ترس از قربانی شدن سیمرغ فجر زیرپای مصلحت گرایی/ این ترکیب قانع‌کننده نیست!

کد خبر: 619412

این هیئت داوران گرچه به نظر متعادل و آرام می‌‌آیند اما قانع‌کننده نیستند و توازن میانشان برقرار نیست؛ مشکلی که در این دوره نسبت به دوره‌های قبلی جشنواره بیشتر به چشم می‌‎آید.

ترس از قربانی شدن سیمرغ فجر زیرپای مصلحت گرایی/ این ترکیب قانع‌کننده نیست!
قانع‌کننده نیست!
سرویس فرهنگی فردا؛ مازیار وکیلی: رای دادن و قضاوت کردن درباره اعضای هیئت داوران در هر جشنواره‌ای امری نسبی است. مدیران و سیاست‌گذاران هر جشنواره بسته به سیاست‌ها و نگاهشان به پدیده سینما هیئت داوران را انتخاب می‌کنند. چه آن‌که در جشنواره کن، برلین، لوکارنو و تورنتو نگاه‌ها و انتخاب‌های متفاوتی می‌بینیم.
اما مسئله‌ای که مسئولان برگزاری جشنواره‌ها رعایت می‌کنند این است که اعضای هیئت داورانی که بر می‌گزینند تا حد زیادی قانع‌کننده هستند. مثلاً وقتی جرج میلر، کلینت ایستوود یا مارتین اسکورسیزی رئیس هیئت داوران جشنواره فیلم کن می‌شوند جدای از آن‌که این افراد موردپسند ما باشند یا نباشند در حرفه خودشان انقدر آدم‌های موفقی هستند که بشود روی داوریشان حساب کرد. ضمن آن‌که میزان نگاه سیاسی به انتخاب اعضای هیئت داوران در جشنواره‌های خارجی در اولویت اول نیست. مثلاً جشنواره چپ‌گرا کن از نئومحافظه‌کار کهنه‌کاری مثل ایستوود هم دعوت به همکاری می‌کند.
مشکل هیئت داوران اکثر ادوار جشنواره فیلم فجر همین عدم قانع‌کنندگی است. انتخاب‌هایی که در اکثر موارد عصاره سینمای ایران نیستند و نمی‌توان روی آرایی که می‌دهند اجماع کرد. همین پارسال که نه سیمرغ بلورین به «ابد و یک روز» رسید باز هم نوع داوری‌ اعضای هیئت داوران موارد مناقشه‌برانگیز زیادی داشت. به عنوان مثال عدم کاندیداتوری «سیانور» در هیچ رشته‌ای و نبود هادی حجازی‌فر در میان نامزدهای بازیگری تعجب بسیاری از اهالی سینما را برانگیخت. حتی نامزدی امکان مینا کمال تبریزی در رشته های متعدد هم بسیار عجیب بود. از طرف دیگر نوع انتخاب بهترین فیلم هم مناقشه‌برانگیز بود. چطور می‌شود فیلمی که نه سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را کسب کرده و در اکثر بخش‌های اصلی شایسته دریافت جایزه قلمداد شده بهترین فیلم جشنواره نباشد؟ این‌گونه انتخاب‌ها که سالیان متمادی است با هر ترکیب هیئت داورانی ادامه دارد به شدت آزاردهنده است.
شاید برخی از خوانندگان بخواهند از جایزه اُسکار مثال بیاورند که همین سال گذشته فیلم «نورافکن» تنها با بردن اُسکار فیلمنامه بهترین فیلم سال شد و یا آن سال‌هایی را یادآوری کنند که «آرگو» و «رانندگی برای خانم دیزی» بدون این‌که در رشته کارگردانی کاندیدا باشند برنده جایزه بهترین فیلم سال شدند. اما این‌جا دو نکته قابل توجه را باید در نظر گرفت. اول آن‌که رای‌دهندگان آکادمی علوم و هنرهای سینمایی یک جمع محدود نیستند و تعداد وسیعی از افراد صنوف مختلف را شامل می‌شوند و رای این اعضا مخفی و بدون اطلاع از نظرات دیگر همکارانشان گزینش می‌شود. جدای از آن در همان سال‌هایی که جوایز به صورت عجیب و غریبی اهدا شد انتقادات از اعضای آکادمی اوج گرفت و این سوال مطرح شد که چرا چنین فیلم‌هایی باید برنده اُسکار بهترین فیلم سال شوند؟ از طرف دیگر مدل برگزاری مراسم اُسکار متفاوت با دیگر جشنواره‌های جهانی مثل کن، برلین، لوکارنو، ونیز و همین جشنواره فجر است. در مراسم اُسکار محصولات تولید و نمایش داده‌شده در طول یک سال را داوری می‌کنند. این در حالی است که در جشنواره‌های دیگر دنیا فیلم‌ها اولین نمایششان در آن جشنواره است.
با نگاهی به این تفاوت‌ها می‌توانیم این قضاوت را داشته باشیم که اکثر انتخاب‌های اعضای هیئت داوران جشنواره فیلم فجر در تمام این سال‌ها نتیجه مصلحت‌اندیشی و توصیه‌پذیری بوده است. مگر نه این‌که در سالی که «پرده آخر» واروژ کریم مسیحی تمام جوایز اصلی را درو کرد این «آپارتمان شماره 13» بود که بهترین فیلم سال شد؛ پس این معضل متعلق به امروز نیست و از دیرباز در مسئله‌ داوری‌های جشنواره فیلم فجر وجود داشته است. همین سه سال پیش بود که هیئت داورانی با وزنی بسیار بالاتر از هیئت داوران امسال اسیر حاشیه‌های فراوان شدند و مجبور شدند بعضی از آرای خود را پس بگیرند و در انتخاب‌هایشان دخل و تصرف کنند.
اعضای هیئت داوران امسال هم به جز دو مورد گزینه‌های خوبی برای داوری نیستند. محمد مهدی دادگو و محمدرضا تخت‌کشیان دو تهیه‌کننده عضو هیئت داوران هستند. این دو انتخاب چند سوال را به وجود می‌آورد. اول آن‌که چرا باید دو تهیه‌کننده در لیست هیئت‌داوران حضور داشته باشند؟ آیا نمی‌شد به جای این دو نفر یک فیلمبردار یا تدوین‌گر در لیست گذاشت تا لیست قانع‌کننده‌تر شود؟ بعد آن‌که چرا محمدمهدی دادگو و محمد رضا تخت‌کشیان؟ آخرین فیلمی که دادگو تهیه کرده است مربوط به هشت سال پیش است. تخت‌کشیان هم پنج سال است از فضای تولید سینما دور است. آیا نمی‌شد دو تهیه‌کننده شهیرتر و به روزتر را در این لیست گنجاند؟ سوال بعدی درباره نبود فیلمبردار، صدابردار و تدوین‌گر در این لیست است. دو تهیه‌کننده که به احتمال بسیار زیاد با ظرافت کارهای فنی سینما چندان آشنا نیستند چگونه می‌خواهند درباره این بخش‌های به شدت پیچیده نظر بدهند؟
مسئله بعدی انتخاب دو کارگردان این لیست عجیب است. کسی خبر دارد آخرین ساخته‌های سینمایی اسدی و هنرمند به چه زمانی باز می‌گردد؟ آیا کارگردان‌های بهتری نبودند که می‌توانستند در این لیست قرار بگیرند؟ حتی به جای اکبر نبوی می‌شد از مسعود فراستی یا مجید اسلامی استفاده کرد. شاید بتوان تنها رویا نونهالی و ایرج رامین‌فر را گزینه‌های قابل دفاع هیئت داوران امسال دانست. گزینه‌هایی که باید منتظر آرای نهایی‌شان باشیم تا شاید بتوان قضاوت بهتری از انتخاب‌هایشان داشت.
اما در یک شمای کلی و به دلایلی که ذکرشان رفت این هیئت داوران گرچه به نظر متعادل و آرام می‌‌آیند اما قانع‌کننده نیستند و توازن میانشان برقرار نیست. می‌توان پیش‌بینی کرد که باز هم در اعطای جوایز شاهد مصلحت‌گرایی و به دست آوردن دل همگان باشیم و آن وسط هم چندتایی دیپلم افتخار در راستای همین مصلحت‌گرایی اهدا شود تا کسی دلخور از اختتامیه بیرون نیاید. البته باید صبوری کرد و تا روز آخر به انتظار نشست. شاید این هیئت داوران بتوانند ما را قانع کنند که بهترین انتخاب‌های ممکن بودند. پس منتظر انتخاب‌هایشان می‌مانیم و اُمیدواریم انتخاب‌هایی که انجام می‌دهند قابل دفاع باشد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت