خبرگزاری فارس: مستند «پرونده ناتمام» پس تنها چند روز از رونمایی توانست با توجه به اسناد و مدارک تاریخی که در اثر ارائه می دهد مخاطبان خود را در محتوا راضی نگهدارد، گرچه در فرم و تکنیک «پرونده ناتمام» می توانست مستند بهتری باشد اما در بخش محتوایی در کنار جذب مخاطبان عام توانست واکنش نخبگان فرهنگی سیاسی و مورخین را برانگیزد تا جاییکه برخی در رسانهها به تاکید و تکذیب روایت تاریخی مستند پرداختند. در ادامه گفتو گوی ما را با موسی حقانی پژوهشگر تاریخ معاصر در مورد این مستند میخوانید: نظر شما درباره مستند«پرونده ناتمام» چیست؟ برخی از کارشناسان معتقدند پرداختن به این موضوعات انحراف در تاریخ است؟ تولید این مستندها از این جهت که با خلا اطلاعاتی و منابع مواجه میشویم سخت است. ولی باید روی این موضوعات کار کرد. به نظر من باید کارهایی مثل مستند پرونده ناتمام ساخته شود. در این مستند نکات جذاب و جالبی ذکر شده و دسترسی به این فیلم ها و نطق ها کار سختی است که برای ثبت در تاریخ مفید است. از طرفی دیگر مصاحبه های فیلم بعدها به فهم بهتر تاریخ پیچیده دهه 60کمک میکند. البته من به عنوان کسی که در آن زمان حضور داشتهام و تا
حدودی هم در این موضوعات پیگیری تاریخی داشتهام، در کل میگویم که این مستند نکته جدیدی را مطرح نمیکند ولی به هر حال سراغ افرادی رفته است که شاید تا به حال حرفهای آنها کمتر شنیده شده است و حتی مطالبی که تابه حال به صورت در گوشی مطرح شده را مستند کرده است. صرف نظر از اینکه این جریان در انفجار نخست وزیری نقش داشته یا نداشته، اشتباه کرده یا نکرده، تسامح یا تساهل آنها منجر به این اتفاقات شده یا نشده، میخواهم بگویم که کسی که می خواهد به این بپردازد نباید به قصد متهم سازی جریانی وارد این کار بشود. چون امکان دارد نتواند استدلالهای طرف مقابل را که متهم است درست بفهمد و درک بکند و البته به نظر میآید در این مستند یک مقدار این اتفاق افتاده است. نکته مهمی که در این نوع کارها باید رعایت بشود، این است که کارگردان نباید با پیش داوری وارد ساخت مستند بشود. این موضوع خیلی مهمی است. چون درگیری جناحی در آن برهه از زمان وجود داشت و حتی در جریان این پرونده این شائبه جناحی بودن پیش آمد. مثل آقای عطریانفر که در این مستند میگوید که شهید لاجوردی با آقای بهزاد نبوی و تیم ایشان از پیش از انقلاب و در زندان مشکل داشته و حالا در
جریان انفجار دفتر نخست وزیری، درصدد تلافی کردن و برخورد خطی بوده است. شما با این نظر موافقید؟ این قضاوت درباره شهید لاجوردی نادرست است. چراکه تقوای ایشان مانع از این میشد که بخواهد اینگونه برخورد کند. البته شهید لاجوردی نسبت به سازمان مجاهدین انقلاب و اعضای آن احساس خطر میکرد و به نظر من احساس خطر بیهوده ای هم نبود. چرا؟ چون بعدها نظام و انقلاب از این جریان و افراد سرشناس آن لطمات زیادی دید. در این مستند گام رو به جلویی برداشته نشده است و بهتر بود واکاوی بیشتری صورت میگرفت و با افراد بیشتری مصاحبه میشد . البته این زیاد دست کارگردان نیست چرا که شاید عده ای حاضر نشوند در این موضوع صحبت کنند و البته شاید هم امکان واکاوی بیشتر هم مهیا نباشد چون بالاخره در این موضوعات امنیتی خلا اطلاعاتی وجود دارد و از این نظر اشکال زیادی نمیشود به کارگردان گرفت. ولی ای کاش میشد در این موضوع کار بیشتری صورت بگیرد. اینکه پیش از این گفتید آقای نبوی حاضر به مصاحبه نشدند خودش سوال برانگیز است و یا آقای رئیسی که شما گفتید از جواب دادن طفره رفتهاند، امروز که در زمینه مختومه شدن پرونده ابهام وجود دارد، باید مصاحبه کنند تا
ابهامات برطرف شود که آیا واقعا حضرت امام گفتند این پرونده مختومه شود؟ بالاخره باید جزء به جزء این واقعه مستند شود. خب این عبارتی که آقای سالک در این فیلم درباره مواجهه با بهزاد نبوی پس از انفجار گفتند، جزء موارد و لحظات تعیین کننده است. اینکه آقای نبوی گفته که کشمیری کشته شده، جای سوال دارد. خب آقای نبوی حتما میدانست که شهید رجایی و شهید باهنر هم آنجا هستند، چرا آنها را مطرح نکرده است؟ البته اینها دلیلی بر محکومیت آقای نبوی نیست ولی ثبت این لحظات و اطلاعات خوب و مفید است که این مستند این کار را به کرده است. بالاخره آقای نبوی و خسرو تهرانی و افرادی نظیر اینها در این ماجرا مورد اتهام واقع شدند و این قضیه حل نشده است و ابهاماتی وجود دارد شاید برای خود آنها هم بهتر باشد که صحبت کنند که اگر این اتهام بی پایه و اساسی بوده پاسخ و استدلال قانع کننده بیاورند و در تاریخ ثبت شود. بالاخره باید مشخص شود که موضوع شهید سوم! یا شهادت کشمیری را چه کسی مطرح کرده است؟ چه کسی برای اولین بار گفته است او به شهادت رسیده است؟ من خودم روز تشییع جنازه ها را به خاطر دارم که آن مرحوم مرتضاییفر فریاد میزد «رجایی خداحافظ، باهنر
خداحافظ، کشمیری خداحافظ»! فکر کنم آرشیو این فیلم در صداوسیما باشد. خب، این موضوع را چه کسی مطرح کرده است و ایشان هم اعلام کرده است؟ عدهای ادعا میکنند که ما عمدا این را گفتیم که تا کشمیری از کشور خارج نشود تا بتوانیم او را دستگیر کنیم البته این را نمی توان از آنها پذیرفت. چون آنها خودشان کشمیری را به نخست وزیری آورده بودند. این اعلام شهادت کشمیری باید واکاوی بشود. چون این مساله اتفاقا باعث شد خیلیها گمراه بشوند و فرصتی فراهم شد تا کشمیری فرار کند. من جایی شنیدم محسن سازگارا یک کمربند نیمه سوخته و کیس های را آورد و گفت: «بفرمایید این کشمیری است!» شاید اگر این موضوع واکاوی شود، به اثبات برسد. مضاف بر اینکه الان آقای سازگارا در امریکا با سازمان سیا ارتباط دارد و کاملا هماهنگ است. شاید اگر این همکاری را کنار واقعه انفجار دفتر نخست وزیری قرار دهیم، خیلی از موارد روشن شود و سرنخهای خوبی بدست بیاوریم. البته برخی دیگر از متهمان این پرونده در فتنه 88 و حتی 78 درگیر بودهاند. این مسایل باعث میشود ابهام و پیچیدگی ماجرا بیشتر شود. آیا مستند بیطرف است؟ در این فیلم نظرات متفاوتی مطرح شده است. به عنوان مثال
آقای عزت مطهری میگوید یک درصد هم اعتقاد به این موضوع ندارد که این حادثه به صورت عمدی از طرف آقای نبوی یا دوستانش اتفاق افتاده که این موضوع به بیطرف بودن مستند کمک کرده است و یا صحبت های آقای عطریانفر هم همینطور که باید این افراد در مستند بیشتر شود.
دیدگاه تان را بنویسید