بازیگر «سایبر»: سوپرقهرمان نیستم
روحالله کــمانــی، بـــازیگری را از تجربههای تئاتری آغاز کرد و خیلی زود به دنیای تصویر پا گذاشت. او در سریالهای متعددی بازی کرده که از آن جمله میتوان به سریال «حس سوم» به کارگردانی مهدی فخیمزاده، هوش سیاه (مسعود آبپرور)، فرات (مازیار میری)، رویای گنجشکها (راما قویدل)، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد (محمود معظمی) و سریال سایبر به کارگردانی احمد معظمی ـ که این شبها از شبکه پنج به نمایش در میآید ـ اشاره کرد.
قبلا گفته بودید که از همان ابتدا برای بازی در نقش سروان فروزان انتخاب شده بودید. از چه زمانی در کنار تولیدکنندگان سریال بودید؟
بله. سعید کمانی تهیهکننده سریال «سایبر» از دوستان قدیمی من است. از قبل به من گفته بود که طرحی دارد و میخواهد سریالی آموزشی بسازد. من کم و بیش از مذاکرات او با مدیران تلویزیون و نیروی انتظامی با خبر بودم و گفته بود که میخواهد نقش اصلی را من بازی کنم.
یکی دو بار قرار بود تصویربرداری آغاز شود، اما هر بار بهدلیل مسائل مالی نشد و بار سوم هم با وجود اینکه هنوز مساله مالی کاملا مرتفع نشده بود، تصویربرداری را شروع کردیم.
فکر میکنم با آقای کمانی نسبتی داشته باشید. همین طور است؟
ما صرفا با هم دوستیم و فقط تشابه فامیلی داریم. البته اصالتا هر دو متعلق به استان مرکزی هستیم.
این چندمین بار است که نقش پلیس را بازی میکنید؟
چهارمین بار طی 12 سال.
فکر کنم دیگر در ایفای نقش پلیس استاد شدهاید.
پلیسهایی که بازی کردهام با هم خیلی فرق داشتند و این آخری از همه متفاوتتر است. من سال 1383 دستیار پلیس را در سریال حس سوم بازی کردم. سال 88 هم در سریال هوشسیاه به کارگردانی مسعود آب پرور، نقش یک هکر را به عهده داشتم که هنوز حتی پلیس هم نبود ولی این بار نقش یک سروان پلیس فتا را بازی کردهام که پروندههای سایبری را پیگیری میکند. اینبار نقش یک رئیس پلیس را دارم که راسا تصمیم گیری و پروندههای جرایم اینترنتی را پیگیری میکند. تمام سعیام براین بود تا کاملا ایرانی بازی کنم.
ایرانی بازی کردن را توضیح میدهید؟
تمامی رفتار و کردار یک بازیگر باید مختص جغرافیا و اقلیم خودش باشد. بعضی همکاران محترم که نقش پلیس را بازی میکنند بهگونهای ظاهر میشوند که انگار هر صد سال یکبار چنین پلیسهایی متولد میشوند از بس عجیبند. پلیس ایرانی موقع تصمیمگیری، خوشحالی، ناراحتی، عصبانیت و .... (با در نظر گرفتن شرایط پخش از تلویزیون) ایرانی عمل میکند، نه اینکه شبیه سوپرمن یا ابرقهرمانهای افسانهای که هیچ ربطی به حال حاضر مردم ما ندارند.
به عصبانیت اشاره کردید؛ به نظر میرسد سروان فروزان گاهی از کوره در میرود و کاملا معلوم است که بسیار عصبانی شده و بسختی خودش را کنترل میکند. این واکنشها را شما به نقش اضافه کردهاید یا در فیلمنامه نوشته شده است؟
بله از ابتدا به کارگردان محترم گفتم، من این شخصیت را اینطور میبینم و با هم هماهنگ بودیم، ضمن اینکه در قصه هم تا حدودی هست. در کل سروان فروزان مثل همه مردم مشکلاتی دارد، مثل مشکل مسکن و یک وقتهایی هم از کوره در میرود که فکر میکنم به واقعی بودن شخصیت کمک کرده، البته امیدوارم. ای کاش در فیلمنامه ما به ازاهای دیگری از این شخصیت میدیدیم. مثلا وقتی یک بازیگر خوب (مهرآسا صمدی) نقش همسر را بازی میکند، میشد ما این سروان و همسرش را در فضای خانوادگیشان بیشتر میدیدیم یا نقش مقابل من در اداره ـ که سجاد دیرمینا آن را بازی کرده، ـ میتوانست پررنگتر باشد. سجاد، بازیگر توانمندی است و حیف که کمتر از او بازی گرفته شده است. در کل نقش اصلی بازی کردن همان اندازه که خوب است، خطرناک هم هست،چون عیب کار بازیگر بیشتر عیان میشود.
احتمالا چون سریال آموزشی است، نویسنده و کارگردان ترجیح دادهاند روی مساله آموزش متمرکز شده و به فضاهای شخصی و خانوادگی خیلی وارد نشود!
اولین وظیفه رسانهای مثل تلویزیون، سرگرمسازی است و وقتی بتوانیم مخاطب را پای یک برنامه بنشانیم، میتوانیم پیامها و نکات آموزشی را منتقل کنیم. اگر سریال سایبر کمی سرگرمکنندهتر بود، قطعا میتوانست بهتر باشد.
بازی در یک سریال آموزشی راحتتر است یا در یک اثر دراماتیک؟
اگر فیلمنامهای خوب نوشته شود، کارگردان خوبی داشته باشد و عواملش حرفهای باشند، فرقی ندارد که بازیگر قرار است یک نقش آموزشی را بازی کند یا غیرآموزشی. هر بازیگری دوست دارد در کاری بازی کند که در یادها بماند و اثر داشته باشد و فرقی ندارد اسم و عنوانش چیست؛ ملودرام، اکشن، آموزشی، خانوادگی، کمدی یا هر چیز دیگری.
یعنی اگر کاری خوب نوشته نشده باشد، شما در آن راحت بازی نمیکنید؟
استاد من مهدی فخیمزاده میگوید از هر چی میگذری از فیلمنامه نگذر. اگر فیلمنامه خوب باشد و اصول درام نویسی در آن رعایت شده باشد، چه فرقی میکند اکشن باشد یا کمدی یا آموزشی. بازیگر در یک نوشته قوی، خوب ظاهر میشود.
اگر بار دیگر نقش پلیس به شما پیشنهاد شود، بازی میکنید؟
هر بازیگری تواناییهایی دارد؛ کم یا زیاد. این تواناییها در یک نوشته محکم، خودشان را خیلی خوب نشان میدهند. اصولا همه دوست دارند برای یک فیلمنامه مستحکم انرژی بگذارند ولی امروزه فکر کنم خیلی از فیلمنامهها ایراد دارند و بازیگر هم چون زندگی عادی دارد، ممکن است کارهایی انجام دهد که خیلی هم باب میلش نباشد. حتی ستارهها هم فیلمهای ضعیف در پرونده کاری خود دارند. فقط یادمان نرود که بازیگر هم باید زندگی بکند، البته در کشور ما که سالی 50 سریال و 200 فیلم ساخته نمیشود.
چقدر با فضای اینترنت آشنایی داشتید و چقدر در جریان بازی کردن در نقش پلیس فتا با آن آشنا شدهاید؟
آشنایی داشتم و در این آثار پختهتر شدم. در سریال هوش سیاه چیزهایی یاد گرفتم و در سریال سایبری هم اطلاعاتم بیشتر شد؛ بخصوص از این بابت که یکی از لوکیشنهای ما ساختمان پلیس فتا بود و در این فضا با خیلی چیزها از جمله جرایم اینترنتی، نحوه پیگیری پروندهها و برخورد با مجرمان آشنا شدم.
حضور در ساختمان پلیس فتا چقدر به شما کمک کرد و عیب و ایرادهایی بود که با حضور در محل باعث برطرف شدنشان شود؟
گرچه نویسنده فیلمنامه برای اولینبار بود که یک سریال مینوشت، قطعا کیفیت اثر جا داشت که بهتر از این باشد اما الحقوالانصاف بسیار تلاش کرد. در این باره تحقیقات میدانی داشت و خیلی از پروندهها را خوانده بود. جز تحقیقات نویسنده، تحقیقات میدانی هم انجام شده بود و مشاور انتظامی هم در کنار ما بود ولی با همه اینها حضور در ساختمان پلیس فتا خیلی به من کمک کرد، بخصوص در مواردی مانند نحوه ارتباط با متهم، نحوه پیگیری پروندهها و مواردی از این دست. چون من به عنوان بازیگر ابتدا باید بتوانم مابهازای بیرونی نقشم را پیدا و بعد آن را ایفا کنم که تافته جدابافته نباشد. حضور در کنار افسران و کار در مقر پلیس فتا خیلی کمک کرد و برای همین پلیسی که در این سریال میبینید، قهرمان و سوپرقهرمان یا موجود افسانهای نیست. او شبیه همه آدمهاست. سعی کردم نه از پلیسهای واقعی جلو بزنم نه عقب بمانم بلکه در تناسب با نقش و در تعامل با همبازیهایم پیش بروم. درباره نتیجه کار مردم باید نظر بدهند. ما هر قدر هم به به و چهچه کنیم درنهایت مردم تصمیم میگیرند و نظر آنها اهمیت دارد.
دیدگاه تان را بنویسید