روزنامه خراسان: فیلم«گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی سال ۱۳۴۸ ساخته شد. عزت ا... انتظامی، جمشید مشایخی، پرویز فنیزاده و علی نصیریان بازیگران اصلی فیلم هستند. «گاو» جزو فیلم های متفاوت تاریخ سینمای ایران و از پیشگامان موج نو و نخستین فیلم ایرانی است که در غرب و اروپا مورد توجه و تحسین قرار گرفت. گاو جایزه فیپرشی جشنواره فیلم ونیز ۱۹۷۱ را به دست آورد. فیلم «گاو» بر اساس داستان «عزاداران بیل» ساعدی ساخته شد و نخستین بار در جشنواره فیلم ونیز، بدون زیرنویس انگلیسی روی پرده رفت . فیلم «گاو»تنهااثر سینمای پیش از انقلاب است که پس از انقلاب نیزبر پرده سینماهای کشور رفت و در سینماهای «هنر و تجربه » اکران و بار ها نیز از تلویزیون پخش و در رأیگیری منتقدان سینمای ایران بارها به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران برگزیده شده است . مهم تر از همه این که تنها فیلم سینمای پیش از انقلاب است که امام خمینی(ره) آن را تایید و از آن به عنوان سینمای سالم یاد کردند.به گزارش سینما ژورنال،« ژان میشل فرودون» سردبیرپیشین «کایه دو سینما »
درباره فیلم «گاو » اثرداریوش مهرجویی با وی گفت و گویی انجام داده است . مهرجویی در این گفت و گو ناگفته ها ونکات جالب و کمتر شنیده شده ای درباره ساخت فیلم «گاو» بیان کرده است.
می خواستم فیلمی بسازم که فرم نوینی داشته باشد
من مدرک فلسفه ام را از دانشگاه«یوسیالای» گرفتم ولی همانموقع هم عشقم سینما بود. انگلیسی یادگرفتم تا بتوانم تاریخ سینما بخوانم. دقیقا این دلیلی بود که باعث شد به آمریکا بروم. آن جا البته آغازی برای تضاد فرهنگی بود؛ موسیقی، فیلمهای آن زمان و موج نو…در مجتمع دانشگاهی ما «ژان لوک گدار» ،«اینگمار برگمان»، «میکل آنجلو آنتیونی» و«لوییس بونوئل» میآمدند. وقتی به ایران بازگشتم میخواستم فیلمی با همان حال و هوا بسازم؛ فیلمی که واقعیت روزمره کشورم را به تصویر بکشد ولی فرم نوینی داشته باشد.من به مناطق مختلفی در ایران سفر کرده و دیدهام که روستاییها چطور زندگی میکنند. روستاییها جمعیت زیادی هستند که هرگز در سینما، رسانهها و البته سخنرانیهای سیاسی جایی ندارند. رویای من این بود به آنها تصویری بدهم. پیشتر غلامحسین ساعدی را میشناختم که مجموعه داستانی- که اتفاقاتش در روستای کوچک دورافتادهای میافتد- منتشر کرده بود. در میان این داستانها، «گاو» هم قرار داشت که ما را به این فکر انداخت تا از روی آن فیلمی بسازیم. فیلمنامه فیلم را دونفری با هم نوشتیم، البته در فیلم از شخصیت هاو شرایط کلی آن مجموعه داستان استفاده
کردیم و اینطور نبود که فقط داستان «گاو» را مدنظر قرار دهیم. ما شبها به مدت سههفته در دفتر او کار میکردیم. ساعدی روانپزشک بود و روزها کار میکرد و شبها هم از کلینیک او استفاده میکردیم.
وقتی فیلم به پایان رسید جلوی پخش آن را گرفتند
فیلم گاو توسط وزیر فرهنگ و هنر به مرحله تولید رسید. آن زمان آنها نمیدانستند قرار است چه کاری انجام دهیم و فکر میکردند کارمان مستند است. به همین دلیل به من ابزار لازم برای این فیلم دادند و از لحاظ مالی آن را تامین کردند. وقتی فیلم به پایان رسید عصبانی شدند و جلوی پخش آن را گرفتند. آن زمان تبلیغات شاه تاکید زیادی بر «مدرنیزاسیون» روستاها داشت و طبیعتا این موضوع با چیزهایی که در فیلم وجود داشت، همخوانی نداشت. ما پس از بررسی تقریبی چندین مکان، «گاو» را در قزوین فیلم برداری کردیم. چون معماری آن روستا و محیط اطرافش به نظرم مناسب آمد، ولی داستان این فیلم میتوانست هرجای کشور رقم بخورد.
اهالی روستا در نقش خودشان ظاهر شدند
بازیگران اصلی فیلم،بازیگران تئاتر بودند. من هنرپیشههای اصلی را با بازیگران غیرحرفهای که اهالی همان روستا بودند و کم و بیش در نقش خودشان ظاهر شدند، ادغام کردم. صحبتهای زیادی با آنها کردم تا بتوانم بازی متفاوتی از روستاییها بگیرم. همه بازیگران این فیلم در سینمای ایران به چهرههای سرشناسی تبدیل شدند که نخستین آنها عزت ا... انتظامی بود که بیش از صدنمایش نامه بازی کرده بود، ولی فیلم «گاو» نخستین نقش سینماییاش بود. او بعد از آن به ستارهای بزرگ تبدیل شد و در هفتفیلم دیگر با هم همکاری کردیم.
فیلم «گاو» را تحت تاثیر ترکیبی از آثار کارگردانان بزرگ اروپایی ساختم
من از قبل تعریف مشخصی برای فیلم «گاو»نداشتم. فکر میکنم این فیلم را تحت تاثیر ترکیبی از آثار کارگردانان بزرگ اروپایی ساختم که در آمریکا با آنها آشنا شدم. «مهر هفتم» تاثیر زیادی روی من گذاشت، همان قدر فیلمهای« دسیکا »و «آیزنشتاین» نیز تاثیرگذار بودند. البته به فیلمبردارم که مستندهای زیادی در شرایط سخت گرفته بود، اعتماد کردم. هرچند آن فیلم نخستین فیلم داستانی بود که فیلمبرداری میکرد. ما فیلمبرداری صحنههایی در سیاهی مطلق را تجربه کردیم و در کنارش با استفاده از صفحات بزرگ، استفاده غیرمعمول از نور را هم تجربه کردیم. با این حال، در کل همه چیز در لحظه اتفاق میافتاد، بدون اینکه از قبل دربارهاش تصمیمی گرفته باشیم.
یک وجه سوررئالیست در قصه فیلم وجود دارد
داستان مردی که گاوش ناپدید میشود و خودش را به جای گاو میپندارد، از نظر من داستان کمیکی نیست.یک وجه سوررئالیست در این قصه وجود دارد، ولی منابع و مباحث بسیار عمیقتری در آن نهفته است.ابنعربی، فیلسوف بزرگ میگوید یکی از مراحل مسیر عشق عرفانی رسیدن به لحظهای است که بین عاشق و چیزی که به آن عشق میورزد، ادغام به وجود بیاید. این اتفاقی است که برای روستایی فیلم که دیوانهوار گاوش را دوست دارد، میافتد. میتوان این مورد را کمیک یافت ولی در کل هرگز حالتی خندهدار و مسخرهکننده ندارد. اگر بعدی کمیک داشته باشد به این خاطر است که او بقیه روستاییها را متهم به این میکند که گاوش را دزدیدهاند. در حالی که روستاییها در درد او شریک میشوند تا به اوکمک و از او مراقبت کنند.
حین اکران فیلم«گاو» آن را ترجمه میکردم
پخش فیلم«گاو» ابتدا ممنوع شد و سرانجام با برچسبی مبنی بر این که «اتفاقات این فیلم مربوط به دهها سال قبل است»اجازه اکران یافت.فیلم سه سال توقیف بود و بعد جشن هنر شیراز تصمیم گرفت آن را اکران کند. فیلم از دعوای بین وزارت فرهنگ و هنر و تلویزیون ملی بهره برد. به لطف آن اکران فیلم خیلی سریع با موفقیت روبهرو شد و واکنشها و نقدهایی که درباره آن شد خصومت حکومت وقت را نرمتر کرد. آن زمان، دوستی فرانسوی که کارگردانی به نام «رنو والتر» بود، فیلم «گاو» را پنهانی از ایران خارج کرد و در سال١٩٧١ به جشنواره فیلم ونیز رساند و آنجا از فیلم استقبال گستردهای شد. البته فیلم زیرنویس نداشت و من بهطورزنده در حین اکران فیلم، آن را ترجمه میکردم.پس از آن «گاو» به دهها جشنواره دیگر هم دعوت شد. وزیر فرهنگ و هنر گفت که این فیلم مایه افتخار ایران است و اجازه پخشش را با همان برچسبی که به آن اشاره کردید، داد؛ برچسبی که البته کسی را گول نزد.
من هرگز متوقف نمیشوم
همان زمان فیلم «گاو» توسط امام خمینی (ره)بهعنوان فیلمی نمونه معرفی شد. فیلم« گاو» در دو نوبت نقش مهمی در سینمای ایران بازی کرد. اولین بار به مثابه نشانهای بود که پرداختن و گذر به سینمایی دیگر را ممکن میکرد. ما به همراه کارگردانان دیگر راه را باز کردیم. پس از انقلاب سینما در شرایط بسیارحساسی قرار گرفته بود؛ سالنها را آتش میزدند و سینما به عنوان محلی از فساد تلقی میشد، ولی خوشبختانه یک شب «گاو» از تلویزیون پخش شد و فردای آن روزامام خمینی(ره) اعلام کردند باید فیلمی مثل «گاو»ساخته شود و این که: «ما در کل مخالف سینما نیستیم. ما مخالف فحشا هستیم.» این جمله تیتر درشت همه روزنامهها شد. با این وجود فیلم های من از زمان «گاو» تا کنون بارها سانسور شده اند، فیلم های «دایره مینا» ،«مدرسه ای که می رفتیم»،«بانو»و«سنتوری» توقیف شدند یا پس از چند سال توقیف به نمایش در آمدند. اگرپروژهای رد میشد من هرگز متوقف نمیشدم و نمی شوم وفیلم نامه دیگری مینویسم.
دیدگاه تان را بنویسید