اصحاب اخدود» گفت: این اثر کلاً کنار گذاشته شد، اما سلحشور شخصیتهای آن را حفظ کرد. همچنین وی فیلمنامه «عزیر نبی» را نیز نوشته بود، یادم است شنیدم سعید حدادیان زمانی که فیلمنامه یونس نبی را خوانده بود، بسیار شیفته آن شده بود و به سلحشور گفت به جای موسی(ع) این را بساز. شورجه با اشاره به تولید سریال حضرت موسی(ع) گفت: برای ساخت این سریال اهتمام جدی از سمت هیچ ارگانی نمیبینم، تنها چیزی که میشنوم این است که همه میگویند این سریال باید ساخته شود. حتی در مصاحبهای گفتند میخواهند این اثر را در بخش خصوصی تولید کنند که با اعتراض مسئولین سازمان مواجه شدند. آنها گفتند این اثر متعلق به ماست. اما در اصل با امروز و فردا کردن، ما را در برزخ قرار دادند. فکر میکنم مشکلشان من باشم که اگر این را بگویند، حاضرم کنار روم تا این اثر که میراث سلحشور است به نتیجه برسد. وی افزود: حداقل دوست داریم که تکلیفمان را مشخص کنند، موافقت یا مخالفت خود را به ما بگویند، البته این را هم میدانیم که
سازمان بودجه کافی برای تولید چنین آثاری ندارد. اگر پیرو ولایت فقیه هستیم، حداقل باید به فرمایش مقام معظم رهبری عمل کنیم. ایشان سه بار از من پیگیر تولید این سریال بودند، و الان شاید فکر میکنند که من توانایی تولید چنین کاری را ندارم. زمانی که رهبری از من این کار را پیگیری میکنند، دیگر تکلیف گردن ما میافتد. فکر میکنم مدیران فرمایش رهبر را نمیخوانند و انجام نمیدهند و حتی پیگیر تولید این سریال نیز نمیشوند. چندی پیش شنیدم برای تولید این سریال دنبال کارگردانی دیگر میگردند که آنها اجتناب کردند و گفتهاند این اثر صاحب دارد و به او بسپارید. شورجه ادامه داد: من به همراه میرعلائی تهیهکننده موسی در حال تلاشیم تا بتوانیم بودجهای را برای ساخت این سریال به سازمان صدا و سیما تزریق کنیم. اگر بودجهای هست باید به سازمان سینمایی، وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما تزریق شود تا آنها این بودجه را در اختیار سریالسازان قرار دهند. من فکر میکنم که دولت کنونی به همکاری با امثال من رغبتی ندارد و ما برای تولید این آثار باید به سمت نهادهایی برویم که همفکر ما باشند.
دیدگاه تان را بنویسید