خبرگزاری فارس: «جشن تولد» اولین ساخته بلند سینمایی عباس لاجوردی است، این فیلم مراسم خانوادگی جشن تولد را بهانه و گذرگاهی برای نمایش معرکه جدال حق و باطل به مخاطب قرار داده است . فیلم درمنطقه جنگی ساخته شده و شاید یکی از مهمترین جذابیت فیلم نمایش مناطق جنگی در یک درام داستانی است اما متاسفانه فیلم فیلمنامه قوی و استواری ندارد.با عباس لاجوردی کارگردان فیلم درباره چرایی ساخت فیلم، تولید فیلم با موضوع مدافعان حرم در منطقه جنگی و ساختار اثر به گفتوگو نشستیم که در پی میآید: «جشن تولد» اولین فیلم سینمای ایران در سالهای اخیر است که در شرایط جنگی تولید شد چه نیاز به حضور در مناطق جنگی برای تصویر کردن این فیلم است. «جشن تولد» اولین فیلم سینمایی دنیا است که در مناطق جنگی و درباره جنگ سوریه ساخته شد. در سوریه دو کارگردان تحت تدابیر شدید امنیتی فیلم میسازند «نجدة انزور» و «باسط الخطیب» کارگردانانی هستند که با وجود امنیت و در لوکیشنهای حفاظت شده نزدیک به شهر کار میکنند. این گروهها با دوشکا محافظت میشوند اما ما فی امان الله در منطقه بودیم . در چه منطقه ای حضور داشتید؟ ما در ریف دمشق کار میکردیم. فضای جنگی به
بازیگر حس میدهد/ توقع مخاطب بالا رفته چقدر نیاز بود در آن شرایط و با این وضعیت که بخشی از آن را توضیح دادیدکار کنید. من در آن فضا پیش از این نیز مستند ساختم و تجربه داشتم. فضای مناطق جنگی به بازیگر و عوامل حس می دهد تا اینکه ما دکور بزنیم و جلوه های ویژه استفاده کنیم . جلوههای بصری در ایران پیشرفت داشته اما در فیلمهای جنگی مخاطبی که دسترسی به آثار هالیوودی دارد توقعش به مراتب بالا رفته و دیگر نمیپذیرد یک فیلم جنگی با ضعف در حوزه جلوه های بصری ببیند. اگر اگر کوچکترین ضعفی ببیند روی کیفیت اثر تاثیر مستقیم دارد. بزرگان این عرصه را هم اگر کارهایشان را رصد کنیم بالاخره در یک یا دو صحنه ضعف هایی می بینیم اگر قصد داشتیم به صورت گسترده از جلوه های ویژه استفاده کنیم قطعا به لحاظ تکنیک با مشکل مواجه میشدیم . وقتی در منطقه حضور داشتیم هم لوکیشن واقعی بود، بازیگر و دیگر عوامل حس خوبی نسبت اثر داشتند و بیننده مبهوت صحنه می شود، برای همین نیاز دیدم آنجا کار کنم.
تغییر هر روز لوکیشن / برخی عوامل سر صحنه غش کردند کارکردن در مناطق جنگی کار بسیار سختی است شما چه مواردی را ملزم به رعایت بودید؟ لوکیشن فیلمبرداری را هر روز عوض می کردم و هر دو روز یک بار لوکیشن کار را تغییر میدادم. حتی لوکیشن بعدی را هم عوامل نمیدانستند که در کجا واقع شده است. برنامه را به گونه ای تنظیم میکردیم که نتوانند ما را شناسایی کنندذ. زیرا یا با خمپاره ما را میزدند و یا آدم بفرستند. فضاکاملا سخت بود، برخی مواقع هواپیماهای سوخو -اولین روزهای کار این نوع هواپیماها بود - حملات شدیدی داشتند. هنگام حملات این هواپیماها در میان عوامل افرادی را داشتیم که به دلیل پرواز نزدیک هواپیما به سطح زمین سر صحنه غش کردند.
بازسازی صحنه شلیک آرپیجی به حرم حضرت زینب (س) شما خودتان چه شرایطی را داشتید؟ من به دلیل ساخت مستندهای متعدد حضور در مناطق جنگی برایم عادی بود البته اگر هم عادی نبود باید خودم را آرام نشان میدادم که به گروه آرامش بدهم. حدود 2 ماه در آن مناطق حضور داشتیم. بیش از یک ماه به صورت شبانه روز فیلمبرداری کردیم. تقریباً دو ماه در سوریه بودیم . نیاز بود برای تولید آنجا باشم چون افراد من رامیشناختند. برای تولید فیلم جلساتی با وزرا داشتم همچنین با معاونین وزیرو... باید به گونهای امنیت ما را حفظ میکردند. در فیلم میبینید شلیک آرپیجی به سمت حرم حضرت زینب (س)، این صحنه را باید بازسازی میکردیم . تک تیراندازی که برای دفاع از حرم ایستاده نمیداند که ما در حال بازسازی صحنه هستیم. سریع به ما تذکر دادند و گفتند شانس آوردید که تک تیراندازها شما را نزدند. کواد که برای تصویربرداری صحنههای هوایی در نظر گرفته بودیم به هر دلیلی که مشخص نشد از دسترسی ما خارج شد. و بعد از دو روز به لطف خدا در نزدیکترین ساختمان حرم حضرت زینب (س) پیدا شد تصاویر قابل استفاده بود؟ حداقل خسارت خورده بود مجبور شدیم تعمیر کنیم و توانستیم از بخشی از
فیلم ها استفاده کنیم . همان پلان هایی که دوربین روی هوا بود خدا را شکر ضبط شده بود در ارتفاع بالایی قرار گرفته بود اگر کنترل دستگاه دست خودمان بود این همه در ارتفاع بالا کواد را نمی فرستادیم . بودجه دولتی هنگام فیلمبرداری نداشتیم/چاشنیهای انفجاری را ساختیم ما در شرایط سخت کار را ساختیم. شاید برخی بعد از دیدن فیلم فکر کنند که ما بودجه دولتی در اختیار داشتیم اما اینگونه نبود بعد از اتمام فیلمبرداری انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در کنار ما قرار گرفت. ما برای نهار عوامل در روزهای آخر ماکارونی و کوکو سیب زمینی می دادیم. این قدر بودجه ما محدود بود. تک تک چاشنی هایی که منفجر میشود ما ساختیم و هیچ کس به ما چاشنی نداد. گلوله هایی که شلیک می شود را به دلار پول دادیم و خریدیم. آرپی جی را اجاره و استفاده کردیم. ما واقعا کار سخت با حداقل امکانات در شرایط جنگی که فقط یک گروه امنیتی نیست که باید با آن هماهنگ باشید باید با ارتش سوریه ، حزب الله، نیروهای ایرانی مستقر در سوریه هماهنگ باشیم و هر کدام از قبل هماهنگ نباشید با مشکل مواجه میشوید. بازیگران از حمله به سوریه دل پری داشتند/ فیلم نگاه انسانی دارد با توجه به
شرایط منطقه، چگونه بازیگران را انتخاب کردید؟ بازیگران سوری برای بازی در فیلم حاضر به حضور در فیلم نبودند. این افرادی که در فیلم بازی کردند به دلیل این که از هجوم به سوریه ناراحت بودند و دلشان پر غصه بود سر کار حاضر شدند. ما چند بار قرار بود کار کنسل شود و کار را متوقف کنیم. حتی دو بار هارد را دو بار دزدیدند که خوشبختانه بک آپ گرفته بودیم و زحمت چند هفته ای ما با چنگ و دندان ساختیم هدر نرفت. اگر این اتفاق می افتاد فاجعه می شد. خدا را شکر به جشنواره فجر هم راه پیدا کرد. فیلم لیاقت حضور در جشنواره را داشت. فیلمهایی مثل «هیهات» که پشت سرشان موسسه اوج بود علیرغم بازیگران گران قیمتی هم که داشت امکان حضور در جشنواره فیلم فجر را نیافت. من مطمئنم اگر جشنواره سال گذشته محدودیتی برای فیلمسازان اول نداشت من مطمئن بودم که در بخشهایی مانند جلوههای ویژه میدانی، گریم، طراحی صحنه و... کاندید بشویم خدا را شکر جایزه ققنوس سینمای ایران را گرفتیم که برای من ارزشنمد بود و جایزه عماد مغنیه هم توسط دختر سردار سلیمانی و شهید مغنیه به من داده شد که برایم بسیار اهمیت داشت. خوشحالم مردم و برخی مسئولین که فیلم را دیدند از فیلم
راضی بودند و برخی از تماشاگران بعد از دیدن فیلم می گفتند ما تازه متوجه شدیم که چرا باید از سوریه دفاع کنیم. ما تنها نگاه انسانی به موضوع داشتیم و نگاه سیاسی دنبال نکردیم. بودجه اولیه فیلم توسط بساز بفروش تامین شد/ محدودیت بودجه باعث شد سکانس خط بزنم چرا در حوزه مستند فیلم نساختید . فیلم می توانست مستند داستانی باشد تا یک اثر داستانی . ما باید ظرف 32 روز کار را جمع میکردیم . زیرا بودجه اولیه فیلم کاملا شخصی تامین شده بود بعد از انجام فیلمبرداری انجمن سینمای انقلاب به ما پیوست که اگر کمک انجمن نبود ما در بخشهای جلوههای ویژه بصری فیلم و مراحل پس تولید دچار مشکل میشدیم. به همین جهت ما سکانس خط می زدیم، سکانسی که پر از پلان های جذاب بود اما به دلیل محدودیت بودجه مجبور بودیم از گرفتن پلانها صرف نظر کنیم. فیلمنامه قوی بود اما فیلم به دلیل نداشتن بودجه نابود شد. در پاسخ به این سوال که چرا مستند نساختم باید بگویم برخی فکر می کنند مستندساز از عهده کار داستانی برنمی آید از سوی دیگر بسیاری از خانوادهها علاقمند به دیدن اثر داستانگو در سینما هستند و کمتر به سمت دیدن آثار مستند در سینما میروند به این جهت تلاش
کردم تا فیلم را به صورت داستانی روایت کنم. فیلم نگاه مخاطب را به نبرد سوریه تغییر میدهد این که شما مجبور به نگرفتن پلانها و سکانسهای متعدد در فیلم شدید به کار آسیب زده است. این مساله را باید مسئولین فرهنگی پاسخگو باشند. اما من معتقد به سخنان آقای حاتمی کیا هستم که گفتند اگر شده به لنگی حرفی را بزنیم باید بزنیم بهتر از این است که هیچ نگوییم. این شکل ساخت هم نظر هیات انتخاب را به خود جلب کرد و در جشنواره راه یافت . فیلم قدرت خودش را داشت و توانست نگاه مخاطب را نسبت به نبرد سوریه تغییر دهد. چرا درباره نبردی که ما سرداران ارزشمندی را در آن از دست دادیم فیلمی ساخته نشد و حاتمی کیا در پاسخ به این سوال که چرا فیلم درباره مدافعان حرم نساختید پاسخ می دهد به والله خواستم و نشد. بله. شما حاضر بودید فیلم به لحاظ داستانی دچار نقصهایی باشد اما ساخته شود؟ اگر به شرایط سال تولید فیلم بازگردید فیلم را در قالب مستند می سازید یا داستانی؟ مخاطب فیلم را میپسندد/ مخاطب کمکاری مسئولین را جبران کنند باز هم داستانی خواهم ساخت اما این بار بدون بودجه مناسب در شرایط سخت تولید فیلم نمی روم که مجبور به حذف سکانس نشوم و باز
بازیگر خوب استفاده کنم . جذابیت ، گره و کنش در داستان می آورم که فیلم بهتر از این بشود. باید مسئولین فرهنگی جواب بدهند. زمان دفاع مقدس هم همین مشکلات بود در خطوط جبهه و با تجهیزات جنگی فیلم میساختند. اگر ساخته نمیشد ما الان با چه آثاری از دفاع مقدس در حوزه داستانی مواجه بودیم. فکر نمیکنید با توجه به نواقصی که فیلم در حوزه داستانی دارد فیلم نتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. مخاطب این فیلم را می پسندد. من در سینماها کار را با مردم دیدم و آنها هیچ بازخورد منفی نداشتند. فیلم می توانست خوبتر بشود اما همین الان هم خوب است و مخاطب ناراضی از سینما بیرون نمی آید. امیدوارم مخاطب کم کاری مسئولین فرهنگی را جبران کنند و توصیهام به مسئولین فرهنگی این است که قبل از انفجارها و انتحارها در حوزه فرهنگی کشیمریها را کشف کنند. ویژگی فیلم از نگاه شما چیست؟ فیلم در لوکیشن واقعی فیلمبرداری شده است . مخاطب جنگ را به خوبی لمس می کند و در فیلم از بازیگران خوب سوری استفاده کردیم. مردم فیلمی را بینند که با بودجه شخصی فیلمبرداری شد اگر انجمن زودتر از ما حمایت میکرد ما با مشکلات مواجه نمی شدیم. «راوی فیلم» مسئولیت پخش فیلم در
مناطق محروم را عهده دار است . امثال کشیمری در فرهنگ وجود دارد فیلم در سینماهای خارج از کشور هم اکران میشود. منتظر بودیم فیلم در ایران اکران شود و پس از آن در سینماهای خارج از کشور اکران فیلم را آغاز میکنیم. خصوصا در کشور سوریه که بسیاری علاقمند هستند این فیلم را در آن کشور به نمایش درآید. متاسفانه مدیریت فرهنگی به این فیلم که رسانه ها به آن لقب استراتژیک ترین فیلم سال دادنداکران مناسبی ندادند در مرده ترین زمان پخش این فیلم اکران شد. مردم که در بیشتر موارد از این مسولین جلوتر بودندفیلم را ببینند. سرمایه گذاری اصلی و اولیه ما دو ایرانی که شغل آنها ساخت و ساز بود بودجه این کار فرهنگی را دارند آقایان نصرت نوری و عباس فاتح این دو ساختمان ساز محله ما در ایران بودند دو آپارتمان فروختندو روی ساخت فیلم سرمایه گذاری کردند. این درد است برای کشوری که با فعالیت فرهنگی قصد دارد نگاه جاهای دیگر را تغییر دهد. ما هنوز نتوانستیم به درستی درباره فعالیت های استراتژیک خودمان آگاهی بدهیم . بودجه هست مسئولین بالادستی بودجه می دهند اما این پایین دستی ها درست عمل نمی کنند. امثال کشیمری در فرهنگ ما وجود دارد. مسئولینی داریم که
فرهنگ را از بین می برند اما در یک ظاهر موجه فعالیت می کنند. چقدر مسئولین فرهنگی جریان سازی کردند ؟ برخی از مسئولین فرهنگی به جای این که جریان سازی کنند جست و جو می کنند ببینند کدام فیلم بیشتر می فروشد و بودجه را باز می گرداند. ولنگاری فرهنگی را در این یک ساله به خوبی دیدم . من در سال گذشته در جشنواره گفتم وقتی رهبر به این مهم توجه می کنند و اعلام می کنند ببینید چقدر گسترده بوده که ایشان اعلام میکند.
دیدگاه تان را بنویسید