با کمپین چیزی تغییر نمی‌کند!/ اگر کتاب نمی‌خوانید لااقل فیلم و اقتباس ببینید

کد خبر: 552722

به نظرم دگرگونی آدم‌ها مثل همین اوضاع کتابخوانی با کمپین چیزی تغییر نمی‌کند. خیلی‌ها دوست دارند ولی متأسفانه الان کار و معیشت و درگیری روزانه نمی‌گذارد به علایقش مثل کتابخوانی برسد.

با کمپین چیزی تغییر نمی‌کند!/ اگر کتاب نمی‌خوانید لااقل فیلم و اقتباس ببینید

اقبال واحدی

سرویس فرهنگی فردا؛ محسن غلامی قلعه‌سیدی: تماس که گرفتم؛ خواستم بپرسم چه خبر از تلویزیون و «صبح بخیر ایران» و اینها. سر صحبت رفت ولی سمت اینترنت و بعد هم کتاب خاطراتش که چندسال پیش چاپ شد اما مگر دیگر پیدایش می‌کنی. ولی باز نشستیم و چندکلامی حرف زدیم. چقدر هم باحال است این اقبال واحدی!

قبلا هم رودر رو چندساعت صحبت کرده بودیم. با الانش مو نمی‌زند چه در قیافه و چه در اخلاقش. کسانی که توی مترو و بی‌آر‌تی او را دیده باشند؛ می‌دانند چه می‌گویم. کیفش کوک است و مثل همیشه خوش‌برخورد. پشت تلفن هم دقیقا همانی‌ست که توی تلویزیون و هر از گاهی توی این برنامه و آن یکی می‌بینید. گپمان کمی خودمانی شد و دور از فضای رسانه‌ای. سوال‌ها قاطی شد اما چکیده‌اش همینی هست که می‌خوانید؛ کوتاه، مفید و مختصر.

فردا: شما سالیانی مجری هستید و مثل یک رسانه برای مردم. این همه رسانه دور و بر بچه‌ها ریخته که هر یکی اطلاعاتی بهش می‌دهد. شما علاقه‌تان به کدام طرف می‌چربد.

بالاخره هریک از اینها مفیدند. تفاوتشان در دل بخواهی بودنشان است!

فردا: چطور؟

خب ما از زمانی که به دنیا می‌آییم از هر طرف به قولی چیزی به خوردمان می‌دهند و آموزش می‌بینیم. پدر و مادر که پله اول و اصلی هستند. بعد هم که بزرگ می‌شویم روزنامه و تلویزیون و اینترنت و غیره دور ما می‌ریزد. اینجا دیگر خود ماییم که باید دنبال اطلاعات بگردیم.

فردا: دلبخواهی بودن حالا کجای ماجراست؟

تفاوت این رسانه‌هاست. توی همه این رسانه‌ها کتاب همانی است که من دست به انتخابش می‌زنم اما بقیه را به ما می‌دهند. آدمی اگر فکر کند و عقلش را بکار بیندازد البته کنجکاو هم باشد کتاب می‌خرد و می‌خواند. چقدر این کتاب‌های خوب، آدمی را آگاه‌تر و پر و پیمانتر می‌کند.

فردا: این وسط میان کلامتان، پرانتزی باز کنم! خود شما هم فکر می‌کنم کتابی داشته باشید. خیلی وقت پیش دیدمش. درست می‌گویم؟

بله خاطراتی از همین سفرهایی بود که می‌رفتم.

فردا: خوب جایی را اشاره کردید؛ اینقدر مردم شما را توی "صبح بخیر ایران" دیده‌اند از قدیمترها که برایشان نوستالوژی شده!

همین انگار خاطرات من برای همه است. بطوری که می‌گویند از زمانی که بچه بودیم با برنامه " صبح بخیر ایران " و سفرهایی که با برنامه داشتی، آشنا هستیم.

اقبال واحدی

فردا: سرنوشت همین خاطرات مصور، چه شد آخرش؟

کتاب که چاپ شد و توی بازار نیز هست. اما بخاطر مشکلات پخش آنوقت بخوبی توزیع نشد و زیاد هم به چشم نیامد.

فردا: چه کار تصویری خوبی هم بود. فکر کنم توی کتابخانه‌ام داشته باشم.

خدا روشکر هرکسی که کتاب را دیده؛ تعریف کرده است.

فردا: از الان هم بگویید. از گپ کوتاهمان دور نشویم و بحث رسانه‌ها که رفت سمت مطالعه و از این جنس حرف‌ها.

خودم اوضاع مطالعه کردنم خوب است. درگیری کار اجرا نمی‌گذارد مثل قبلترها باشم. ممکن است کتابی را باز کنم اما اینقدر اتفاق و سفر و غیره پیش می‌آید که رها می‌‎شود.

اقبال واحدی

فردا: پس امان از کار و کار و ...

آره واقعا. روزمرگی و مشغله‌های این شکلی به چیزهای دیگرم ضربه می‌زند. این نقص است؛ قبول دارم اما باید جبران کرد. لااقل این کتاب را نباید ول کرد

فردا: تا این حد؟

چون آدمی که اهل مطالعه است و معلومات؛ هرچه بخواند و یاد بگیرد تازه می‌فهمد چقدر کم می‌داند! واقعا کتاب غرور آدم را کم می‌کند.

فردا: می‌شود حرص پشت حرص.

خوب است اتفاقا. تا سرمان را نکنم توی این کتاب‌ها و رسانه‌ها فکر می‌کنیم خیلی می‌دانیم اما با کتاب است که علمش بالا می‌برد و نسبت به نادانیش پی می‌برد. تشنه‌تر می‌شود برای اطلاعات بشتر. بله؛ کتاب می‌خواند و بازهم می‌خواند.

فردا: با این حساب پس فضای مجازی و اینترنت هم لابد چیز بدی‌ست!

کی می‌گوید؟! فضای مجازی و رسانه‌ها بسیار چیز مفیدی است اما باید ذائقه‌مان را با محتوای دلخواهمان عادت بدهیم.

فردا: مثل...

مثل مثل منوی غذاست ولی این ما هستیم که فلان غذا را انتخاب می‌کنیم، کسی ما را مجبور نمی‌کند. کسی دستور نمی‌دهد که فلان مطلب یا منبع را بخوانیم و ببینم. انتخاب آن منو باید صحیح باشد تا غذا ذائقه ما را بد نکند.

گفتگو با اقبال واحدی

فردا: خیلی‌ها توی همین رسانه‌ها چشمشان دنبال این است که هنرمند چه می‌کند و تقلید یا هرچیز دیگر. شاید موثر بیفتد.

چون فرهیخته‌ها الگو هستند خب به تبع تأثیر می‌گذارد.

فردا: این را تأیید می‌کنید؟ اینکه اصلا این کار را بکنند یا نه؟

من می‌گویم که بزرگترین تأثیر روی افراد، همین خانواده است. خود پدر و مادر اگر از نوجوانی آموزش ببیند؛ خود به خود دو نسل را کتابخوان می‌کنند.

فردا: پس شما هم معتقدی که کمپین و اینها، آنچنان هم دردی را دوا نمی‌کنند. دارند ولی به نظر من مثل موجی می‌آیند و می‌روند.

به نظرم دگرگونی آدم‌ها مثل همین اوضاع کتابخوانی با کمپین چیزی تغییر نمی‌کند. خیلی‌ها دوست دارند ولی متأسفانه الان کار و معیشت و درگیری روزانه نمی‌گذارد به علایقش مثل کتابخوانی برسد. دو ساعت که گیرش بیاید، می‌رود و می‌خوابد. من می‌خواهم یک پیشنهاد بدهم.

فردا: پیشنهاد! چرا که نه، بفرمائید.

کسی هم که کتاب نمی‌خواند به هردلیلی. لااقل فیلم ببیند؛ خصوصا فیلم و سریال‌هایی که از روی کتاب اقتباس شده‌اند.

فردا: برای ته ماجرا هم که باشد برای همین جریان اقتباس، مثالی بزن.

همین سریال یوسف(ع)؛ مگر اصل ماجرا داستان نبود؟ آنهم قصه قرآنی. سریالش ساخته شد و مردم هم دیدند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت