«دورهمی»، «خندوانه» و ما

کد خبر: 547745

میان حجم انبوه رسانه‌های سرگرم‌کننده، تلویزیون همواره از جایگاهی ویژه برخوردار است و طیف گسترده‌ای از مخاطبان را با خود همراه می‌کند. تلویزیون ایران هم با توجه به رویکردهایی که برای سرگرم‌کردن مخاطبانش تعریف کرده، به مرور تغییراتی را در این شیوه در نظر گرفته است.

روزنامه شرق: میان حجم انبوه رسانه‌های سرگرم‌کننده، تلویزیون همواره از جایگاهی ویژه برخوردار است و طیف گسترده‌ای از مخاطبان را با خود همراه می‌کند. تلویزیون ایران هم با توجه به رویکردهایی که برای سرگرم‌کردن مخاطبانش تعریف کرده، به مرور تغییراتی را در این شیوه در نظر گرفته است.
مثل اینکه در سالیان گذشته حجم انبوه آنتن تلویزیون صرف ساخت سریال‌هایی می‌شد که فارغ از کیفیت، اصلی‌ترین هدفشان سرگرم‌کردن مخاطبان بود. هرچند در سال‌های اخیر با گسترش انبوه شبکه‌های ماهواره‌ای و تنوع برنامه‌هایی که در نهایت مخاطب آن را گزینش می‌کند، تلویزیون ایران نیز در این رقابت شیوه‌های دیگری را برای سرگرم‌کردن مخاطبانش انتخاب کرده است. ساخت برنامه‌هایی ترکیبی و تعدد این برنامه‌ها در شبکه‌های سیما از جمله همین تغییرات است. مدت‌هاست برنامه‌هایی که بیشتر با نام «تاک‌شو» در دنیا معرفی می‌شوند در تلویزیون ما پررنگ‌تر شد؛ یکی از ویژگی‌هاي تاك‌شو اجرای زنده آن است.
به همین دلیل تاك‌شوها یا به صورت زنده پخش می‌شوند یا اگر ضبط شده باشند در حضور جمعی از مردم در داخل استودیو اجرا می‌شوند. براین‌اساس سهم بیشتر برنامه‌های پربیننده این روزهای تلویزیون ایران به این‌گونه برنامه‌ها اختصاص دارد. اما پرسش اینجاست که آیا این برنامه‌ها تاکنون توانسته‌‌اند کیفیتی استاندارد در ساخت و اجرا داشته باشند و به‌نوعی به تعریفی که برای این‌گونه برنامه‌ها در نظر گرفته شده است دست پیدا کنند؟
١- ساخت برنامه‌های ترکیبی و با حضور تماشاگر در استودیو، یکی از انواع معمولی و رایج ساخت برنامه در شبکه‌های تلویزیونی است. صدای تشویق تماشاگر، خنده او و گاه استفاده از تماشاگران حاضر برای اجرای قطعه‌ای از برنامه، یا همراهی در خواندن یک آهنگ، انجام یک مسابقه بین حاضران، مشارکت تماشاگر حاضر در طرح سؤال از میهمان برنامه و مانند آن، ابزارهایی است که در این‌گونه برنامه‌ها برای جذابیت بیشتر استفاده می‌شود. البته برنامه ترکیبی با حضور میهمان‌ها به‌وفور در تلویزیون ایران استفاده می‌شود. این برنامه‌ها از یک الگوی ثابت و ساده و می‌شود گفت کم‌هزینه بهره می‌گیرند. آوردن میهمان، گپ‌زدن با او و تمام. این برنامه‌ها، از نویسنده بهره نمی‌برند و مجری، سؤالات معمول و تکرارشونده‌ای را می‌پرسد؛ اینکه دارد چه کارهایی می‌کند و معمولا هم بنا بر حال‌وهوای برنامه از میهمان خواسته می‌شود حرف‌هایی بزند. میهمان به اقتضای شرایط و فضای برنامه، معمولا حرف‌های ثابت، شعارگونه و تکرارشونده می‌زند و برنامه به‌اصطلاح پر می‌شود. شاید بین مردم شوخی‌هایی رواج یافته باشد که کسانی مانند «مهران رجبی» بین برنامه‌های تلویزیونی به‌عنوان میهمان در گردش هستند، اما واقعیت چنین است که به دلیل بی‌برنامگی، نداشتن متن هدفدار، تمایل به هزینه‌نکردن و... در عمل چنین اتفاقي می‌افتد و برای تهیه‌کننده برنامه تفاوتی ندارد که میهمانش مهران رجبی باشد یا هر چهره سینمایی، ورزشی یا علمی دیگری.
٢- اما دو برنامه خندوانه و دورهمی می‌کوشند از این فراتر بروند؛ یعنی برای حضور تماشاگر و تولید برنامه، طراحی، سناریو و کارگردانی داشته باشند و در این مسیر هم از عوامل حرفه‌ای استفاده کنند. به این ترتیب است که می‌توانند فراتر از برنامه‌های ترکیبی رایج، بیننده داشته باشند.
٣- به دلیل بی‌برنامگی برنامه‌های مشابه که گاه به معنای واقعی کلمه هیچ بیننده‌ای ندارند و کمتر کسی از پخش آنها آگاه می‌شود، تماشاگران تلویزیون روی این دو برنامه متمرکز می‌شوند. تمرکز روی یک برنامه خاص هم تمرکز آگهی‌دهندگان و نیز رسانه‌ها را درپي دارد. (نگارنده هم در حال نوشتن درباره این دو برنامه است. مگر آنکه در مرور کانال‌ها با آنها روبه‌رو شود). این تمرکز، حساسیت‌ها را نیز افزایش می‌دهد. طراحی سؤال و جواب‌ها به فضای مجازی نیز کشیده می‌شود. (می‌شود جداگانه درباره این مهم نوشت که حضور یک شخصیت یا فیلم یا... در فضای مجازی، معیار مهمی برای تعیین میزان توجه عمومی مردم به آن شخص یا اتفاق است). پخش قطعات نمایشی در میانه این برنامه ترکیبی نیز می‌تواند (و چنین است) که به اشکال مختلف تجربه شده اجرا شود. از اجرای استنداپ‌کمدی گرفته تا درخواست اجرای زنده یک قطعه یا قطعات نمایشی مستقل، با حضور بازیگران حرفه‌ای.
٤- تمرکز مخاطب روی این معدود برنامه‌های جذاب سبب می‌شود توقع همه بالا برود. مدیران می‌کوشند برخی اهداف فرهنگی مورد انتظار از آنها را بر این دو برنامه تحمیل کنند؛ از مناسبتی‌کردن این دو برنامه در ایام خاص گرفته تا تغییر حال‌وهوای اصلی برنامه به اقتضای نیاز موردنظر. گیریم که تجربه نشان داده دورکردن مسیر برنامه از شکلی که براساس آن شکل گرفته و مورد استقبال واقع شده، در نهایت پیام‌های مناسبتی را انتقال و مخاطب آن برنامه را نیز کاهش می‌دهد چراکه با بخش‌های تحمیلی و خارج از فضای موردعلاقه‌اش روبه‌رو می‌شود.
٥- تمرکز روی این برنامه‌ها، توقع از آن دو را هم بالا می‌برد؛ اینکه بکوشد با مخاطب گسترده‌تری ارتباط برقرار کند، از کیفیت این دو برنامه می‌کاهد. چراکه به‌ناچار از «جنس» طراحی‌شده خود خارج می‌شود. همچون بر دوش‌گرفتن باری اضافه است توسط وسیله‌ای که برای کار دیگر و با ظرفیت دیگری طراحی و تولید شده است.
٦- دو برنامه مذکور البته از کاستی‌ها بی‌بهره نیستند. میهمان‌های برنامه گاه از دوستان اطراف مهران مدیری و رامبد جوان هستند و رفیقانه و خودمانی‌بودن و تعریف‌های متقابل آنان، میهمانی عمومی را به میهمانی دورهمی دوستان تبدیل می‌کند. اینجاست که طراحی پرسش‌ها و نحوه حضور میهمان می‌تواند، جلوه‌ای جدید به حضور میهمان‌های بارهادعوت‌شده ببخشد. بی‌توجهی به این امر باعث می‌شود برنامه‌ها در ادامه و در سری‌های جدید با افت تماشاگر روبه‌رو شوند.

٧- در بحران جذب مخاطب تلویزیون، خندوانه و دورهمی غنیمتی هستند باارزش. مدیری و جوان و مدیران باید که قدرش را بدانند و اقتضای ثابت مدیریتی را جایگزین اقتضای ثابت رسانه‌ای یک برنامه مفرح نکنند وگرنه سرنوشت این دو نیز همانی است که در موارد مشابه رخ داده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت