سرویس فرهنگی فردا- مازیار وکیلی: حمید نعمتالله یکی از پرکارترین سالهای دوران حرفهای خود را پشت سر گذاشته. در یک سال دو فیلم را آماده نمایش کرده و همراه دوست و یاور همیشگیاش هادی مقدمدوست روی طرحهای مختلف دیگری کار میکند. هر دو فیلم حمید نعمتالله احتمالاً از فیلمهای حاضر در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر خواهند بود. فیلمهایی که از همین الان هم کنجکاوی زیادی دربارهشان وجود دارد.
کارنامه فیلمسازی نعمتالله پر از غافلگیریهای شگفتانگیز است. نعمتالله کارش در سینما را از مطبوعات آغاز کرد و بعد به سمت دستیاری رفت و با اولین فیلمش نام خود را بر سر زبانها انداخت. بوتیک شگفتی جشنواره بیست و دوم فیلم فجر بود. یک درام تلخ اجتماعی که داستانش را به تکاندهندهترین شکل ممکن تعریف میکرد و آدمها و روابط بین آنها را آنقدر واقعی از کار درآورده بود که تماشاگر را پس از تماشا بهتزده میکرد. بوتیک موفق شد سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و دوم جشنواره فیلم فجر را به دست آورد و اکران موفقی هم داشته باشد.
اما موفقیت بوتیک باعث نشد تا نعمتالله بلافاصله فیلم بعدیاش را کلید بزند. بین بوتیک و بیپولی پنج سال وقفه اُفتاد. بیپولی به هیچوجه شبیه بوتیک نبود. فیلمی بود شیرین و جذاب از اوج و فرود بیپولی یک مرد. نعمتالله اینجا هم مثل بوتیک فضاهای مجردی و مردانه فیلم را عالی از کاردرآورده بود و دو سه شخصیت فرعی به یاد ماندنی را از دل همین دورهمیهای مجردی فیلم به شخصیتهای به یاد ماندنی سینمای ایران اضافه کرد. از دیگر کاراکترهای فرعی فیلم که علیرغم حضور کوتاهش بهیادماندنی از کار درآمد احمد رنجه بود. احمد رنجهای که ردپایش در کارهای بعدی نعمتالله هم به چشم میخورد. بعد از بیپولی که در جشنواره آن سال سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای لیلا حاتمی به ارمغان آورد، نعمتالله چند سالی در سینما کار نکرد و ترجیح داد به تلویزیون برود. بعد از نوشتن طرح اولیه خوابم میاد، او یکی از بهترین(و شاید بهترین) سریالهای بعد از انقلاب را ساخت؛ وضعیت سفید. روایتی تکاندهنده از عشق معصومانه و پاک امیرمحمدگلکار به خانم شیرین در سالهای دهه شصت آنقدر دقیق و پر از جزئیات از کاردرآمد که نام نعمتالله را نه به عنوان یکی از
بهترین کارگردانهای سالهای اخیر بلکه به عنوان یک ایماژیست قهار مجدداً بر سرزبانها انداخت. سریال چنان جذاب روایت میشد و پراز لحظات درخشان بود که بیننده را در هر قسمت منتظر یک وضعیت پیچیده نگه میداشت. لحظه اوج این سریال خداحافظی امیر محمدگلکار با رویای خانم شیرین بود. لحظهای عجیب و تکاندهنده که به بهترین شکل فرآیند دردناک بزرگشدن را به تصویر میکشید.
بعد از این فیلم نعمتالله فیلمنامه فیلم جذاب «سربهمهر» را برای یارغارش هادی مقدمدوست نوشت و بعد سراغ «آرایش غلیظ» رفت. فیلمی دیوانهوار و به شدت جذاب که تهمایه فانتزی داشت و توانسته بود داستانی غریب را به عجیبترین شکل ممکن روایت کند. فیلمی با حضور درخشان علی عمرانی و حبیب رضایی و یک حامد بهداد احیا شده که داستانی درباره کلک و دورویی را اُستادانه تعریف میکرد.
نعمتالله حتی در تلهفیلمهایش هم آثار درخشانی خلق کرده. نعمتالله اُستاد پیچیده کردن یک موقعیت ساده است. او میتواند به موقعیتهای ساده زندگی از زاویهای نگاه کند که کسی دیگر نمیتواند آنطور به آن ماجرا نگاه کند. اوج چنین هنری را در تلهفیلم «ای دوست مرا به خاطر آور» ملاحظه میکنیم. یک جناق شکستن ساده به چنان مسئله پیچیدهای بدل میشود که کار یک زندگی زناشویی را به طلاق میکشاند.
دو فیلم امسال نعمتالله هم به شدت کنجکاویبرانگیز و جذاب هستند. خصوصاً رگخواب که گفته میشود هوش از سر اعضای هیئت انتخاب هم پرانده است. رگ خواب و خط قصه به شدت جذابش که درباره اضمحلال یک زن است آدم را به یاد ملودرامهای روانکاوانه کاساوتیس میاندازد. به غیر از این، فیلم همکاری دیگری بین نعمتالله و لیلا حاتمی هم هست که با هم تجربه درخشان «بیپولی» را از سر گذراندند. باید منتظر ماند و چند جایزه را برای فیلم از همین حالا کنار گذاشت. لیلاحاتمی یکی از شانسهای اصلی دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن خواهد بود و میتوان فیلمنامه معصومه بیات و کارگردانی نعمتالله را هم یکی از بختهای اصلی دریافت جایزه دانست. از طرف دیگر نقشهای مکمل فیلمهای نعمتالله هم همیشه از جذابترین کاراکترهای سینمای بعد از انقلاب بودهاند، پس حمیدرضا آذرنگ و الهام کردا هم شانس دارند. رگخواب از هر جهت فیلم مهمی است. یکی از شانسهای اصلی جشنواره امسال است و احتمالاً در زمان اکران هم بسیار بحثانگیز خواهد شد.
شعلهور فیلم دیگر نعمتالله در سال جاری است، فیلمی که از خط قصه آن اینطور بر میآید که به دنیای بیپولی و آرایش غلیط نزدیکتر باشد. خط داستان فیلم که درباره مردی است که تا به امروز در زندگیاش عددی نشده، به ما این نوید را میدهد که با اثری دیوانهوارمثل آرایش غلیظ روبهرو باشیم. فیلم میتواند نوید یک امین حیایی احیا شده را به تماشاگر بدهد، پس میتوانیم منتظر تولد دیگری برای بازیگر پرکار این سالهای سینمای ایران باشیم.
امسال از هر جهت برای نعمتالله سال مهمی است. او که غالباً بین فیلمهایش چند سالی فاصله میاُفتاد، امسال با انرژی عظیمی دو فیلم بحثانگیز را کارگردانی کرده است. دو فیلمی که از هر جهت رونقبخش جشنواره سی و پنجم خواهند بود و فقط باید منتظر باشیم و ببینیم آیا نعمتالله نظر هیئت داوران را هم جلب خواهد کرد یا خیر. نعمتالله از هر جهت در امر بردن جایزه کارگردان بدشانسی بوده است. چه آن زمانی که فیلم دیوانهوار آرایش غلیظ را ساخت، چه زمانی که با بیپولی به جشنواره فجر آمد، فیلمهایش مورد بیمهری هیئت داوران قرار گرفته است. ولی به نظر میرسد حکایت امسال متفاوت است و نعمتالله میتواند بالاخره طلسم را بشکند و با دست پر از جشنواره سی و پنجم بیرون بیاید.
دیدگاه تان را بنویسید