سیما تیرانداز: احساس امنیت نمیکنم
سیما تیرانداز گفت: به عنوان هنرمند احساس امنیت نمیکنم.
وی ادامه داد: یکی از آسیبهای کار ما این است که تایم و زمان دارد. ما تا زمانی که کار میکنیم دستمزد و حقوق میگیریم و باید در این مدت خودمان را تامین کنیم که خیلی سخت است یا از چیزی مثل کپی رایت استفاده کنیم. آن طرف امکاناتی ایجاد میکنند که من نوعی که دیگر شاید نتوانم کارگردانی کنم، امتیاز تهیهکنندگی میگیرم و چرخه درستی شکل میگیرد. فکر میکنم اکنون امنیت خوبی نداریم و اگر من نتوانم کار کنم، تکلیف من نامشخص خواهد بود.
این هنرمند در برنامه «چشم شب روشن» به تهیه کنندگی امیر قمیشی، با اجرای محمد صالح علا، با حضور مهرداد رایانی مخصوص کارشناس و منتقد بخش تئاتر شنبه دوم بهمن ماه، حضور داشت.
رایانی مخصوص در این گفتگو تیرانداز را یکی از برگزیدگان حوزه تئاتر در جشنوارههای مختلف تئاتر فجر معرفی کرد که تا به حال چهار بار برای بازیگری و یک بار برای کارگردانی جایزه گرفته است.
تیرانداز در ابتدای سخنانش گفت: به خاطر واقعه ساختمان پلاسکو و شهادت تعدادی از هموطنان قهرمان و آتشنشانان عزیز خدمت همه مردم ایران تسلیت میگویم.
وی افزود:در دهمین جشنواره تئاتر فجر بهترین بازیگر زن را به صورت مشترک با خانم پانته آ بهرام گرفتم. سپس در بیستمین جشنواره تئاتر فجر به خاطر نمایش «محاله فکر کنید اینطوری هم ممکنه بشه» جایزه گرفتم. یک سال بعد در اولین جشنواره طنز اصفهان که دو دوره بیشتر برگزار نشد، بهترین بازیگر نقش اول زن شدم. در بیست و هشتمین جشنواره تئاتر فجر نیز به خاطر «پری خوانی عشق و سنگ» جایزه گرفتم.
6 ماه تمرین کردیم اما کارمان انتخاب نشد
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با بیان اینکه در این دوره از جشنواره حضور ندارد، ادامه داد: دلیل این عدم حضور را نمیدانم. من کاری را با هنرجویان کارگاهم طی 6 ماه تمرین آماده کردم، نمیخواهم از کار خودم تعریف کنم، خیلیها که دیدند از کار خوششان آمد. 22 هنرجوی جوان را روی صحنه بردن کار سختی است. متن این کار را خانم نیوشا تبریزی نوشته بود، کار را ارائه دادیم و متاسفانه انتخاب نشد.
وی در پاسخ به این نکته رایانی مخصوص در اینباره که علی رغم بازار کاری که برای تیرانداز در حوزه سینما و تلویزیون تأمین است، حضور در تئاتر را از دست نمیدهد و به ویژه در حوزه آموزش بازیگر و کارگردانی هم فعال است، گفت: همیشه گفتهام. کار بازیگری و کارگردانی را در ادامه هم میبینم و از نظر من کار هنری کردن، ارجحیت دارد به اینکه در سینما یا تئاتر یا تلویزیون باشد. من سالهای زیادی هم در رادیو بودم و نمایشهای زیادی را آنجا ضبط کردم و در 5 سالی که رادیو کار میکنم در خدمت آقایان عمرانی و پیشگر بودم.
نفسِ کار هنری کردن برایم از هرچیزی مهمتر است
این هنرمند تصریح کرد: برای من نفس کار هنری کردن مهمتر است تا اینکه بخواهم به حوزه خاصی فکر کنم. من زمانی که اولین جایزه بهترین بازیگر زن را گرفتم 18 ساله بودم و چند سال بعد شروع به تدریس کردم که تا به حال ادامه دارد. اکنون خیلیها که از من بزرگتر هستند، وقتی مرا میبینند، میگویند شما استاد من بودید. کلا این قضیه تربیت بازیگر باعث شد که من به سمت کارگردانی سوق پیدا کنم و این مسیر برایم تعیین شود. در عین حال که به نظرم کارگردانی و بازیگری نزدیک به هم هستند.
بازیگری و کارگردانی در تئاتر را مدیون حضور در جشنواره فجر هستم
تیرانداز در پاسخ به این سوال رایانی مخصوص که جشنوارهی تئاتر فجر چقدر در موفقیت او تاثیرگذار بوده و اگر در جشنواره دهم جایزه نمیگرفته آیا به این موفقیتها میرسیده یا خیر، ادامه داد: نه این اتفاق نمیافتاد. تقریبا دو سال است، میدانم که جشنواره فجر به شکل تولیدی به کارها نگاه نمیکند و متاسفم از این اتفاقی که میافتد. من حضور خودم را به عنوان بازیگر و کارگردان مدیون حضور در جشنواره فجر هستم. خصوصا کارگردانی چرا که شروع به تولید کار برای جشنواره فجر کردم و اگر جایگاهی برای خودم پیدا کردم مدیون این اتفاق هستم.
وی افزود: این اتفاق بدی است که تولید تئاتر اتفاق نمیافتد، آن هم در این شهر تهران بزرگ که 110 سالن نمایشی وجود دارد. داوری که آنجا مینشیند، نمیتواند بگوید من بهترین کار را انتخاب میکنم. به هر حال سلیقهای است. خودمان هم داور بودهایم و این را میدانیم. فکر میکنم ظلم بزرگی به کسانی که اکنون کار میکنند شده است. از شکل تولیدی خارج شده، باید کار را حتما اجرا کنید و سی دی آن را به داور ارائه دهید. در حالی که اجرای نمایش تاثیر بسیاری دارد. به نظر خود من که در این شرایط شاید نتوانم قضاوت درستی کنم. اما وقتی کار تولیدی کنید، داوران از نزدیک کار شما را می بینند و این اتفاقها باعث میشود انتخاب بهتری رخ بدهد.
این هنرمند درباره حضور بانوان در این عرصه گفت: من نگاه جنسیتی ندارم و فکر میکنم کیفیت حرف اول را میزند. خود من کارهای زیادی را تجربه کردم و توانستم بالانس ایجاد کنم.
تکلیف دوستی که 9 سال است کار نکرده چیست؟
این بازیگر در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: به نظر میرسد دستمزدهای ما زیاد است اما اگر آن را بین ماههای سال تقسیم کنید چیزی نمیماند. شاید شما سه سال بیکار باشید. دوستان نویسنده خوبی داریم که سالها نتوانستهاند کار کنند، مثلا یکی از دوستان من 9 و دیگری 4 سال است کار نکرده، تکلیف چیست؟ بنابراین اصلا امنیتی در حوزه تئاتر نداریم.
وی با بیان اینکه تولید تئاتر حالا خیلی کار سختی شده است، افزود: فکر میکنم منی که هر سال دارم یک کار کارگردانی میکنم به این نتیجه رسیدهام که اصلا نباید سراغ کارهای پربازیگر بروید. اگر بخواهید به مرکز هنرهای نمایشی بروید و بخواهید کف دستمزد بازیگران الف و قرارداد تیپ را از خانه تئاتر بگیرید، باورتان نمیشود، قرارداد تیپ فعلی مبلغی است که 10 سال پیش هم همین بود. درجه الف بازیگری 5 میلیون و 400 هزار تومان است، هیچ جهشی نداشته است.
مرکز هنرهای نمایشی 12 میلیون تومان به من داد و 11 میلیون تومان هزینه دکورم شد!
تیرانداز اضافه کرد: من خودم را همیشه در این موقعیت میگذارم و چون کار میکنم هزینه تولید یک تئاتر را میدانم. میدانم اگر بخواهیم یک تخته را به عنوان دکور استفاده کنیم از سه سال پیش که 150 هزار تومان بود، دو سال پیش تبدیل به 350 هزار تومان شد. آخرین کاری که من انجام دادم، هزینه دکورم 11 میلیون تومان شد. من از مرکز هنرهای نمایشی بابت تولید آن تئاتر 12 میلیون گرفته بودم. سه میلیون تومان هم از جیبم گذاشتم. چهار میلیون تومان را بین بازیگرانم تقسیم کردم که اصلا خجالت میکشیدم و توانستم نفری 500 هزار تومان به آنها بدهم و تشکر کنم که در جشنواره همراه من بودند. دکور هم هیچ چیز خاصی نبود و چند تا تخته روی هم قرار گرفته بودند. هزینهها به این شکل سرسام آور بالا رفته است. اما میشود به بازیگران گفت شما نباید دستمزد بگیرید!؟ باید در تئاتر در راه رضای خدا کار کنی!
وی ادامه داد: مبنای خانه تئاتر برای بازیگر الف 5میلیون و 400 هزار تومان است. درست است که قراردادهای خارج از این مبالغ هم بسته میشود و تهیهکنندگانی با قراردادهای دیگر وجود دارد اما شما وقتی تهیه کننده نداشته باشید، مجبورید محور را این قرارداد تیپ قرار بدهی و بگویی من ان شاءالله فروش میکنم، اگر شد دستمزد بیشتری به شما میدهم.
این کارگردان در پایان گفت: آخرین کاری که انجام دادم «نیازمندیها» بود که شکل آن فرق میکرد. ولی برای کار قبلترم همین اتفاق افتاد و من به عنوان کارگردان خجالت کشیدم. در سالنهای خصوصی من میتوانم بلیت را 35 هزار تومان بفروشم اما در تئاتر شهر در سالن چارسو در هر اجرا 120 نفر تماشاگر داشتیم و با بلیت 15 هزار تومانی نتوانستم با هزینههای بالایی که بود، کاری از پیش ببرم.
دیدگاه تان را بنویسید