سرویس فرهنگی فردا: برنامه این هفته سینمامعیار با موضوع نقد و بررسی فیلم «مَن» با حضور حامد یامینپور، علی صدرینیا، مهدی مافی، سهیل بیرقی، محمدرضا وحیدزاده، امیرعباس صباغ و با اجرای سید امیر جاوید برگزار شد.
بیرقی: استقبال مردم از «من» عالی است
سهیل بیرقی درباره اوضاع اکران فیلم «من» بیان داشت: سالنهای زیادی نداریم و شروعمان با 14 سالن بود، استقبال مردم خیلی عالی است و کامنتهای مثبتی داریم و فروش هم روز به روز رشد داشته و در طی 6 روز اول اکران، از 350 میلیون در تهران رد کردیم.
وی درباره انتخاب لیلا حاتمی برای بازیگر نقش اول توضیح داد و گفت: انتخاب خانم حاتمی هیجانانگیز است، به دنبال این بودم تا بازیگری که فاکتورهای بیرونیاش خیلی شباهتی به فاکتور بیرونی نقش ندارد دعوت کنم تا بازی کند و از زمان نوشتن به تنها کسی که فکر میکردم خانم حاتمی بود.
او در ارتباط با برداشت منتقدان درباره روایت فساد سیستماتیک در این اثر، اظهار داشت: اهل طبقهبندی مضامین نیستم، خیلی از مضامین میتواند در فیلم باشد در عین حال فیلم میتواند هیچ ربطی به هیچکدام از این مضامین نداشته باشد، ولی بحث فساد سیستماتیک میتواند در این فیلم باشد ولی اینکه صرفاً در این رابطه باشد، خیر اینطور نیست و هرگز در هیچ نوشتهای برای یک مضمون مشخص فیلمنامه نمینویسم. بیرقی در پاسخ به سؤالی مبنی بر فیلم بعد، گفت: تا وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد پروانه ساخت را صادر نکند نمیتوان قطعی صحبت کرد ولی هرروز در حال کار کردن هستیم و امیدواریم که به جشنواره فجر امسال برسد.
روایت کارگردان فیلم را عقیم میدانم
وحیدزاده در ارتباط با روایت و شیوۀ داستانگویی بیرقی در فیلم «من» بیان داشت: فیلم «من» اصلاً فیلم خوبی نیست و انبوهی از چیزهای شگفتانگیز میبینیم که در پس آنها هیچچیز نیست. روایت کارگردان عقیم است و بخش زیادی از کاری که با مخاطب میکند برانگیختن حیرت اوست. ما شخصیتی را معرفی میکنیم که تیپ است و غیرقابل باور است، داستان از خلأ شروع میشود و فقط توضیح میدهد که این آدم ترسناک و مقتدر است و بقیه در برابر او ذلیل هستند و میخواهند خود را به او نزدیک کنند. یکی از ضعفهای مهم فیلم، گفتن است و تنها یک واگویه را تا آخر فیلم میشنوم.
صباغ نیز دیدگاه خود را در این رابطه بیان کرد و گفت: قطعاً فیلم نکات مثبتی دارد و با نظر آقای وحیدزاده به این صورت که فیلم بدی هست موافق نیستم، فیلمی میبینیم که خلاف تمام کلیشههای ذهنی مخاطب از لیلا حاتمی است و اتفاقی که در مورد کاراکتر آذر میافتد کلیشهزدایی است و فیلمساز نه در دفاع از این کاراکتر هست و نه در تلاش برای مذمت او، و خیلی خوب آن موقعیت را به وجود آورده است.
از نقاط قوت اثر، انتخاب لیلا حاتمی است
وحیدزاده در ادامه صحبتهای خود در ارتباط با نقاط قوت و ضعف فیلم اضافه کرد: از نقاط قوت اثر، انتخاب لیلا حاتمی و بازی خانم بهنوش بختیاری و آقای امیر جدیدی هست که خوب و قابل دفاع است. کار عمده فیلمساز، کلیشهزدایی به عنوان ایدۀ اولیه است و نقش خانم حاتمی بیشتر از بازیگری صرف است، امّا همچنان تأکید دارم که این همچنان در حدّ یک تیپ میماند و قصهای نمیبینم.
صباغ در ادامه صحبتهای وی، خاطرنشان کرد: کاراکتر ضد قهرمان و بَدمن، یک زن هست که کارهای مردانه انجام میدهد و وقتی فیلم جلوتر میرود بحث احساسات او تکان میخورد از ارتباطی که با پلیس پیدا میکند و این نکتۀ مثبت فیلم است و خیلی اغراق شده نیست، هرچند معتقدم پایانبندی خیلی سریع انجام میشود.
وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر باورپذیری شخصیت اول اثر، بیان داشت: تمام چیزهایی که در فیلم بیان میشود در حد موقعیت باقی میماند و مشخص نمیشود خط و ربط کجاست و پایان فیلم که آذر دوباره در مقابل مأمور بازجو نشسته است، مأمور به او میگوید ما میدانیم جای شما اینجا نیست، این جملهای تأویلپذیر است. مسأله نفوذ در این اثر به طوری که بتواند در ذهن مخاطب شکل بگیرد به خوبی درنیامده است.
وحیدزاده: این فیلم را نیهیلیستی میدانم
وحیدزاده نیز نکاتی در این رابطه اضافه کرد و گفت: فیلم نتوانسته باورپذیری لازم را برای مخاطب خود ایجاد کند، اتفاقاتی که در فیلم میافتد منطقی نیست مثلاً کارخانه شرابسازی که با خاور شراب را در سطح شهر درون بطریهای آب معدنی جابهجا میکنند و فراتر از واقعیت است. فکر میکنم این فیلم نهیلیستی است و ابعاد مختلفی میتواند داشته باشد، لزوماً به این معنا نیست که با فضای رخوتآور روبرو باشم بلکه میتواند شاد یا اکشن باشد و نیهیلیستی باشد.
صباغ با اشاره به این نکته که شخصیت آذر طوریست که در همان تکرار شکل میگیرد، اذعان داشت: هیجان و شور زندگی آذر انجام همین کارهاست، تا جایی که با آذر و قصههای مربوط به او و شخصیتش سروکار داریم فیلم خوبی میبینیم ولی وقتی نقش کاراکترهای فرعی فیلم مطرح میشود و هیچچیز از اینها نمیبینیم، هم اینها در قالب تیپ درمیآیند و هم به داستان کمکی نمیکنند.
وحیدزاده در پاسخ به این سؤال که «چگونه میشود از یک فیلمنامه غلط (به قول شما)، یک اجرای خوب داشت؟» گفت: واقعاً نمیدانم. بیمعنا شدن زندگی آذر او را میبلعد، عمده جذابیت به خاطر فیلمنامه نیست و به خاطر بازی خانم حاتمی است که تا آخر فیلم به دنبال خود میکشاند.
صباغ در پاسخ به همین سؤال بیان داشت: فیلمنامه کامل نیست و حفرههایی دارد اما پتانسیلهایی هم دارد که اگر همهچیز درست پیش برود میتواند ظرفیتی که دارد بالفعل شود، دلیلی ندارد که اگر فیلمنامهای خوب نبود، بازیگر هم نتواند بازی خوبی داشته باشد.
اتاق آذر، جهت گرهگشایی از گرههای بازنشدنی فیلم مفید است
وحیدزاده در صحبتهای پایانی خود اظهار داشت: یک چیز استعاری در فیلم، اتاق آذر است که برای گرهگشایی از گرههای بازنشدنی فیلم مفید است و این با شخصیت نیستانگارانهای که از شخصیت آذر در فیلم معرفی میشود نسبت دارد و ماشینی بودن او را میتوانیم معادلسازی کنیم. «مَن» به عنوان اولین ساختۀ سهیل بیرقی، اثر قابل قبولی است
صباغ نیز در جمعبندی صحبتهای خود خاطرنشان کرد: فیلم «من» انتقادی - اجتماعی است و فیلمساز خیلی بهتر بود به دنیای کاراکترهای فرعی که هرکدام یک جور بزهکاری را انجام میدهند بیشتر ورود میکرد، ولی به عنوان اولین ساختۀ سهیل بیرقی اثر قابل قبولی است و با این همه فیلمساز فیلماولی که خیلی نمیشود به آنها امید داشت جزو فیلمسازانی است که میتوان به او امیدوار بود.
حامد یامینپور در ادامه برنامه به گفتگو با علی صدرینیا کارگردان مستند «چشم در برابر چشم» پرداخت. صدرینیا به علل پرداختن به سوژه اسیدپاشی در این مستند اشاره کرد و گفت: دلیلش این بود که در بحبوحه اتفاقی که در اصفهان رخ داد، فضایی ایجاد شد که از چند جهت حائز اهمیت است: از یک جهت فضای روانی و عدم امنیت در جامعه ایجاد کرد، از جهت دیگر این ماجرا بود که رسانهها چگونه با این مسئله مهم برخورد میکنند، بنابراین این پرونده را بازخوانی کردیم. سر قصه خانم آمنه بهرامی و لطمهای که وی از نظر جسمانی و روحی دیده بود، و حکم قصاص که گرفت در اثر این حکم یک مورد اسیدپاشی رخ نمیدهد ولی در همین بازه زمانی رسانهها فشار سنگینی روی خانم بهرامی میآورند که گویا در این ماجرا مقصر است. وی درباره رویکرد خود در این مستند اضافه کرد: حرفمان در این مستند این است که باید جایگاه بین قصاص و بخشش را درست ترسیم کرد تا این دو مفهوم خلط نشود، هر دو در دین توصیه شده اما هرکدام جایگاهی دارد. بحثمان در این مستند این بود که آیا رسانههای غربی و سازمانهای حقوق بشری خیرخواه ما هستند که جایی تقاضای بخشش و جایی دیگر تقاضای قصاص میکنند؟ با دقت
متوجه میشویم این رسانهها دنبال چیز دیگری هستند. برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبهها ساعت 14:30 از رادیو گفت وگو پخش میشود، برنامهای با اجرای سید امیر جاوید و تهیهکنندگی و سردبیری محمدجواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.
دیدگاه تان را بنویسید