«خانه دیگری»، فیلم دیگری/ کدام دیالوگ تاثیرگذار؟!
مشهور است که خانمها در دیدن جزئیات تبحر دارند و به همان اندازه با درک کلیات دچار مشکلاند. این قول اگر درست هم نباشد درباره این فیلم و کارگردانش تا حد زیادی درست از آب درآمده. اما حرفهای درست اگر در دل قصه تنیده نشوند به جان مخاطب نمینشیند...
سرویس فرهنگی فردا؛ خانه دیگری اولین فیلم سینمایی بهنوش صادقی است که با حضور بازیگرانی چون پژمان بازغی، گوهر خیز اندیش، لیلا زارع و ناصر هاشمی در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حاضر است. این فیلم روز اول جشنواره در برج میلاد به نمایش درآمد (گزارش حاشیه های روز اول را اینجا ببینید) در ادامه نوشته دو منتقد پایگاه خبری فردا درباره این فیلم را می خوانید:
دیالوگهای «تأثیرگذار»؟!
سید حسام الدین حسینی
«ما همه بیماریم فقط همدیگه رو قضاوت میکنیم.»
«همه حرفها و کارها رو با به نام خداوند بخشند مهربان شروع میکنیم ولی هیچی از دریای بخشندگی اون نداریم.»
«همه آدما در نهایت تنهان»
تمام هستی فیلم همین دیالوگهاست بهاضافه چند تم تکراری تلویزیونی. تمهایی مثل پدر خوب شوهر بد، رابطه سرد در تختخواب، زندگی پررونق پایینشهری فقیرانه در برابر زندگی راکد و مرده بالاشهری و...
حرفهای درست اگر در دل قصه تنیده نشوند به جان مخاطب نمینشیند و لاجرم به ضد خود تبدیل میشوند. صحبت از بخشش در سینما اگر بخشندهای برای مخاطب نساخته باشی و علت بخشش را، لوس است و کلیشه. دیالوگ اگر جز منطق قصه نباشد جان فیلم را میگیرد و تماشاگر را از فراز پرده به قعر صندلی پرتاب میکند.
مشهور است که خانمها در دیدن جزئیات تبحر دارند و به همان اندازه با درک کلیات دچار مشکلاند. این قول اگر درست هم نباشد درباره این فیلم و کارگردانش تا حد زیادی درست از آب درآمده. مهوش صادقی احساسات زنانه را تجربه کرده و سعی کرده در فیلمش نشان دهد اما مردها کلیشهاند و بدون عمق. پدر قصه به شکل بلاهت آمیزی مهربان است. شعر میخواند، پول قرض میدهد، شاباش میدهد و نگران زندگی دخترش است. شوهر به همان اندازه که پدر خوب است مریض است و سادومازوخیست. مغرور است و یکدنده. خسیس است و شکاک. میان این دو زنی است که با شوهرش به تختخواب نمیرود و همین میشود بحران و بهانه رودست آمدنی دوربینی که از روی سهپایه بودن هم طرفی نبسته بود.
مسئله محوری فیلم روشن نیست و بین کلیشههای مختلف میرود و برمیگردد. گاهی چنگی به بخشش میزند گاهی به دعوای زنوشوهری. از همه اینها بدتر پسر خانواده فقیری است که از پدر مهربان فیلم نگهداری میکنند. پسرک در همه صحنههایی که جلوی دوربین است در حال قر دادن است. ظاهراً قری که معادی در ابد و یک روز داد به مذاق سینمای ایران خوش آمده و قرار است رقص مرد پایینشهری به سکانسکلیشههای سینمای ایران اضافه شود. خدا به داد ما برسد و به داد این سینما مردنی.
فیلم دیگری...
دیدگاه تان را بنویسید