فلسفه آنالوگ در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال/ حکایت کولر بستن روی ماشین پیکان!

کد خبر: 582890

مدیران و برنامه ریزان ما تصور می کنند همین که مثلا فیلمی به جای نوار روی دی وی دی قرار گرفته باشد، یا چند کتاب را بصورت پی دی اف در کتابخانه ی مجازی قرار داده باشند؛ دیگر دیجیتالی شده اند. این مثل اسکن کردن نامه ورقی در اتوماسیون خنده دار و نقض غرض است...

فلسفه آنالوگ در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال/ حکایت کولر بستن روی ماشین پیکان!

نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال و حکایت کولر بستن روی پیکان!

سرویس فرهنگی فردا؛ محمد صادق دهنادی: دهمین نمایشگاه ملی رسانه های دیجیتال تهران در حال برگزاری است. به نظر من که در هشتمین جشنواره رسانه های دیجیتال داور بخش رسانه های دینی بودم و به مقتضای رشته تحصیلی مدام باید این فضا را رصد کنم؛ نمایشگاه از لحاظ های مختلف از ادوار گذشته به مراتب کم رمق تر است.

اما به هر حال مهمترین مشکل این نمایشگاه به جز تبلیغات و تسهیلات ضعیف و نامناسب و مخاطبان اتوبوسی نامناسب تر، نبود روح و فلسفه دیجیتال در ساختار و محتوای آن است.

بسیاری از مدیران و برنامه ریزان ما تصور می کنند همین اندازه که مثلا فیلمی به جای نوار روی دی وی دی قرار گرفته باشد، یا همین اندازه که چند کتاب را بصورت پی دی اف در کتابخانه ی مجازی قرار داده باشند؛ دیگر دیجیتالی شده اند. این کار مثل اسکن کردن نامه ورقی در اتوماسیون خنده دار و نقض غرض است.

مثل این است که شما بخواهی برای مدرنیزه کردن دوچرخه روی آن موتور نصب کنی یا این که بخواهی روی ماشین پیکان کولر ببندی و یک ماشین دیزلی را با یک مبدل گازی کنی... ریشه و اساس محتوای دیجیتالی با این محتواهای مناسب دوره انقلاب فرانسه! متفاوت است.

دهمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال

وقتی محتوای آنالوگ را در کالبد لباس دیجیتالی بپوشانی همان اتفاقی می افتد که امروز در گروه های تلگرام افتاده است. گعده های خیابانی غیبت و کنجکاوی خانم ها و سرکوچه ایستادن ها و تیکه باران کردن دخترها توسط پسران در دهه پنجاه و شصت با همان کیفیت به داخل شبکه های اجتماعی نقل مکان کرده است.

مساله حل نشده رسانه های دیجیتال آن است که این وسایل ارتباط جمعی دارای فلسفه و مبنای ساختاری خاص خود هستند. بسیاری از سازمان ها و شرکت های این عرصه که در نمایشگاه حضور هم دارند و محصولاتشان را ارایه کرده اند متاسفانه در همین فضا هستند و محصولات و روششان کاملا سنتی و مربوط به ده ها سال قبل است.

از سویی برخی دیگر آمده اند که به زبان بی زبانی بگویند زندگی دیجیتالی اساسا زندگی بدی است. بسیاری از ارائه کنندگان کالا و خدمات که برنامه هایشان تحت عنوان سواد رسانه ای و مدیریت مصرف رسانه ای ارائه شده از بنیان مخالف شکل گیری زندگی دوم آدم ها در فضای رایانش ابری هستند با اینترنت پر سرعت مخالف اند و....

نقد زندگی دیجیتالی در نهادهای فرهنگی شرکت کننده به حدی پر رنگ و تا حدی غیر علمی و سلیقه ای است که باید نمایشگاه را ضد دیجیتال ارزیابی کنیم.

این سوء تفاهم هم ناشی از نبود همین نگره فلسفی به تحولات مهم و سرنوشت ساز عصر دیجیتال است.

دهمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال

واقعیت این است که این عدم آشنایی نه تنها قابلیت های بهینه زندگی دیجیتالی را در خدمت تمدن نمی آورد بلکه نهایتا جامعه را دچار سردرگمی و تضاد زیادتر از آنچه هست؛ می نماید.

خیلی ها از تحولات عصر دیجیتال می ترسند. این ترس البته به مصداق حدیث شریف "الناس عدو ماجهلوا "بیشتر ناشی از ندانستن ها است. من اصرار دارم که تمدن دیجیتالی هم مانند سایر ابعاد تمدن انسان ساخته دارای نقائصی است اما باید دانست که برای دست یابی به فرهنگ بهینه در عصر دیجیتال راهی جز شناخت درست فلسفه و هویت دیجیتالیزه جهان دوم نداریم.

دیجیتال کردن دانش بدون فهم ابر رسانا، فشردگی زمان و مکان، فشردگی مفهوم ، نشانه فهمی و در نهایت تسلط به علوم شناختی میسر نیست. این ها چیزهایی است که اگر بدون آن به سمت موضوع رسانه های دیجیتال برویم خیلی جلو نخواهیم رفت و مثل چند ساله اخیر در آن درجا خواهیم زد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت