عزاداری به‌مثابه نهاد اجتماعی

کد خبر: 578602

آیین عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بی‌تردید محوری‌ترین نهاد اجتماعی تشیع است و آنچه اهمیت این نهاد را افزون می‌کند این حقیقت است که برخلاف بسیاری از موارد مشابه به‌طور پیشامدی و در فرآیند تحولات تاریخی پدید نیامده، بلکه از آغاز به‌صورتی آگاهانه و برنامه‌ریزی‌شده توسط اهل‌بیت(ع) طراحی و ایجادشده است.

سرویس فرهنگی فردا؛ سجاد صفارهرندی:

آیین عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بی‌تردید محوری‌ترین نهاد اجتماعی تشیع است و آنچه اهمیت این نهاد را افزون می‌کند این حقیقت است که برخلاف بسیاری از موارد مشابه به‌طور پیشامدی و در فرآیند تحولات تاریخی پدید نیامده، بلکه از آغاز به‌صورتی آگاهانه و برنامه‌ریزی‌شده توسط اهل‌بیت؟عهم؟ طراحی و ایجادشده است. این ادعا صرفاً مبتنی بر دستورات مؤکد آن بزرگواران درباره لزوم حفظ یاد واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا؟ع؟ نیست، بلکه علاوه‌بر آن ما با دستورات و رویه‌هایی مواجهیم که اقتضائات همین نهادسازی است. تأکید برجنبه احساسی مسأله عاشورا که به‌ویژه در توصیه اکید گریستن و گریاندن ظاهر می‌شود، مشارکت دادن خانواده، زنان و کودکان در این عزاداری و حتی رسمیت دادن و تأیید ضمنی آداب و عادات عامه در این امر را می‌توان بخشی از وجوه نهادینه‌سازی عزاداری سیدالشهدا؟ع؟ توسط ائمه اطهار؟عهم؟ قلمداد کرد. این نهاد پربرکت در طول تاریخ تشیع تداوم‌یافته و به اقتضای دگرگونی احوال و روزگاران تحولاتی نیز بدان یافته است. تحولاتی که از تعامل این نهاد با خصایل و فرهنگ‌های قومی و مختصات و شرایط تاریخی ناشی شده است. در حقیقت، عزاداری سیدالشهدا؟ع؟ چون هر نهاد دیگری نمی‌توانست بدون چنین تعاملی دوام آورد و پیام قیام امام حسین و یاران شهیدش را پس از 14 قرن در ذهنیت تاریخی شیعیان و محبان اهل‌بیت؟عهم؟ حفظ و تثبیت کند. در چند دهه اخیر و به دلایل متعدد و متفاوت تمایل چشمگیری به اتخاذ موضع آسیب‌شناسانه نسبت به نهاد عزاداری سیدالشهدا؟ع؟ایجادشده که در موارد زیادی از نیت‌های خیرخواهانه و مصلحانه ناشی می‌شود. بالاتر آنکه، این آسیب‌شناسی‌ها خالی از توجهات و بصیرت‌های اصیل و درست نبوده و به‌عنوان‌مثال اثر ارزشمندی چون حماسه حسینی استاد شهید مطهری بر بخشی از اصلی‌ترین آسیب‌ها و انحرافات این فضا متمرکزشده است؛ اما در مواردی این نگرش‌های آسیب‌شناسانه خواه در نسخه روشنفکرانه و خواه در نسخه‌های راست‌کیشانه و علمایی، به ایده‌هایی انتزاعی و بی‌نسبت با واقعیت متشبث شده و مشخصاً مقتضیات تثبیت و تداوم عزاداری سیدالشهدا به‌مثابه یک‌نهاد اجتماعی را مورد غفلت قرار می‌دهند. مقتضیاتی که ازجمله آنها پیوند پایدار با عواطف و احساسات مردمان و تعامل مستمر با جویبار جاری فرهنگ است. البته روشن است، آنجا که پای آلودگی به محرمات شرعی یا بدعت‌های انحرافی در میان است، از شمول این بحث خارج است. در چنین مواردی بر عهده عالمان دین و مصلحان اجتماعی است که در مقابل بدعت و انحراف بایستند و با آن مقابله کنند؛ اما آیا می‌توان بر تمامی ظهورات فرهنگ‌عامه که در منطقه حرمت و ممنوعیت شرعی نیز قرار ندارند، برچسب بدعت زد؟ اگر چنین شود عملاً ازآنچه به‌عنوان نهاد عزاداری سیدالشهدا در جامعه ماست و قدرتمندترین نهادهاست، چیز زیادی باقی نخواهد ماند؛ زیرا اموری چون سیاه‌پوشی و ترتیبات روضه‌خوانی و سینه‌زنی و اطعام و نذری و امثال آنها هیچ‌یک مستند به دستورات خاص شرعی نیستند. این‌ها تجلیات فرهنگی نهاد عزاداری سیدالشهدا هستند که در تعامل با مختصات زمان و مکان کلیتی را ساخته‌اند. فراموش نکنیم که حقیقت قیام سیدالشهدا که همان اعلای کلمه حق و توحید و امربه‌معروف و نهی از منکر است، به‌واسطه همین نهاد عزاداری به ما رسیده است. در روزگاران نزدیک به زمان ما، همگان دیدند که چگونه قیام عاشورایی و حسینی حضرت امام؟ره؟ با اتکای به همین دستگاه و نهاد قدرتمند بالید. حال‌آنکه به باور -کم‌وبیش درست- منتقدان عمده هیئات و تکایا نسخه‌ای غیر انقلابی و تخدیری از قیام سیدالشهدا را روایت می‌کردند. در پانزدهم خرداد 42 تصاویر «حاج آقا روح الله» روی همین «آهن‌های بی‌جان» (علم‌های دسته‌ها و هیئات عزاداری) نصب شدند و چهره تهران را انقلابی و عاشورایی کرد. سبب آن است که حقیقت نورانی قیام سیدالشهدا چون روحی در کالبد این نهاد تداوم‌یافته و در بزنگاه‌ها آتش آن زبانه می‌کشد.

نقادی و آسیب شناسی همیشه خوب و لازم است ولی در عین حال متوجه مقتضیات نهادین عزاداری سیدالشهدا باشیم و از آن محافظت کنیم.
منبع: صبح نو
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت