سرویس فرهنگی فردا: هفته نامه یالثارات در تازه ترین شماره خود نسبت به برنامه خندوانه و رامبد جوان انتقادات تندی را مطرح کرد. هفتهنامه یالثاراتالحسین علیهالسلام نوشت: آیتالله سیداحمد خاتمی روز سه شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه سال جاری با اشاره به عادی شدن بدحجابی در جامعه، به حوزه صدا و سیما ورود و تاکید کرده بود: «رسانه ملی به عنوان یک دانشگاه بزرگ، میتواند به مجری و بازیگر بگویند که این سیمای جمهوری است و پوشش خود را درست کنید.»
امام جمعه موقت تهران وارد مصادیق جزئیتری از عملکرد غلط و وارونه رسانه ملی نیز شده و با اشاره صریح به برنامه «خندوانه» ،گفته بود: «چند خانم در برنامه خندوانه قهقه میخندیدند تا مردها را بخندانند، به چه قیمتی میخواهیم شادی باشد؟ به قیمت شکستن حریم ها؛ خنداندن مردم کار پسندیدهای است، اما نه با شکستن حریمها.» اما رامبد جوان، سازنده و مجریِ برنامه خندوانه بعد از چند روز سکوت با انتشار یک ویدئو که با تلفن همراه از خود تهیه کرده بود خیلی ساده اذعان کرد که نیازی به پاسخ او نیست و اساسا اگر نیاز به ارائه پاسخ باشد، این مسئولین رسانهملی هستند که باید به آن بپردازند. رامبد جوان در توجیه این موضع تاکید داشت که او تحت قوانین جمهوری اسلامی و نظارت مسئولین برنامه میسازد.! یالثارات در آن مقطع طی گزارشی تحلیلی به این نتیجه رسید که «کسی در رسانه ملّی، جواب پَس نمیدهد» اما واقعا این سازمان عریضوطویل به کجا پاسخگوست؟ رؤسای آن یکی بعد از دیگری صندلی و میز ریاست را به هم تحویل میدهند، اما رسانه ملی همچنان بر همان ریل قبلی حرکت میکند.ظاهرا شورای نظارت بر صدا وسیما بر اساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی موظف به رسیدگی به عملکرد
سازمان صدا و سیما و حساب پس کشیدن از رئیس آن است. این شورا متشکل از ۶ رجل اجرایی، قضایی و تقنینی است که در کنار مشغلههای زیاد؛ باید بر کار سازمان عریض و طویل صداوسیما هم نظارت کنند! اگرچه هنوز تعریفِ دقیق نظارت این شورا برای ما مشخص نیست؛ چه اهداف و سیاستهایی دارد؟ اختیارات و سیاستگذاریهای اعضایش تا کجاست؟ نه گزارشی از عملکرد این شورا در اختیار مردم قرار میگیرد و نه مشخص است که این ساختار در مقابل تُرکتازیهای رایج در رسانه ملّی چه کاره است؟ در حال حاضر حجت الاسلام اِژه ای به جای حجت الاسلام رئیسی در سمت ریاست این شورا انجام وظیفه میکند که هر دو نماینده قوه قضائیه در جایگاه معاون اولی و دادستان نیز خدمت کرده و میکنند. علی القاعده آنچه ظاهراً معلوم است، سازوکار عملکرد شورای نظارت بر صدا و سیما، آنطور نیست که قادر به جلوگیری از روند فاسد جاری در رسانه ملّی باشد. با این وصف درحالی طی سالهای آزگارِ گذشته تنها مأمن شکایت حزب الله از عملکرد صدا و سیما، همین شورا بوده، حالا امروز این تردید و سوال وجود دارد که نکند شاکیان سوراخ دعا را گم کرده باشند. فضای رها شده رادیو و فضاحتهای جاری در آن به کنار، اما
حداقل تا کنون بارها به الگو سازی فاسد در رسانه ملّی و در قالب برنامههای جذاب هشدار دادهایم. شوخی با زنان نا محرم خندوانه و دورهمی در حالی با گذشت حدود ۲ سال از اجرای اولین دور از ساخت و پخش چنین برنامه هایی ادامه دارد که سازندگان آنها همواره از اهرمهایی با ظاهر دینی و فعالیتهای شبه دینی - مدنی برای مشروعیت زایی در این برنامهها تلاش کرده اند. چنین روندی با حضور عجیب و پر رنگ زنان محجبه چادری در حالی که با تن دادن به برنامه سخیفِ خندوانه مشغول دست زدن و هم نوایی با ترانهها میشوند، آغاز شد. این وضعیت با دعوت از برخی روحانیون و تلاش برای گره زدن فلسفه پوچ برنامه به احادیث و روایات و جعل واژه شادیِ دینی ادامه پیدا کرد. این روند چنان شیب تندی به خود گرفت که مهران مدیری در برنامه دورهمی، حداقل دو بار اقدام به نمایش افرادی کرد که با لباس روحانیت نه به عنوان میهمان، بلکه به عنوان تماشاچی مشغول تماشای محتوای سخیف این برنامه در محل اجرای آن بودند. خَلطِ محتوای بد با خوب در قالب اقدامات بشر دوستانه، مثل جمع آوری کمک برای آزادی زندانیان و خیریهها و... از جمله دیگر ترفندهای مشروعیت زایی است که محتوای فاسد در
لابلای آنها زَرورق پیچی و مخفی میشوند. ترویج موسیقی و تشویق مردم به شادیِ پوچ و کاذب، بواسطه صرف وقت برای تماشای افرادی که تحت عنوان کمدین بازیگری میکنند، روندهایی است که رسانه ملی تنها از آنها برای جلب مخاطب استفاده میکند. البته در این میان شخصیتهای عروسکی مثل جناب خان نیز زیرکانه مشغول بازخوانیِ ترانههای آن سوی آبی در وصف نوامیس مردم هستند و مجری برنامه نیز به سبک خواجههای حرم سرا در بین زنان مدعو، قهقه زنان با خوشوبش و بیحیایی، رفتارِ غیر شرعی را نهادینه میکند. این در حالی است که یکی از کجتابترین برنامههای ساخته شده در طول ۳۷ سال بعد از انقلاب، نیز تحت عنوان «شب کوک»، اولین تجربه خط شکنی در ترویج موسیقی را پشت سر گذاشت و دور جدید آن نیز در سایه تساهل حاکم بر رسانه ملی و فقدان اهرمهای بازدارنده در راه است. با این وصف به نظر میرسد قوه قضائیه باید علاوه بر جرائم رایج در سانههای مکتوب و مجازی، بر اساس وعده دادستان تهران به وضع وخیم جاری در رسانه ملّی نیز رسیدگی کند. اهمیت ورود قوه قضائیه به پرونده صدا و سیما از این منظر اهمیت دارد که مخاطبان در خطر انحراف آن نه اقشارِ ماهواره بین، بلکه
مردم بینوایی هستند که با اعتماد به عملکرد نهادهای برآمده از نظام مثلا اسلامی، با خیال راحت ذهن عائله خود را به برنامههای شبههناک صدا و سیما میسپارند تا سبک زندگی آنان با اباطیل تزئین شده، دچار التقاط شود. هشدار جدی به قوه قضائیه درباره عملکرد صدا و سیما از این منظر اهمیت مضاعف دارد که نا اهلان مرتزق از بیتالمال در این سازمان مشغول تولید برنامه هایی هستند که برآیند آن روند نرم تبدیل معروف به منکر است.
دیدگاه تان را بنویسید