سرویس فرهنگی فردا: دوازدهمین جلسه از سلسله نشستهای نقد و بررسی آثار حاضر در بخش مسابقه ایران چهاردهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت ویژه فیلم «روباه» با حضور بهروز افخمی کارگردان اثر و مهدی آذرپندار منتقد سینما در پردیس ملت برگزار شد.
برنامه هفت در ارتباط با جشنواره مقاومت پس از اتمام آن پخش میشود
در ابتدای این نشست بهروز افخمی که این روزها مجری و سردبیر برنامه تلویزیونی هفت نیز هست، در ارتباط با دلایل حضور کمرنگ این برنامه در محل برگزاری جشنواره مقاومت گفت: ما در هفت بنای خود را از ابتدا بر این گذاشتیم که همه جشنواره سینمای را پس از اتمام آن مورد بررسی قرار دهیم.
وی افزود: جشنواره مقاومت نیز همانند جشنوارههای سینمای دیگر پس از آن که به پایان برسد در برنامه ما مورد بررسی قرار میگیرد و من هفته قبل در برنامه «هفت» به این موضوع اشاره کردم که جشنواره در پایان این هفته و با به پایان رسیدن جشنواره مقاومت، به بررسی این جشنواره در برنامه هفت خواهیم پرداخت.
تفاوت اصلی روباه با سایر آثار سینمای ایران وجود عنصر تخیل در آن است
پس از این سخنان مهدی آذرپندار منتقد سینما به نقد و بررسی فیلم سینمایی «روباه» پرداخت. وی در سخنانی در ارتباط با این اثر اظهار کرد: وقتی بذای فیلم «روباه» را در جشنواره فجر چند سال قبل دیدم، احساس کردم این اثر تفاوت محسوسی با سایر آثار حاضر در آن جشنواره دارد.
وی ادامه داد: از آن جهت میگویم که این اثر تفاوتی محسوس با سایر آثار داشت که در سینمای رئالیسم زده ایران، کارگردان «روباه» سعی کرده بود تا سعی کرده بود تا با استفاده از تخیل اثری جدید در ژانر معمایی و حادثهای تولید کند.
آذرپندار با اشاره به اینکه دلیل برخی از انتقادات وارده به فیلم به واسطه عدم وجود تخیلی در سینمای ایران است، گفت: برخی از منتقدین فیلم احساس میکنند فضای موجود در این اثر عجیب و غریب است در حالی که این احساس آنها به دلیل آن است که ما در سینمای ایران عادت نداریم که فیلمی را ببینیم که در آن تخیل وجود داشته باشد.
زمانی سرکوب تخیل در سینمای ایران تئوریزه میشد!
وی افزود: تخیل کردن سالهاست که در سینمای ایران سرکوب شده است و حتی زمانی رسیده بود که برخی از نویسندگان سینمای آثار نوشتند که این سرکوب تخیل در سینمای ما را تئوریزی میکرد. این درحالی است که ما با دیدن عنصر تخیل در بسیاری از فیلمهای خارجی آنها مورد تحسین قرار میدهیم اما نمیتوانیم وجود آن را در فیلمهای ایرانی قبول کنیم.
آذرپندار ادامه داد: اما کسانی که وجود این فضای تخیلی در فیلم روباه نقد میکنند در واقع دارند معضل سینمای ایران در ارتباط با عدم استفاده از تخیل را مورد نقد قرار میدهند، چرا که تاکنون به این موضوع مهم بیتوجهی شده است و منتقدین فیلم نیز باید در همان ابتدا تکلیف خود را با این ویژگی اثر و استفاده آن از قدرت تخیل روشن کنند.
نبود کنشهای درونی مناسب تبدیل به پاشنه آشیل اثر شده است
این منتقد سینما در ادامه با اشاره به برخی از ضعفهای ساختاری موجود در اثر اظهار کرد: آنچه که به نظر من به عنوان نقطه ضعف اثر میتوان به آن اشاره کرد این است که با وجود موفقیت نسبی داستان فیلم و کنشهای بیرونی جذاب اثر که برخلاف رویه مرسوم سینمای ایران به شما میرود، کنشهای درونی شخصیتها چندان جذاب نیست.
وی افزود: به همین خاطر شما در فیلم شاهد حضور قهرمانی هستید که کنشهای درونی ضعیفی دارد و درواقع کنشهای درونی او متناسب با کنشهای بیرونیش نیست. این در حالی است که به نظر میآید با توجه به روند داستان باید این کنشهای درونی بیشتر به چشم بیاید و به نظرم از این منظر نبود کنشهای درونی مناسب تبدیل به پاشنه آشیل اثر شده است.
فیلمبرداری روباه در تراز کارهای افخمی نیست
آذرپندار با اشاره به اینکه قصد ندارد این اثر را در حوزه بازیگری مورد نقد قرار دهد، بیان کرد: چون میدانم انتخاب بازیگران این اثر حواشی بسیاری داشته است نمیخواهم از این منظر اثر را مورد نقد قرار دهم البته به صورت کلی به نظرم به طور کلی میتوان گفت که بازیها در این اثر نه خیلی به فیلم کمک کرده است و نه از سوی دیگر اثر منفی چندانی بر فیلم گذاشته است.
وی اضافه کرد: البته گذشته از این موضوع به نظرم مسئله فیلمبرداری اثر با توجه به وجود صحنههای خارجی متعدد در این فیلم و زمان کوتاهی که به تولید آنها اختصاص پیدا کرده است، به شکلی درآمده که در تراز آثار قبلی آقای افخمی به عنوان کارگردان این فیلم سینمایی نیست.
آذرپندار با اشاره به سکانس پایانی اثر نیز گفت: سکانس پایانی این اثر نیز از جمله بخشهای بود که مورد نقد قرار گرفت و حتی وجود آن تبدیل به یکی از دلایل اصلی برخی از منتقدین برای تله فیلم خواندن اثر شده بود در حالی که به نظرم من دلیل وجود این نقدها بیشتر به خاطر همان تفاوتی است که در این اثر با سایر آثار مرسوم در سینمای ایران وجود دارد و پایانبندی متفاوت آن نیز شامل همین موضوع میشود.
وی در پایان تاکید کرد: معتقدم سینمای ایران به ژانر حادثهای و تخیلی نیاز دارد تا نویسندگان آن بتوانند تخیل خود را به کار گیرند و فضایی جدید ایجاد کنند هرچند که این سینمای هیچگاه مورد پسند مدیران نبوده است؛ با این وجود من از روباه استقبال میکنم و تولید چنین آثاری در سینمای ایران را لازم میدانم.
علاقهام به فیلمهای جاسوسی زمینهساز تولید روباه شد
در ادامه نشست بهروز افخمی کارگردان فیلم سینمایی «روباه» در سخنانی گفت: اصولا هر داستانی که در سینما نوشته میشود مقداری تخیل را در خود جای داده است؛ ما نیز به با استفاده از یک حادثه واقعی و علاقهای که من به آثار جاسوسی داشتم، فیلمنامه این اثر را نوشتیم.
وی افزود: به نظر من اصل مطلب آن است که وقتی میخواهیم اثری در قالب یک چارچوب مورد بررسی قرار دهیم باید ببینیم که آیا ان اثر از مقدمات فرض شده برای خود توانسته به خوبی استفاده کند و به یک نتیجه درست برسد، در این صورت است که میتوان گفت نتیجه نهایی کار درست بوده است.
قرار نبوده شخصیت اصلی قصه دچار تحولی اساسی شود
افخمی در پاسخ به این دیدگاه برخی از منتقدین که اثرش را تله فیلم میدانند و نه یک اثر سینمایی اظهار کرد: من از این منتقدین این سوال را میپرسم که با توجه به شرایط سینمای ایران چند فیلم در سینمای ما تولید میشود که تله فیلم نباشد؟ علاوه بر اینکه امروز دیگر فیلمهایی که برای نمایش بر پردههای بزرگ تولید میشوند با فیلمهای تلویزیونی تفاوت چندانی ندارند.
وی همچنین در پاسخ به موضوع مطرح شده از سوی منتقد نشست در ارتباط با نبود کنشهای درونی در شخصیتهای قصه به ویژه شخصیت اصلی داستان گفت: واقعیت آن است که شخصیت اصلی اصلا قرار نیست که متحول شود و به نظرم این فیلم بیشتر مبتنی بر یک نوع کمدی هرج و مرج است که مصداق آن را در شخصیت اصلی میبینید.
وی افزود: درواقع داستان فیلم آن است که با وجود یک مسئله ملی و استراتژیک به نام ترور دانشمندان هستهای، شما با شخصیتی روبرو هستید که بدون توجه به این مسئله مهم ملی و حتی جهانی تنها به فکر تلکه کردن دیگران کسب درآمدر بیشتر از طریق دروغ گفتن به همه افراد پیرامونش است.
ماجرای پیشنهاد حجتالاسلام زم برای تولید شوکران چه بود؟
افخمی همچنین در پاسخ به سوال یکی از حضار در ارتباط با سفارشی ساخته شدن این اثر گفت: من هیچگاه فیلمی نساخته ام که خارج از علاقه شخصی خودم باشد و در مورد این اثر هم زمانی تصمیم به ساخت آن گرفتم که داستانی در ارتباط با آن در ذهن خودم داشتم و پس از طرح پیشنهاد تولید از سوی تهیهکننده، به واسطه داشتن همین داستان تصمیم گرفتم که به سراغ تولید اثر بروم.
وی افزود: حتی در مورد آثاری همانند شوکران نیز همین مسیر را پیمودم و در جواب به درخواست حجتالاسلام زم در ارتباط با تولید اثری با مضمون صیغه با توجه به اینکه داستانی درارتباط با این موضوع در ذهن داشتم به ایشان اعلام کردم که میخواهم اثری با این مضمون بسازم که با آن موافقت شد و نتیجه آن شد شوکران.
تنها آثاری سینمایی هستند که دیدن دسته جمعی آنها مخاطب را هیجان زده کند
کارگردان فیلم سینمایی روباه با اشاره به روند فیلمبرداری این اثر نیز اظهار کرد: فیلمبرداری روباه 90 جلسه به طول انجامید و اصولا از لحاظ تعداد فیلمبرداری تفاوت چندانی با سایر آثارم نداشت. اما به نظرم آن چیزی که آثار سینمایی را از تلویزیونی جدا میکند، موضوع فیلمبرداری آنها نیست بلکه میزان هیجان دیدن این آثار به شکل دسته جمعی است.
وی تصریح کرد: منظورم آن است که در آثاری که در سالهای اخیر به عنوان آثار سینمایی میشناسیم، فقط آن دسته از فیلمها را میتوان سینمایی به حساب آورد که وقتییک جمعیت انبوه به تماشای آن مینشینند از دیدن بخشهای مختلف آن هیجان زده شوند.. درحالی که همین آثار اگر در تلویزیون پخش شوند آسیب میبینند و این تفاوت اصلی آنها با آثار تولید شده برای تلویزیون است که اساسا قرار نیست که وقتی به شکل دسته جمعی دیده میشود، آن جمع را به هیجان آورد.
افخمی تاکید کرد: به نظر من فیلم روباه از این منظر موفق عمل کرده است و صحنههایی را در خود جای داده است که دیدن دسته جمعی آن در سینما، مخاطب را هیجان زده میکند و به همین خاطر روباه را یک اثر سینمایی میدانم. البته این نکته را قبول دارم که فیلم در بخشهایی که مربوط به موتور سواریهای شخصیت اصلی بود به واسطه که حمید گودرزی بازیگر آن موتورسواری بلد نبود، تاحدی در انتقال این حس هیجان به مخاطب موفق نبود.
گفتنی است در ششمین روز از برگزاری سلسله نشستهای نقد و بررسی فیلمهای بخش مسابقه ایران چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت، نشست نقد و بررسی سه فیلم سینمایی «شهید بروجردی»، «تا دور دست» و «اروند» به ترتیب در ساعتهای 18، 19 و 20 در محل پردیس ملت برگزار خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید