مجری برنامه «پایش»: سالها دستفروشی کردم
برنامه اقتصادمحور «پایش» از شبکه یک سیما با بررسی وجوه مختلف مسائل روز اقتصادی با اجرای کیاداود اسفندیاری مدت ها است روی آنتن میرود.
ایدهآل شما برای اجرا و برنامهسازی در حوزه کاریتان چیست؟
آرزوی ما رسیدن به این نقطه است که همه قسمتها و بخشهای یک برنامه تلویزیونی را در بالاترین سطح تعاملی با مخاطبان بسازیم، به شکلی که خود مردم، امور اجرایی برنامه را در دست بگیرند. آرزوی بعدی که باید مطرح کنم در مورد موضوعی است که در عمل با آن مشکل داریم، در واقع مسئولان مملکتی خیلی صفر و یکی به ماجرا نگاه میکنند؛ یعنی زمانی که میخواهند در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کنند میگویند یا باید حرف خودم را بزنم یا اینکه به برنامه نمیآیم .
البته منظورم این نیست که به هیچ وجه حرفهای آنها در برنامه عنوان نشود و فقط ما هر کاری که خواستیم انجام دهیم اما احساس میکنم مردم از چنین برنامهای انتظارات زیادی دارند. بهخصوص اینکه چرا سوالها و پیامکهایی را که ارسال میکنیم از مسئول و مهمان نمیپرسید یا نپرسیدید. متاسفانه تعداد زیادی از مهمانان برای حضور در برنامه، شرط تعیین میکنند تا فقط آنان گوینده باشند و راجع به موضوع مد نظرشان حرف بزنند. من میگویم ما و برنامه «پایش» را اگر به کنار بگذاریم، کاش حداقل شرایطی فراهم شود تا زمینه گفتوگوی مردم و مسئولان بیشتر فراهم شود. مسئولان هم به تلویزیون با این دید نگاه نکنند که این قاب فقط محلی برای تبلیغات یا گزارش عملکرد آنهاست و در برابر پاسخگویی به ابهام و سوالی که در ذهن بیننده وجود دارد، هیچ مسئولیتی ندارند که این شرایط به هیچوجه خوب نیست. نزدیککردن مردم و مسئولان به هم، بالا بردن اعتماد مردم به دولت و... نیازمند مشارکتدادن مردم در امور است. نمیتوان مردم را وارد بازی نکرد و از آنها انتظار داشت که در انجام کارها از دولت و مسئولان حرفشنوی داشته باشند و به آنها اعتماد کنند، از طرف دیگر برای بهتر شدن شرایط کشور به این تعامل همراه با گفتوگو احتیاج بیشتری داریم. در حال حاضر امکان فراهم کردن این شرایط در کشور از دست ما هم خارج است.
فکر میکنید برنامه «پایش» نقشی در اقتصاد مقاومتی داشته است؟
واضح است که «پایش» نقشهای مختلفی میتواند در این زمینه داشته باشد به طور مثال یکی از تاکیدها و محورهای اقتصاد مقاومتی مبارزه با فساد است که ما در این برنامه آن را پیگیری میکنیم. مورد بعدی حمایت از تولید ملی است که این موضوع در «پایش» هر هفته، از جهات مختلف رصد میشود؛ یعنی هم به موفقیتها اشاره میشود که نوعی انگیزهدهی است و هم پیگیر مشکلات مختلف در کسب و کارهای گوناگون هستیم که این کار نیز روحیهبخش خواهد بود چراکه افراد متوجه میشوند کسانی هستند که هوای ما را داشته باشند و مشکلات ما را مورد توجه قرار میدهند. از طرفی مسئولان میدانند که اگر کمکاری کنند یا کار خود را درست انجام ندهند دیده میشوند.
همچنین کسانی که قصد سرمایهگذاری و راهاندازی شغلی را دارند، انگیزه پیدا میکنند و متوجه میشوند که در کشور به کارآفرینان و مشکلات آنان توجه میشود، این مورد میتواند در راستای حمایت از تولید ملی بسیار کمککننده باشد و یکی از محورهای تولید ملی تلقی شود. مورد بعدی بحث واگذاری کارها به خود مردم و مشارکت آنهاست، بیشتر برنامه ما، بهصورت مشارکتی است، به طوری که مردم و پیگیری مشکلات آنها را محور اصلی قرار دادهایم و این موضوع هم از بندهای اقتصاد مقاومتی است. نکته جالب بد نیست به آن اشاره کنم، این است که با گذشت مدت طولانی که بحثهای زیادی درخصوص اقتصاد مقاومتی میشود، با وجود این همه نهاد و موسسه هنوز هم، هیچ شاخصی برای میزان سنجیدن اقتصاد مقاومتی ارائه نشده است. گروه تحقیق «پایش» تنها گروهی، در کشور است که بهطور علمی توانسته است شاخصی را طراحی کند که بگوید هر ماه، در کدام بخشها، اقتصاد مقاومتیتر شده یا عقبگرد داشته است و بالعکس .
طبق این صحبتها «پایش» توانسته است در معیشت مردم، روند بهبود اقتصاد جامعه و کسب و کار هم تاثیرگذار باشد. آیا این دیدگاه درست است؟
به طور قطع همینطور است. ببینید ما در قسمتهای مختلف مثل کارآفرینی که جزو جذابترین بخشهای برنامه است پیگیر امید و روحیهبخشی جامعه بودهایم تا افرادی که قصد شروع کسب و کار جدیدی دارند ببینند که با وجود تمام سختیهای این مسیر، افرادی هستند که بدون رانت و استفاده از شیوههای غیرعادلانه موفق شدهاند. از طرف دیگر قهرمانکردن و هویتدادن به کارآفرین، امیدبخشی به افرادی است که قصد راهاندازی کاری را دارند، به علاوه متوجه میشویم که قهرمانان فقط فوتبالیستها یا افراد مشهور و سرشناس نیستند بلکه کارآفرینان و افراد موفق در کسب و کار قهرمانان ما به حساب میآیند .
دنبالکنندگان برنامه «پایش» بیشتر مخاطبان خاص هستند یا عام؟
«پایش» نقطه عطفی در برنامههای اقتصادی کشور ماست. قبل از «پایش» و تا حدی برنامه «حرف حساب» برنامههای اقتصادی طوری نبودند که همه مردم متوجه تمام موضوعات آن شوند زیرا همه اقشار جامعه با این برنامهها ارتباط برقرار نمیکردند. کمااینکه اگر الان از کسی بپرسیم یک برنامه شاخص اقتصادی در سالهای ۸۰ یا ۷۷ نام ببرید، موردی را به خاطر ندارد اما برنامههای اجتماعی یا ورزشی را بهیاد میآورد، به تعبیر دیگر همه مردم هیچوقت بیننده این برنامهها نبودند، ما رویکردی را طراحی کردیم که دکترسیاح؛ مدیر گروه دانش و اقتصاد شبکه یکسیما در این بازنگری و طراحی جدید نقش بسزایی داشت. اقتصاد موضوعی است که مردم به شکل روزمره از هر طبقه و قشری راجع به موضوعات مختلف آن حرف میزنند اما اینکه چرا در رسانهای مانند تلویزیون، برنامه اقتصادی وجود نداشته است که مردم با آن ارتباط برقرار کنند، به این دلیل بوده که با زبان وادبیات مردم ساخته نشدهاند.
ساختار آنها از بالا به پایین بوده است؛ یعنی من حرف میزنم و تو گوش کن! ما این ساختار را تغییر دادیم تا بحث و ادبیاتی که در برنامه مطرح میشود برای مردم جذاب باشد. سعیکردیم با وجود محدودیتها و کمبود بودجه از تکنیکهای برنامهسازی روز دنیا استفاده کنیم و جذابیتی ایجاد کنیم تا همه مردم با آن ارتباط برقرار کنند. همچنین تلاش کردیم، تکنیک تکصدایی را کنار بگذاریم و برنامه را مشارکتی بسازیم تا مردم هم در ساخت برنامه سهیم باشند .
آیا مایل هستید تجربه اجرای برنامهای غیر اقتصادی را هم داشته باشید؟
من در تلویزیون سعی کردم به گروههایی که با آنها همکاری میکنم وفادار باشم و در همان گروه به کارم ادامه دهم، باتوجه به همفکری و شناختی که بین ما به وجود آمده است، رویکردی که پیش گرفتهام این بوده است. از ابتدای شروع فعالیتم در سال ۷۹ یک دوره دو ساله کار کردم و بعد از بازگشت دوبارهام در سال ۸۸-۸۹ در برنامههای گروه اقتصاد، کار کردم. البته در مقاطعی با کسب اجازه، از گروه در برنامه خانواده بهعنوان کارشناس حضور داشتهام یا در بعضی از برنامههای رادیویی شرکتکرده و هنوز هم حضور دارم. اگر قرار باشد در برنامه جدیدی حاضر شوم خیلی برایم مهم است که بدانم آن برنامه چیست. حقیقت این است که برای من دیده شدن ودر معرض دید بودن اهمیت چندانی ندارد. اولویت اصلیام تاثیرگذاری و داشتن مهارت است. شاید اگر یک برنامه تفریحی و شاد یا ورزشی به من پیشنهاد شود آن را قبول نکنم اما اگر برنامهای در حوزه مهارت و تخصصهایم باشد در صورتی که اجازه داشته باشم میپذیرم .
آیا برنامهای به شما پیشنهادشده که خودتان برای حضور در آن راغب باشید اما امکانرفتن در آن فراهم نشود؟
اجرای برنامه «مثبت منفی پنج» به من پیشنهاد شد که بر اساس تعهدی که به شبکه یک سیما دارم از روسا اجازه گرفتم و ایشان ترجیح دادند که من در همین شبکه و گروه باقی بمانم .
فکر نمیکنید این سازگاری روی مخاطب اثرگذار باشد؟
بله؛ اثر میگذارد اما فکر کنید که به طور مثال، حقوق پدر خانواده ماهی دو میلیون تومان است در شرایطی که قیمت کالاها بالا رفته و به حقوق او اضافه نشده است اما چارهای نیست، ما میتوانیم بهعنوان برنامهساز به خود فشار بیاوریم و به کارمان با همین شرایط ادامه دهیم، افراد گروه ما بیشتر از قبل کار میکنند تا بتوانیم مخاطب را هر چه بیشتر راضی نگه داریم. این موضوع را از طریق پیامهایی که از طرف مخاطب دریافت میکنیم و تعاملهایی که با دستاندرکاران برنامه دارند متوجه میشویم. در مرتبه بعدی که آیا مردم بیننده برنامه ما هستند یانه .
فعالیت در مطبوعات چقدر در کیفیت کار شما تاثیرگذار بوده است؟
خیلی زیاد. یکسری تجربهها در زندگی دارم که در اجرا بسیار به من کمک کرد، یکی تجربه دستفروشی و کاروکاسبی کردن بود که از سنین پایین شروع کردم، از سال اول دبیرستان تا سال سوم دانشگاه دستفروش بودم و همزمان شبها تا صبح در اورژانس بیمارستان کار میکردم، در یک دورهای مسافرکشی کردم، خبرنگار، دبیر و سردبیر مطبوعات بودم، راهاندازی نشریه و سایت، تدریس در دانشگاه و کارهای دیگر را هم تجربه کردم. مجموع این کارها فارغ از بحث کسب و کار، تجربهام را در حرفزدن با مردم کوچه و خیابان و چگونگی برقرار کردن ارتباط با آنها را بالا برد. من آدم بسیار خجالتی و کمرویی بودم اما این تجربیات به من کمک کرد تا بتوانم با مردم و در جمع حرف بزنم. کار ژورنالیستی خیلی برایم موثر بود و احساس میکنم برای برنامههای اینچنینی اگر مجری مهارت ژورنالیستی نداشته باشد، امیدی به او نیست. ورود مجری به تلویزیون باید همراه با کار ژورنالیستی باشد .
بیننده چه نوع برنامههایی در تلویزیون هستید؟
متاسفانه صبح که از خانه خارج میشوم تا نیمهشب سر کار هستم بنابراین در حالت عادی خیلی وقت و شانس دیدن برنامههای تلویزیون را ندارم اما به یکسری برنامهها که در طول این سالها پخششده علاقهمند بودم .
چه برنامههایی؟
«دوقدم مانده به صبح» از شبکه چهار سیما که محمد صالحعلا آن را اجرا میکرد، «رادیو هفت» که حس خوبی نسبت به آن داشتم و بعضی اوقات مسابقات فوتبال را هم تماشا میکنم. البته برنامههای گفتوگومحوری وجود دارند که مرتبط با کارم هستند و اگر مجالی باشد و تلویزیون در دسترسم باشد این گفتوگوهای تخصصی را دنبال میکنم اما ارتباط کمی با تماشای فیلم و سریال دارم .
تجربه همکاری با مرتضی حیدری چطور بود؟
عالی بود. حیدری در قله عرصه فعالیت خود قرار دارد. به نظرم در کشورمان کسی را با این مجموعه مهارت نداریم؛ یعنی کسی که با ساختار خبر آشنایی کامل داشته باشد. کسی که در حوزه اجرا و از نظر فن بیان بسیار توانمند باشد، با شرایط و مسائل روز کشور آشنایی کامل داشته و مخاطب را خوب بشناسد و ارتباط خوبی با او برقرار کند. اگر روزی قرار باشد که مرتضی حیدری در این مجموعه مهارتها فعالیتی نداشته باشد چه کسی را میتوانیم جایگزین او کنیم. این سوال من از شماست، وی کسی است که با ادبیات فاخر، توانایی گفتن پلاتو را در یکساعت دارد. مهارتهایی که به آنها اشاره کردم مختص به اوست. جدا از اینکه در بیان مهارت بالایی دارد انسان خوب و دوست داشتنی است، وی شخصیت و کاراکتر بسیار جذابی دارد و من خیلی چیزها از او آموختهام و همچنان هم آرزو دارم که شرایطی فراهم شود تا مجدد با او همکاری داشته باشم.
آیا ما شاهد تغییرات در برنامه «پایش» هستیم؟
بله؛ اگر دقت کرده باشید ما سعی میکنیم در کنداکتور برنامه هر هفته به نسبت هفته گذشته شرایطی را فراهم کنیم که برای مخاطب متنوع باشد و آنها را خسته نکند اما به هر حال این نکته هم وجود دارد که بخشی از این تغییرات به بودجه، امکانات، گروه بزرگتر، هزینه برای دکور و... مربوط میشود که با شرایط کنونی، نه فقط ما بلکه کل کشور باید خودش را با آن سازگار کند .
دیدگاه تان را بنویسید