خانم بازیگر از سختی‌های ایفای نقش دختر معتاد می‌گوید

کد خبر: 630028

مجموعه تلویزیونی «آرام می‌گیریم» این شب‌ها داستان‌هایی را به تصویر می‌کشد که بستر روایت آن کانون خانواده است و هر کدام از شخصیت‌های آن با معضلی در اجتماع درگیر هستند. خانواده سه نفره رعنا و آوا به همراه پدرشان یکی از خانواده‌های این سریال هستند که بخشی از بار داستانی را جلو می‌برند.

روزنامه آرمان: مجموعه تلویزیونی «آرام می‌گیریم» این شب‌ها داستان‌هایی را به تصویر می‌کشد که بستر روایت آن کانون خانواده است و هر کدام از شخصیت‌های آن با معضلی در اجتماع درگیر هستند. خانواده سه نفره رعنا و آوا به همراه پدرشان یکی از خانواده‌های این سریال هستند که بخشی از بار داستانی را جلو می‌برند. رعنا دختری است که به دلیل پاره‌ای از مشکلات از خانه فرار کرده و به دام اعتیاد افتاده است. فارس با شهرزاد کمال‌زاده ایفاگر نقش رعنا در این سریال درباره سختی‌ها و قرار گرفتن بازیگر در قالب چنین نقشی گفت‌وگوی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

در حال حاضر بازی شما در مجموعه تلویزیونی «آرام می‌گیریم» تمام شده است؟

نه هنوز تمام نشده است و بعد از یکسال همچنان مشغول بازی در این سریال هستم.

مرحوم حسن جوهرچی در این سریال نقش پدر شما را بازی می‌کرد. سرنوشت سکانس‌های او به کجا رسید؟

در جلسه‌هایی که بین تهیه کننده و کارگردان برگزار شده است خودشان به نتیجه‌ای در اینباره رسیدند که فینال شخصیت وی را چطور به پایان برسانیم. به دلیل اینکه او متاسفانه دیگر در بین ما نیست مشغول همفکری برای طراحی‌ای هستند که بتوانیم سریال را به خوبی تمام کنیم.

سکانس‌های مشترک با مرحوم جوهرچی داشتید که هنوز پخش نشده باشد؟

بله، زمانی که خبردار شدم ایشان مرحوم شدند، ‌شوک بدی به من وارد شد و خیلی گریه کردم. آن لحظه پایان سریال اصلا برایم مهم نبود به این خاطر که نبودنش بین گروه بیشتر از هر چیزی ما را اذیت می‌کرد. با او در چهار اثر همبازی بودم و حتی زمانیکه در بیمارستان بستری بود تماس گرفتم و جویای حالش شدم و امیدوار بود که به زودی خوب می‌شود و برای بازی مقابل دوربین پیشمان می‌آید. با جوهرچی چند تجربه مشترک داشتم که پدر، همسر(زخم مسعود آب پرور)، قاتل پدر (روزگاری عشق و خیانت) و همکارم (بیگانه) بود. او جزو افرادی بود که هیچ گاه ازذهنم پاک نمی‌شود و از بچگی با حضور در سریال «در پناه تو» و نوستالژی‌ای که با تماشای آن سریال داشتیم در ذهنمان ماندگار شد. او بسیار بی آزار و خوش اخلاق بود و خوشبختانه هیچ خاطره بدی از او ندارم. حتی یادم هست زمانیکه در فیلم «روزگاری عشق و خیانت» بازی می‌کردیم و در شرایط آب و هوایی بسیار سختی به سر می‌بردیم او همچنان همان فرد متواضع و مهربان بود و اگر هم کاری از دستش برمی‌آمد بدون در نظر گرفتن منفعت طلبی، کمک می‌کرد.

شما نقش دختری معتاد را در این سریال بازی می‌کنید. این تفاوت شما را دچار نگرانی نمی‌کرد؟

متفاوت بودن نقش رعنا برای خودم بسیار جالب بود. معتقدم حضور در نقش دختری معتاد بسیار دشوار است و اینکه بخواهی بعد از مدت‌ها در جامعه با چهره معتاد دیده شوی. از طرفی گریم بازیگر در این دست نقش‌ها بسیار متفاوت است، شاید زشت‌تر بشوی و نقشی که بازی می‌کنی در ذهن مخاطبانت بار منفی بر جای خواهد گذاشت. اصولا در این سال‌ها دوست داشتم نقش‌هایی بازی کنم که همه افراد در همه جای دنیا با آن ارتباط برقرار کنند. اعتیاد نیز در کشور ما وجود دارد و خیلی از جوان‌های ما بر اساس مشکلاتی که به طور ناخواسته در زندگی‌شان به‌وجود می‌آید ممکن است به این بیماری دچار شوند و این ناهنجاری باید از طریق اثری نمایشی به مردم و مخصوصا جوان‌ها شناسانده شود که از سرنوشت آنها مطلع شود. از آنجایی که تا به حال نقش‌های متفاوت زیادی بازی کردم و مردم فیزیک چهره‌ام را به خوبی می‌شناسند، به همین دلیل برای بازی در این نقش زیاد نترسیدم. ورزشکار و باهوش بودن رعنا برایم جالب بود.الان هم که می‌بینم میان این تعداد بازیگر خوب و درجه یک، نقش من به خوبی دیده شده حس بهتری نسبت به گذشته دارم که ایفای این نقش را قبول کردم.

معمولا اغلب بازیگران تمایل دارند تا در نقش‌های منفی بازی کنند و بر این باورند که حضورشان در نقش منفی باعث می‌شود به خوبی در ذهن مخاطب باقی بمانند.

اغلب نقش‌هایی که خوب دیده شده،منفی و خاکستری بوده است. اما نقش منفی هم با منفی فرق دارد، ما دو نوع نقش منفی داریم یکی منفی منفور و دیگری منفی جذاب. مردم اغلب اوقات نقش معتاد را دوست ندارند، ‌چراکه در هر حال شما می‌خواهی فردی را ضعیف و بیمار نشان دهی و هر بازیگری هم دوست ندارد در این دست نقش‌های بازی کند. هیچوقت یک فرد معتاد به عنوان قهرمان در ذهن مخاطب نمی‌ماند و به همین دلیل بازی کردن در این دست نقش‌ها سخت‌تر است، آنهم به این دلیل که می‌تواند تاثیر بدی در مخاطب بگذارد.در این مدت بسیاری از اطرافیان و طرفدارهایم به من گفتند‌ای کاش این نقش را بازی نمی‌کردی چون تا به حال من را در قالب نقش‌ دخترهای قوی دیده بودند و دوست نداشتند من را در این موقعیت ببینند و نمی‌خواستند ذهنیتشان تغییر کند.اما در هر صورت برای خودم بازی در این نقش جذابیت داشت و با توجه به اینکه بعد از این سریال نقش‌های متفاوت دیگری هم بازی کرده‌ام که قرار است به زودی پخش شوند، گفتم تلخی این کار هم با حضور در آثار متفاوت بعدی‌ام گرفته می‌شود.

اما به طور معمول نقش‌هایی که در تلویزیون به خانم‌های بازیگر ما پیشنهاد می‌شود جای مانور ندارند.

اما در این سال‌ها نقش‌های خاص و به یاد ماندنی هم در همین تلویزیون داشتیم. از طرفی خیلی از بازیگرها دوست دارند تا با چهره خودشان و در نقش مثبت در آثار حاضر شوند. اما من دوست دارم نقش‌های متفاوت را بازی کنم و مخاطبم عادت نکند تا مرا در موقعیتی تکراری ببیند و دلم می‌خواهد مردم نتوانند حدس بزنند که قرار است چه نقشی را این بار بازی کنم.

با تمامی اینها برای اینکه به شخصیت رعنا نزدیک شوید،‌ چه کردید؟

بازی در نقش رعنا سخت بود، آنهم از این جهت که او با وجود ابتلا به اعتیاد، در گذشته قهرمان دو و میدانی بوده و بسیار هم باهوش است. به همین دلیل باید شخصیتش را تلفیقی از چندین کاراکتر مختلف طراحی می‌کردیم که با کمک کارگردان و صحبت با نویسنده و دیدن ما به ازای بیرونیشان در جامعه توانستیم کاراکتری را برایش طراحی کنیم. در کنار همه اینها مهم‌ترین عاملی که به نتیجه کارم کمک کرد، لطف خداوند بود به این خاطر که همیشه در کارهایم به او توکل می‌کنم. خیلی اوقات لحظاتی در صحنه به‌وجود آمده که مطمئنم کار من نبوده است و اینها همگی نتیجه توکل به خداوند متعال بوده است. همیشه سعی می‌کنم حتی اگر نقش‌هایم خیلی منفی و بد باشند با آنها زندگی کنم و برای مدتی هم که شده زندگی را از دریچه نگاه او ببینم.

در این مدت ما به ازای بیرونی رعنا را دیده بودید؟

اگر در خیابان دقت کرده باشید ما به ازاهای زیادی را خواهید دید که حالا شاید همه آنها خانم نباشند، اما فاکتورهای مشابهی با یکدیگر دارند.

تا الان بازخوردهای خوبی از مخاطبان دریافت کردید؟

تا به اینجای سریال، قصه روی اتفاق‌ها و معضلاتی پیش می‌رود که رعنا در آنها قرار گرفته است وحالا باید صبر کنیم تا قصه جلوتر برود و ببینیم چه سرنوشتی در انتظارش است و به این دلیل که هنوز نقش کامل نشده است، از الان نمی‌توانم بگویم چه بازخوردی در بین مردم داشته است. تا جایی که شنیدم این کار دیده شده و برای بسیاری از افراد هم جالب بوده و الان برای قضاوت نهایی خیلی زود است چون مردم هنوز بخش‌های زیادی از این سریال را ندیده‌اند.

سال‌ها بود که مخاطب تلویزیون سریالی شبیه به «آرام‌می‌گیریم» را ندیده بود. سریالی با تعدد کاراکتر و قصه‌هایی که منشا آن یک خانواده است.

به نظر من به دلیل اینکه در این سال‌ها تلویزیون دچار مشکل کمبود بودجه شده بود، از این تعداد بازیگر خوب در یک سریال استفاده نمی‌شد و برای مثال می‌دیدیم یک سریال چهار چهره خوب دارد و باقی بازیگرها به طور کل ناشناس هستند و در ادامه نمی‌توانند منظور کارگردان را به مخاطب القا کنند. در حقیقت چنین سریالی نمی‌تواند برای مخاطب جذاب باشد و همین باعث دلزدگی او از تلویزیون و قهرش با این رسانه می‌شود. نتیجه‌اش هم می‌شود رفتن مردم به سمت سریال‌های ماهواره‌ای. هدف از ساخت «آرام می‌گیریم» این بوده که مخاطب را در چارچوب خودش با تلویزیون آشتی دهد.

زمانی که این سریال به شما پیشنهاد شد، چه چیزی بیشتر از همه شما را درگیر کرد؟

برای من حضور این تعداد بازیگر حرفه‌ای، توانمند و نام آشنا آن هم در یک سریال بسیار جالب بود. هم اینکه نقشم جذاب بود و به لحاظ شخصیتی از سایر بازیگران مجزا بودم. وگرنه شاید در چنین اندازه‌ای (سریالی ۵۰ قسمتی با حضور پرتعداد بازیگران) تا به حال کار نکرده بودم و نمی‌دانستم بین این تعداد بازیگر نقش رعنا دیده می‌شود یا نه و این برایم ریسک بزرگی بود. خداراشاکرم بابت اینکه قصه طوری جلو رفت که حتی اگر همه بازیگرها مدام هم جلوی دوربین نباشند، در ذهن مخاطب جایگاه خود را دارند و چینش و نوع قصه خیلی کمک کرد تا همه در کنار یکدیگر به خوبی دیده شوند.

از همکاری با آقای سهرابی راضی بودید؟

راستش را بخواهید در این سریال تجربه سختی را گذراندم. باید در اغلب سکانس‌ها گریه می‌کردم و در بخشی هم لازم بود تا اکت بدنی داشته باشم که خطرناک بود. در کل فشار روحی زیادی روی من بود. اما در هر حال تجربه متفاوتی را داشتم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت