روایت شاعر اهل بلخ از شعرخوانی در حضور رهبرانقلاب
نصیر ندیم، معاون اتحادیه نویسندگان افغانستان 26 ساله از شعرای افغانستانی بود که در دیدار شعرا با رهبری نیز شرکت داشت و شعرخوانی کرد. شاعر جوان افغان، اولین مرتبه است که به ایران آمده است. سنیمذهب بود و اهل بلخ. در چند روز اخیر حضورش در تهران هم به دلیل آلودگی هوا و غبار، بیمارشده بود و یکی 2 روز را هم در بیمارستان به سر برده بود.
روزنامه صبح نو: به بهانه حضورش در دیدار سالانه شعرای فارسیزبان با او در هتل «باباطاهر» تهران به گفتوگو نشستیم. شاعری که البته از مصاحبه روز قبل یکی از رسانهها گلهمند بود که پرسیده بوده نمیترسید شعری که قرار است بخوانید ایراد دستوری داشته باشد و ندیم هم با لهجه خودش پاسخ داده که اصلاً شاعری که در چنین جلسهای حاضر میشود باید آنقدر پروفشنال باشد که ایراد دستوری اصلاً نداشته باشد. ندیم با لهجه اصیل خراسانی قدیم سخن میگفت و شاهنامه را «شَهنامه» تلفظ میکرد؛ فردوسی و مولوی را همانقدر که به مردم ایران متعلق میدانست، میراثی از ملت افغانستان نیز به شمار میآورد.
اهل کدام شهر افغانستان هستید؟ از کی به شعر علاقهمند شدید؟
اهل خراسان هستیم؛ شهر بلخ. درباره زمان شعر گفتن و علاقه به شعر هم شاید مربوط به زمانی باشد که پدربزرگ و مادربزرگ من برایم حافظ و فردوسی میخواندند. کودک بودم و کوچک! اولین شعرهایم را همان زمانها میگفتم که حتی وزن و قافیه هم نداشت!(خنده)
کتابهای فارسی چه سهمی از بازار کتاب افغانستان را به خود اختصاص دادهاند؟
زبان دانشگاهیان و دانشجویان و تمام مردم افغانستان تقریباً فارسی است. تدریس در مدارس و دانشگاههای افغانستان به زبان فارسی است. به همین علت تقریباً تمام بازار کتاب در افغانستان به کتابهای فارسی اختصاص پیدا کرده است.
از ایران هم کتاب وارد میشود؟
بله! کتابهای ناشران ایرانی بهویژه کتابهای دانشگاهی و کتابهای شعر رواج زیادی میان روشنفکران افغان و طبقه کتابخوان دارد. ما 30 سال در جنگ بودهایم و هنوز به آن معنا مترجم نداریم. الان از کتابهایی تغذیه میشویم که در ایران ترجمه میشوند. این باعث میشود که کتابهای ناشران ایرانی در افغانستان فروش زیادی داشته باشند.
کدام یک از شاعران و نویسندههای ایرانی در افغانستان محبوبیت بیشتری دارد؟
از میان شاعران کهن قلههای ادبیات فارسی در افغانستان همانقدر رواج و محبوبیت دارند که در ایران رواج دارد. آن زمان ما مرزی نداشتیم. من فکر نمیکنم مثلاً فردوسیِ طوسی فقط متعلق به ایران باشد. او متعلق به هر دویِ ماست. همچنان که مولانا فقط مربوط به افغانستان و بلخ نمیشود. حافظ یا منوچهری دامغانی که ساکن غزنه بود همانقدر که متعلق به ایرانیان است متعلق به مردم افغانستان هم هست. آدم نمیتواند و نباید این ارزشها را تقسیم کند. تقسیم این ارزشها، تیشه به ریشه خود زدن است. درباره کتابهای پرفروش شعر در افغانستان هم فکر میکنم دیوان حافظ پرفروشترین کتاب شعر میان مردم عادی باشد. در افغانستان هم در هر خانهای کنار قرآن، دیوان حافظ به چشم میخورد.
از میان شاعران جوان ایران، شعر چه کسانی را خواندهاید؟
اشعار خیلیها را خواندهام ولی اگر بخواهم مصداقیتر صحبت کنم الان در میان طبقه اهل شعر در افغانستان کسانی که توی بورساند و تقریباً سلبریتی محسوب میشوند باید از آقایان فاضل نظری، علیرضا بدیع و حامد عسکری نام ببرم. این بچهها در داخل افغانستان هم مانند ایران معروفاند.
شما در دیدار جمعی از شعرای فارسیزبان ایرانی و غیر ایرانی با آیتالله خامنهای هم حضور داشتید و شعر خواندید. مشابه این جلسه را در جای دیگری هم دیدهاید که یک شخصیت سیاسی برای شعرا چنین شأنی قائل باشد؟
اگر بخواهم راست بگویم نه! (خنده) اگر از تاریخ بگذریم و به امروز برسیم به نظرم نخستین و تنها شخصیت سیاسی و رهبر یک کشور است که درباره شعر فکر میکند و به آن اهمیت میدهد. جلسه خوبی هم بود. دیدگاههای ایشان درباره شعر هم فنی و تخصصی بود. جای خوشحالی بود که یک رهبر فارسیزبان درباره شعر فکر میکند و به آن اهمیت میدهد و درباره آن دغدغه دارد. در میان شاعران هم انصافاً شخصیت محبوبیاند و شاعران به ایشان علاقه زیادی دارند. ایشان بین ایرانیان هم محبوبند و به نظرم در میان فارسیزبانان هم اینگونه است. درباره شعر نظرات خوبی دارند و شعر را خوب میفهمند . خودشان هم توانایی خوبی در سرودن شعر دارند. این برای رشد زبان فارسی فرصت مغتنمی است.
چه نکتهای از این دیدار در ذهنتان ماند که دیگر هیچوقت فراموش نمیکنید؟
نکتهای که در ذهنم ماند این بود که وقتی آقای محسن سعیدی که از شاعران افغانستان هستند شعرخوانی کردند آیتالله خامنهای گفتند شعر افغانستان خیلی پیشرفت کرده است. این نشان میدهد که رهبر شما قبلاً هم شعر افغانستان را خوانده است و شعر این کشور را میشناسد و با آن آشناست. این برای من جای خوشحالی داشت.
دیدگاه تان را بنویسید