«بدون تاریخ بدون امضا» فیلمی به شدت تلخ و گزنده

کد خبر: 624588

«ماه‌گرفتگی» با همه توصیفات اثری متوسط است که کوشیده از منظری منصفانه به فتنه 88 نگاه کند و هم حرف معترضین را بزند و هم نگاه و موضع خود را در انتها بیان کند.

خبرگزاری فارس،: در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر 4 فیلم بدون تاریخ بدون امضا، ماه گرفتگی،‌انزوا و مادری در برج میلاد به روی پرده رفت. بدون تاریخ بدون امضا وحید جلیلوند کارگردان فیلم تحسین شده «چهارشنبه 19 اردیبهشت» در تازه‌ترین ساخته خود باز هم سراغ یک مسئله اجتماعی رفته است. فقر و تبعات حاصل از آن را می‌توان خلاصه‌ فیلم دانست. فقری که ابتدا دامن یک خانواده فقیر را گرفته و آنها را مجبور می‌کند از مواد فاسد استفاده کنند و در ادامه نتایج این فقر به دیگر اقشار جامعه نیز سرایت می‌کند. « بدون تاریخ بدون امضا» فیلمی به شدت تلخ و گزنده است که دست روی عواطف انسانی می‌گذارد ضمن این که در کنارش به وجدان مردم نیز کنایه می‌زند با این حال فیلم مثل دیگر اثر جلیلوند درخشان از کار در نیامده است. بازیگران در این فیلم همه تکرار خود هستند از نویدمحمدزاده تا محمدآقایی و هدیه تهرانی. هیچ کدام جلوه ای نسبت به دیگری ندارند. امیر آقایی همچنان در تکرار نقش‌های قبلی است. مردی درون گرا و با استرس که به خوبی هم از این کار برمی‌آید. نوید محمدزاده هم اگرچه کنترل شده‌تر بازی می‌کند ولی همچنان آشفتگی و عصبیت به همراه بغض حاصل از فقر و از دست رفتن خانواده‌ در بازی اش دیده می‌شود. فیلمنامه نیز دو بخش خوب و بد دارد. بخش اول اجرای خوب و گیرا و تاثیرگذار و بخش دوم فشل و خسته کننده و بعضا فاقد منطق داستانی. اشکالات فیلمنامه‌ای نیز مزید بر علت شده است تا بدون تاریخ بدون امضا آن اثری در نیاید که همگان منتظر آن از وحید جلیلوند بودند. ماه گرفتگی فتنه سال 88 آنقدر در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی مهم است که هنوز باید برای تببین و روشن کردن ماهیت آن فیلم‌ها ساخت و اثری هنری و ادبی تولید کرد. 7 سال پس از آن واقعه «ماه‌گرفتگی» می‌کوشد حرف‌های دو طرف واقعه را زبان شخصیت‌های ایجاد شده در فیلم بگوید حتی حرفهایی که بارها تکذیب شده ولی مثل همان دروغ مشهور شده است؛ خس و شاکات عبارت نام آشنایی است. در این فیلم هم هست و بعدها هم خواهد بود. «ماه‌گرفتگی» می‌کوشد با یک معما شروع کند و کم کم به دل حادثه بزند. شیوه کار درست است و می‌تواند دست‌مایه یک اثری جنایی و سیاسی شود که هم حرف‌های مهم گفته شود و هم این که اصل فتنه و ماهیت آن تبیین شود اما کار از جایی خراب می‌شود که جزئیاتی که فیلمنامه روی آن تاکید دارد در اجرا در نمی‌آید. از نحوه پرداخت شخصیت هادی (شخص محوری امام غایب فیلم) که دو طرف ماجرا آن از آن خود می‌دانند و حتی شخصیت فرمانده با بازی کامبیز دیرباز که اگر چه سعی شده با گریم آن را درست کند اما ظاهرا لحن مجید سوزوکی هنوز در بیان شخصیت فرمانده در «ماه‌گرفتگی» دیده می‌شد. بی‌توجهی به برخی جزئیات به ظاهر کم اهمیت هم در این فیلم باعث لطمه خوردن اثر شده است. تیپ دختری که مدعی است دوست هادی تازه یکی دو سالی است در جامعه مد شده اما توسط کارگردان برای اثری در سال 88 استفاده شده است. با تلفن‌های دایی هادی با شخصیت حاج مهدی اگرچه می‌خواسته دست‌های پشت پرده حادثه را بازنمایی کند اما در مرحله اجرا الکن است. «ماه‌گرفتگی» با همه این توصیفات اثری متوسط است که کوشیده است از منظری منصفانه به فتنه 88 نگاه کند و هم حرف معترضین را بزند و هم نگاه و موضع خود را در انتها بیان کند. انزوا اولین اثر مرتضی علی عباس میرزایی اثری درباره غیرت و قضاوت‌های زودهنگام و ایضا تاثیر حرف مردم است. کارگردان برای پیشبرد فیلم خود ریتم اثر را تند کرده و در ادامه می‌کوشد با کات‌های متعدد تاثیر خود را بر مخاطبش بگذارد. امری که اگر چه در ابتدای فیلم شاید اثربخش باشد اما ازدیاد این صحنه باعث خستگی می‌شود. انزوا می‌کوشد خود را یک معما جلوه دهد و روال اجرای فیلم هم به کارگردان کمک می‌کند تا منظورش را بیان کند اما آنچه در انتها مشخص می‌شود چیزی جز حسرت نیست برای ایده‌ای از دست و حیف شده که سعی شده به کمک تصویر و البته موسیقی زیاد بیان شود. انتخاب امیرعلی دانایی‌فرد به عنوان فردی که در سابقه خود غیرت و تعصب زیادی داشته و به اصطلاح داش مشتی بود برای نقش اول فیلم نامناسب بوده و بازیگر هم از پس آن بر نیامده است و سعی کرده این نقص را با نگاه‌های تیز و البته کلفت‌کردن صدا جبران کند. در نهایت انزوا اثری است که می‌کوشد قهرمانی برای خود تعریف کند و قصه‌اش را با او جلو ببرد اما ظاهرا قصه این فیلم نمی‌تواند با همه جزئیاتش برای یک فیلم بلند کافی باشد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت