رقابت برای بدترین فیلم شدن!
بنبست وثوق یک کمدی ناخواسته ناب است که به بهترین زیموویهای تاریخ سینما پهلو میزند.
سرویس فرهنگی فردا؛ مازیار وکیلی: راجع فیلم بنبست وثوق نمیتوان نقد به مفهوم حرفهای آن نوشت. فیلم انقدر بد است که میتوان آن را کاندیدای بدترین فیلم تاریخ سینمای ایران کرد. نام کیومرث پوراحمد به عنوان مشاور کارگردان در این پروژه به چشم میخورد. سوال اصلی من از آقای پوراحمد است، آیا ایشان فیلمنامه این فیلم را مطالعه کردهاند؟ اگر مطالعه کردهاند چطور حاضر شدند اعتبار خودشان را خرج چنین پروژهای کنند؟ بنبست وثوق فیلم بدی نیست، بسیار بد است. مرزهای بد بودن را چنان با سرعت در مینوردد که آدمی حیرت میکند از این همه سهلانگاری و ضعف. از اینکه فیلمساز متوجه نشده این دیالوگهای کیمیایوار که در دهان شخصیتهای فیلم گذاشته حتی در دنیای خود فیلم هم پذیرفتنی نیست و این را نفهمیده که بازیگران فیلم با آن گریمهای بد هم در چنین جهانی پذیرفتنی نیستند. رضای فیلم معلوم نیست چه کرده که این همه دربهدری کشیده. سیزده سال نبوده و مثل آدمهای پنجاه سال پیش حرف میزند. علت آن سکوت بیست دقیقه اول فیلم چیست؟ این شخصیتها چرا مداماً به هم یاوه میگویند و لیچار بار هم میکنند؟ چرا عین آدمیزاد با هم حرف نمیزنند؟ اصلاً مسئلهشان چیست؟ مشکلشان چیست؟ راستش نقد کردن فیلمهای این چنینی خیلی سخت است. فیلمی که دختر آن که قرار است مظهر معصومیت و پاکی باشد چرا انقدر خنگ است؟ انقدر خنگ که فرق سروان و سرهنگ را تشخیص نمیدهد. سربازی نرفته، فیلم هم تماشا نکرده؟ چگونه میشود بیشتر راجع به این فیلم نوشت؟ فیلمی که در سالن بینندههایش یا خواب بودند یا میخندیدند. فیلمی که آدم کلهگنده فیلمش فقط بلد است چهارتا لیچار بار شخصیتهای دیگر فیلم کند و انقدر نزد فیلمساز ارج و قرب نداشته که لااقل سند اصلی آزادی رضا را او بگذارد. فیلمی که هانیه توسلی را کچل کرده تا دل ما را ریش کند، عوضش ما فقط به این شخصیت و احوالاتش در کل فیلم میخندیم. فیلمی که آدم بده آن بیشتر یادآور سریال پادری است و عرضهاش در این حد که با رضا تیکه بازی کند. به نظرم خیلی فیلم را تحویل گرفتم که سعی کردم از درون خود فیلم شاهد مثالی برای بد بودن آن بیاورم. آدم تعجب میکند از امین تارخ، هانیه توسلی، جمشید مشایخی و هومن برقنورد که حاضر شدهاند در چنین پروژهای بازی کنند. آنها واقعاً فیلمنامه را خواندهاند؟ اگر نه که بزرگترین اشتباه حرفهای خود را مرتکب شدند و اگر بله، که باز اشتباهی بزرگتر از قبلی را مرتکب شدهاند که به چنین متنی پاسخ مثبت دادهاند. بنبست وثوق یک کمدی ناخواسته ناب است که به بهترین زیموویهای تاریخ سینما پهلو میزند. کارگردان این فیلم با همین یک فیلم ثابت کرده چه ادوود درجه یکی است. بنبست وثوق به راحتی میتواند برنامه نه، از فضای خارج سینمای ایران باشد. فیلمی که میشود آن را به دیگران نشان داد، برای اینکه بدانند چگونه فیلم نسازند . راستش اگر قرار باشد لیستی از ده فیلم بسیار بسیار بد تاریخ سینمای ایران ردیف شود بنبست وثوق به راحتی میتواند صدرنشین آن لیست باشد. البته این رقابتی نابرابر تا به امروز است. چرا که بنبست وثوق میتواند به راحتی و با اختلاف زیاد صدرنشین این لیست فرضی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید