انصاریان: «رسوایی» داستانی بود که روی منبر گفتم

کد خبر: 525366

استاد شیخ حسین انصاریان گفت: من از توبه حرّ تاکنون در منبرها 27 شکل استفاده کرده‌ام. حرّی که من گفتم شاید یک کتاب 200 صفحه‌ای باشد؛ یعنی جای جای زندگی انسان را من از حرّ استفاده کرده‌ام.

انصاریان: «رسوایی» داستانی بود که روی منبر گفتم

خبرگزاری فارس: کمتر کسی است که اهل روضه و سخنرانی باشد و با لحن گیرا و جذاب استاد شیخ‌حسین انصاریان آشنا نباشد. خطیب توانمندی که 71 بهار را پشت سر گذاشته اما همچنان با علاقه و قوت روزهای جوانی بالای منبر می‌رود.

گفت‌وگوی مشروحی با این استاد اخلاق داشتیم و درباره موضوعات گوناگون راهنمایی جستیم که یک بخش از آن در پی می‌آید.

استاد انصاریان: ده‌نمکی داستان «رسوایی» را تحریف کرده است

با توجه به اینکه سینما و تلویزیون خیلی تأثیرگذارند، به‌ویژه در زمان کنونی که مطالعه کم شده است و اغلب جوانان با شبکه‌های مجازی مأنوس هستند، ارتباطات انسانی هم کمتر شده، اما باز هم سینما و تلویزیون می‌تواند غیرمستقیم، پیام خود را منتقل کند، نمونه‌های بارز آن در سریال امام رضا(ع)، مختارنامه و ... شاهد بودیم. اگر از شما بپرسند با توجه به شناختی که از عصر کنونی دارید، کدام معصوم یا صحابی برای ساخت سریال یا فیلم دارای اولویت است، شما چه کسی را پیشنهاد می‌کنید؟

من یک شرح حال مفصلی در کتاب عرفان اسلامی از «حنظله غسیل الملائکه» دارم که خیلی برای فیلم‌سازی زیباست. خود فیلم‌نامه‌نویس متن 4-5 صفحه‌ای بنده را می‌تواند صد صفحه کند، بالاخره فیلم است دیگر، مواردی را هم باید فیلمنامه‌نویس اختراع و در آن داخل کند تا جذاب شود. اویس قرنی، مالک اشتر از دیگر شخصیت‌ها هستند. مالک اشتر فیلم امام علی(ع) فقط 10 درصد مالک اشتر را نشان داد، با اطلاعاتی که ما از مالک اشتر داریم، آن مالک، مالک اشتر نبود بلکه مالک فیلم بود. همچنین داستان‌های زمان انبیا که در بحارالانوار مجلسی فراوان است.

داستان‌های تربیتی عالی که می‌تواند فیلم شود. یا داستان حرّبن یزید ریاحی برای کسی که می‌خواهد توبه کند. من از توبه حرّ تاکنون در منبرها 27 شکل استفاده کرده‌ام. حرّی که من گفتم شاید یک کتاب 200 صفحه‌ای باشد؛ یعنی جای جای زندگی انسان را من از حرّ استفاده کرده‌ام. از کتاب خاطرات دو هزار صفحه‌ای بنده هم 7- 8 فیلم سینمایی درست و حسابی می‌شود ساخت؛ یک بخش از کتاب، برخورد با لات‌های خیلی قوی است، برخورد با چاقوکش‌ها و کسانی که بدنشان پر از خالکوبی است. آن ایام با این عبا و عمامه رفتن داخل کاباره‌ها برای توبه دادن عرب‌ها. تکه‌های خیلی نابی در این کتاب آمده است که می‌توانند آن‌ها را فیلم کنند، نه به نام من، بلکه یک فیلم کلی درست کنند. فیلمنامه‌نویس‌ها می‌توانند کل داستان‌های آن خاطرات را چاق و چله کنند و فیلم بسازند.

اصل داستان روحانی فیلم «رسوایی1» که اکبر عبدی بازیگر آن بود، داستانی بود که روی منبر گفتم و آقای ده‌نمکی آن را بازنویسی کرده است. شاید اگر عین آن متن خاطره آمده بود، بیشتر روی مردم اثر می‌گذاشت. یا اینکه 24-25 سال پیش تلویزیون یک فیلم 7-8 دقیقه‌ای به نام «ابی نیزر» پخش کرد، داستان یک کشاورز ایرانی بود که برای امیرالمؤمنین(ع) کار کشاورزی می‌کرد، داستان آن را من اولین‌بار در منبر به تصویر کشیدم. یا داستان معروف علی گندابی، این داستان را نیز هیچ کس نمی‌دانست، یا جهانگیرخان قشقایی و ... را من به منبر کشیدم، گرچه بعضی از منبری‌ها این داستان‌ها را روایت کرده‌اند و گفته‌اند ما این داستان را جایی پیدا کرده‌ایم که کسی خبر نداشته است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت