توهین آشکار به جایگاه مادر/ این اسمش مادری کردن نیست

کد خبر: 626229

راستش این‌که فکر کنیم چنین شخصیت ضعیفی می‌تواند یک مادر خوب باشد توهین‌آمیز است. چنین برداشتی از مادر بودن یک توهین آشکار به تمامی مادرانی است که توانسته‌اند با صلابت و پختگی زندگی خود را حفظ کنند.

توهین آشکار به جایگاه مادر/ این اسمش مادری کردن نیست

مادری کردن این نیست/ این توهین آشکار به مادر است

سرویس فرهنگی فردا؛ مازیار وکیلی:‌ راستش انقدر درباره رقیه توکلی صحبت‌های مثبت شنیده بودم که تمام انرژی خود را جمع کنم تا سانس آخر شب یک فیلم قابل قبول و تمیز ببینم. رقیه توکلی با سابقه در تدریس و فیلم کوتاه. توکلی که به نظر می‌رسید درام را بشناسد و بتواند یک قصه خوب برای ما به عنوان مخاطب تعریف کند.

توکلی که به واسطه زن بودنش بتواند شخصیت‌های زن ملموس و دردمندی خلق کند. اما در این فیلم ما با توکلی روبه‌رو بودیم که حتی از پس تعریف یک قصه ساده هم برنیامده بود.

معلوم نبود این فیلم نوا است یا گلنار. مسئله کارگردان شکست نوا در عشقش به کاوه است یا بیماری و جدایی گلنار؟ چرا شخصیت نوا انقدر ضعیف النفس است؟ چرا دربرابر کوچکترین مشکلی به سرعت گریه می‌کند؟ چرا تنها کاری که بلد است این است که قربان صدقه خواهرزاده‌اش برود؟ چرا انقدر گیج است که تمام ماجرای عاشقانه‌اش را برای دوستش تعریف کند و نفهمد همین دوست دارد به او خیانت می‌کند؟ چرا واکنشش به این ماجرا انقدر کودکانه است؟ مقداری زیادی گریه با کمی جیغ کودکانه؟

سوال مهم‌تر اما این است که: واقعاً چنین شخصیتی لایق جایگاه مادری کردن است؟ شخصیتی که از حل یک معضل ساده زندگی‌اش انقدر عاجز است چگونه می‌تواند مادر خوبی باشد؟ مادر بودن احتیاج به صلابت و پختگی ندارد؟ راستش این‌که فکر کنیم چنین شخصیت ضعیفی می‌تواند یک مادر خوب باشد توهین‌آمیز است. چنین برداشتی از مادر بودن یک توهین آشکار به تمامی مادرانی است که توانسته‌اند با صلابت و پختگی زندگی خود را حفظ کنند.

مسئله بعدی اصرار عجیب کارگردان برای فیلم‌برداری در یزد است. آن هم در حالی که همه شخصیت‌های اصلی فیلم انقدر تمیز و شفاف تهرانی صحبت می‌کنند. این گاف انقدر وحشتناک است که نتوان با دو سه کلمه دیالوگ روی آن سرپوش گذاشت.

با منطق کارگردان هم نمی‌شود به درستی کنار آمد. او همه شخصیت‌ها را مشکل‌دار و بی‌منطق تعریف کرده تا شخصیت نوا به چشم بیاید. در حالی که شخصیت نوا این ظرفیت را ندارد که به چشم بیاید. آیا نوا آدم خوبی است؟ شاید. اگر کم‌هوشی را معادل خوبی بگیریم نوا قطعاً دختر خوبی است. مشکلات مادری فقط چنین چیزهایی نیست.

فیلم پر است از موسیقی. هر جایی که کارگردان احساس کرده قرار است فضا کمی احساسی شود، موسیقی سوزناک را روی صحنه جاری کرده تا مبادا یادمان برود که قرار است در چنین صحنه‌ای کمی احساساتی شویم.

این‌که کارگردان با تجربه‌ای مثل توکلی برای ساخت فیلم اولش چنین قصه تخت و فرموله‌ای را انتخاب کرده باعث تعجب است. آن هم در سال‌هایی که بهترین فیلم‌های ساخته شده در سینمای ایران متعلق به فیلم اولی‌هاست. فیلم‌هایی که از مواجه با سینما نترسیده‌اند. بر خلاف خانم توکلی که فقط سعی کرده فیلمش را بسازد. بدون هیچ خلاقیت و دقتی .

بعد از دیدن فیلم‌هایی مثل من، ایستاده در غبار و ابد و یک روز دیگر نمی‌شود به آثار فیلم اولی‌ها با دیده اغماض نگریست. چون این فیلم‌ها چنان مرزهای خلاقیت و بداعت را جا به جا کرده‌اند که بزرگان باید از دیدن این فیلم‌ها سینما یاد بگیرند.

در پایان باید به خانم توکلی گفت: مادر بودن بسیار پدیده شریف و قدرتمندی است و نوا شما ربطی به مادران ایران زمین ندارد. نوا شما بیشتر یک دختر دبیرستانی است که از مواجهه با مشکلات فقط گریستن را خوب یاد گرفته .

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت