سرویس فرهنگی فردا؛ محمد صادق دهنادی: مسئله ولایتعهدی حضرترضا علیه السلام از دشوارترین مقاطع تاریخ امامت بود. غربت امام رضا در این موضوع، از سوی علویان کمتر از دستگاه ستمکار بنی عباس نبود.
لعنتی که در زیارتنامه امام به افرادی نثار میشود که قبل از شهادت آن حضرت را به تیغ زبان شهید و زخمی کردند، جمله منحصر به فردی است که ظاهرا، در میان ائمه از ویژگیهای امام هشتم است.
اذیتهای برخی از افراد بی بصیرت علوی -نمیتوان اسم اینها را شیعه گذاشت- شاید به خاطر آن بود که علویون در آستانه امامت آن حضرت در اوج بی سامانی و تفرقه بودند.
شهادت حسین ابن علی حسنی در واقعه فخ به عنوان دردناک ترین کشتار اولاد علی بعد از واقعه عاشورا در عصر امام هفتم عملا رهبری سادات حسنی را نابود کرده بود و با حبس پیاپی امام کاظم(ع) و نبود امام، انحراف از خط امامت در فرقه های علوی کیسانی و زیدی و اسماعیلی را به اوج خود رسانده بود. تا جایی که بسیاری از افراد منتسب به بنی هاشم هم قائل به امامت امام علی ابن موسی الرضا نبودند و ایشان را به طعن و سعایت مورد آزار قرار میدادند.
امام گرچه از اختلافات امین و مامون چون جد بزرگوارشان برای تربیت اخلاقی و عقیدتی جامعه بسیار بهره بردند و سعی کردند، شیعه را از گزندهای فکری انحرافی مانند صوفی گری دراویش و تفکرات امامان زیدی و نواب اسماعیلی و... نگه دارند اما مسئله ولایتعهدی شرایط جدیدی برای حضرت ایجاد کرد.
دعوت مامون مکارانه و در پی جلب طرفداری علویون و رفع قیامهای آنها بود. دقت و آشنایی مامون از تشیع به حدی بود که بسیاری گمان دارند وی از نظر اعتقادی و کلامی شیعه بود اما نتوانست از طعم شیرین قدرت برای معتقداتش صرف نظر کند.
ولایتعهدی عباسی ها از طرفی میتوانست به قداست امام در نزد علوی های بیبصیرت ضربه وارد کند؛ اما از نظری نشان می داد که در میان آن همه مدعی امامت، دشمن، بیش از برخی راس رهبری تشیع را میشناسد و می خواهد مورد محاصره و نظارت قرار دهد.
نزدیک شدن اجباری و مکارانه امام به قدرت بازی برد-برد مامون برای بازسازی سیاسی بنی عباس تلقی می شد.
تدابیر امام رضا علیهالسلام البته شرایط را در نهایت به سود تشیع رقم زد به نحوی که مامون دیوانه وار مجبور به اجرای توطئه شوم شهادت امام گردید و نه تنها به مقاصد خود نرسید بلکه چنان حقانیتی برای امام هشتم رقم خورد که بعد از ایشان هیچگاه تشیع رضوی دچار تشتت و فرقه فرقه شدن نگردید.
امام از ولایتعهدی و نزدیکی ظاهری به قدرت استفاده مادی نداشت زیرا اساس قدرت بنی عباس را ناپاک می دانست اما امکان رسانه ای نزدیکی به قدرت سیاسی در آن مدت محدود، چیزی بود که امام می توانست به وسیلهی آن تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
ضرب سکه رضویه در اقصی نقاط سرزمین های اسلامی بی خبر مانده از معارف امامت نام فرزندان علی(ع) شاید برای نخستین بار به اقصای دور دست سرزمین های تازه مسلمان می برد و امکان حضور در دربار عباسی بسیاری از متفکران و دانشمندان سایر اقوام و ادیان را با معارف خاندان پیامبر آشنا نمود.
گفتگوهای انتقادی بین دینی توسط امام و مناظرات اعتقادی به منحرفین در دوره امام رضا و امام جواد علیهما سلام جلوه های رسانه ای بود که فقط در دستگاه حکومت امکان شکلگیری داشت.
در آن دوره تاریخ نگاری مستند نیز از انحصارات دستگاه حکومتی بود و وقایع دربار نو به نو ثبت و اطلاع رسانی می شد.
شاید به همین دلیل تاریخ جزئیات بیشتر و واضح تری از دوره هجده ماهه تبعید امام به خراسان در اختیار نهاده تا سایر بخش های عمر مبارک آن حضرت.
امام رئوف و غریب با بهرهگیری هوشیارانه از این امکان پیام امامیه را فراگیر نموده و توانستند نیروی متفرق تشیع را در طریقت حقه خود و اولاد معصوم و مظلوم شان متمرکز کنند.
توطئه مامون گرچه در پی استحاله تشیع اصیل در دستگاه قدرت بود اما امکان رسانه ای قدرت و موج قدرت فرهنگی و تحرک فکری امام رضا(ع) باعث شد که حقایق شیعه بر مسلمانان و حتی خود علویون آشکار شود و زمینه وحدت سیاسی و فکری آنان برای ورود به عصر غیبت فراهم گردد.
دیدگاه تان را بنویسید