خبرگزاری ایسنا: اوایل سال 83 خبر ساخت فیلمی درباره امام خمینی(ره) به عنوان شاخصترین چهره معاصر کشورمان بازتاب وسیعی داشت و از همان ابتدا هم حواشی مختلفی را به دنبال داشت بطوریکه این پروژه را به یکی از پرحاشیهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد. چند روزی پس از آغاز فیلمبرداری و پیرامون آن صحبتهایی درباره بازی هدیه تهرانی در نقش مادر حضرت امام (ع) در مطبوعات، افخمی بلافاصله پاسخی را منتشر کرد که در آن از فشارها و برخی سخنان پیرامون ساخت این فیلم گلایه کرد. پس از آن، فیلمبرداری تا تیرماه 84 در لوکیشن اصلی در حوالی شهریار که زمین آن خریداری شده بود ادامه یافت تا اینکه افخمی اعلام کرد، فیلمبرداری تا یکی دو سال تعطیل خواهد بود، چرا که بازیگر خردسالی که نقش امام (ره) را در سه، چهار سالگی بازی میکند بسیار تواناست و ترجیح میدهد او در بخش دوم فیلم خودش نقش دوران هفت، هشت سالگی امام (ره) را بازی کند و این یعنی که پروژه باید متوقف شده تا این بازیگر خردسال کمی بزرگتر شود! البته این اقدام با واکنش تهیهکننده فیلم روبرو شد و محمدرضا شرفالدین به نمایندگی از «عروج فیلم»، طبق یک اعلامیه مطبوعاتی برای جذب
بازیگر کودک نقش هفت سالگی حضرت امام (ره) اقدام کرد که البته در آخر نظر افخمی به کرسی نشست و پروژه برای دو سال تعطیل شد. در هر صورت مرداد 85 فیلمبرداری بخش دوم پروژه «فرزند صبح» آغاز شد و پس از کشمکشهای بسیار پس از سه سال، آذرماه 86 به پایان رسید که این پایان، آغازی بر دوره تازه حواشی این پروژه سینمایی بود. پس از پایان فیلمبرداری، راشها برای تدوین به دست زندهیاد سیفالله داد سپرده شد و او مونتاژ «فرزند صبح» را اسفند 86 به پایان رساند و کار به مرحله صداگذاری و دوبله رسید اما فیلم در این مرحله تا یکی دو سال در کشمکش ماند. افخمی که هنگام تدوین برای مدتی ساکن کانادا شده بود، در این مرحله اصرار داشت «چون فیلم با تکنیک سوپر 35 میلیمتری ساخته شده است که این روند در ایران قابل نمایش و کار نیست، بنابراین کارهای لابراتواریاش برای اینکه کیفیت خوبی داشته باشد، باید خارج از کشور انجام شود و به تبع آن صداگذاری، دوبلاژ و ساخت موسیقی هم باقی مانده است... تبدیل صدای فیلم به سیستم دالبی هم باید خارج از کشور انجام شود». در عین حال شرفالدین هم در پاسخ، هزینههای فیلم را یادآور شده و گفته بود: «کارگردان به دلیل کیفیت
بهتر معتقد است فیلم باید در خارج تبدیل شود ... از طرفی هم سرمایهگذار امکان تامین بودجه تبدیل این فیلم را در خارج از کشور ندارد و آماده است تا در داخل انجام شود». این مسائل ادامه داشت تا اینکه پس از کش و قوسهای فراوان و اصرار افخمی بر اینکه «فرزند صبح» فعلی اثر او نیست، فیلم به جشنواره بیست و نهم فجر رسید و برای اصحاب رسانه و منتقدین به نمایش درآمد؛ آن هم نمایشی پر از حاشیه و انتقاد! پس از نمایش این فیلم در جشنواره، سیل انتقادات به سمت بهروز افخمی برای هفت سال زمانی که روی آن گذاشته است سرازیر شد و البته او باز هم مانند زمان نمایش «فرزند صبح» در جشن خانه سینما، اصرار داشت که فیلم فعلی را او کارگردانی نکرده است، چرا که حاصل تدوین جدید به کلی با انچه او مد نظر داشته متفاوت بوده است. افخمی طی این سالها هربار صحبت «فرزند صبح» می شود باز بر تدوین و انجام مراحل نهایی فیلم تاکید دارد و معتقد است: فیلم «فرزند صبح» من هنوز در جشنواره به نمایش درنیامده است و آن نسخه که در جشنواره بود، کار من نبود. سرمایهگذاران این فیلم موافقت کردند تا این فیلم را کامل کنند و با تدوین سیفالله داد آن را به سرانجام برسانند. این
کارگردان که ماه های اخیر اظهار نظرهایش در کسوت سردبیر و مجری برنامه «هفت» حواشی مختلفی به همراه داشته آبان ماه گذشته درباره اینکه سرنوشت تدوین «فرزند صبح» به کجا رسیده است؟ گفت: آقای شرفالدین نگاتیوها را نگه داشته تا خرده حسابهایش را با موسسه حفظ آثار رفع کند ولی به نظر میآِید موسسه تمایل دارد که نگاتیوها را در اختیار من بگذارد تا آن را درست کنم. آخرین اظهار نظر را درباره این فیلم محمد رضا شرف الدین تهیه کننده آن داشته است که چندی پیش به ایسنا گفت: « پرونده این فیلم همچنان باز است و اواخر سال گذشته از عروج فیلم (وابسته به مرکز تنظیم و نشر آثار امام) تماس گرفتند و توضیحاتی را در جلسهای ارائه کردم و در نهایت قول هایی دادند که این فیلم به سرانجام برسد. «فرزند صبح» کاری است که با حوصله و فکر فیلمبرداری شده است و نباید آن نسخه جشنواره مورد ارزیابی قرار گیرد. این فیلم راشهای خوبی دارد و نیازمند تدوینی مدبرانه زیر نظر بهروز افخمی کارگردان فیلم است و او پذیرفته کار ناتمامش را به سرانجام برساند.» در حالی که کشورهای صاحب سینما در دنیا، بهترین فیلمهای خود را با بودجههای عظیم و حمایتهای همه جانبه درباره
شخصیتهای ماندگار خود و سایر کشورها میسازند و در این زمینه حتی به تصویرسازی هنری از شخصیتیها هم روی میآورند (مانند «گاندی» یا «خداحافظ بافانا» درباره نلسون ماندلا) اما سینمای ایران در تصویرسازی ماندگار از بنیانگذار جمهوری اسلامی که تاثیرگذاری بسیاری در معادلات جهانی قرن اخیر داشته، ناتوان بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید