سرویس فرهنگی فردا؛ محمد عبداللهی: از روزی که عمدا یا سهوا برای اولین بار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را که به عنوان رسانه صدور انقلاب و رسانه بین المللی شیعه هدف گذاری شده است با نام تنزل یافته ی "رسانه ملی" بجای "رسانه جهانی" سر زبان ها انداخته اند دیر زمانی نمی گذرد. در بزنگاه های سیاسی حساس، برای نیروهای انقلابی، تبدیل شدن صدا وسیما به مهم ترین پاشنه آشیل نظام اسلامی آزار دهنده بوده است، صداوسیمایی که با یک آسیب شناسی ساده، به راحتی قادر است همان سازمان تاثیرگذاری باشد که به فرموده حضرت امام رحمه الله علیه نقش بزرگترین دانشگاه اسلامی را در جهان به خوبی ایفا نماید. در این مجال قصد داریم ضمن تشکر از زحمات غیر قابل انکار دکتر محمد سرافراز ، ریاست پیشین، به جای خوشامدگویی های متعارف با بسته پیشنهادی ده گانه ذیل به استقبال دکتر علی عسگری ریاست جدید این سازمان برویم:
1-تکریم و تقویت انگیزه نیروی انسانی
در مدل های مدیریتی وال استریتی، تجهیزات و دستگاه های مدرن، جایگزین منابع انسانی می شوند، چنین سازمان هایی "تجهیزات محور" هستند و اساسا در چنین مدل هایی "نیروی انسانی فدای دستگاه" تعریف می شوند. آنها در تعاریف منابع انسانی، سازمان و حلقه مدیران را حاکم و نیروی انسانی را تضعیف شده در نظرمی گیرند . نتایج پیاده سازی مدل مدیریتی وال استریتی Agile (چابک سازی) اگرچه در غربِ بیرحم و در سرمایه داری آزاد ،موفقیت آمیز بوده است ولی به دلیل مغایرت آشکار با مبانی حقوق انسانی و آموزه های روشن اسلامی در نظام جمهوری اسلامی ایران موکدا غیرقابل پیاده سازی است. حذف یکباره و انبوه نیروی انسانی در سازمان صدا وسیما، قدرت بخشیدن بی ضابطه به لایه مدیران، سلب امنیت شغلی کارکنان، هزینه بر کردن راهکارهای رفاهی کارمندان منجر به سرخوردگی و بی انگیزگی نیروی انسانی می شود. مجریان مدل غربی اجایل (چابک) ، از این مهم غافل بوده اند که رسانه،کارخانه نیست و مدیریت نیروی یدی با نیروی فکری متفاوت است اساسی ترین سرمایه رسانه؛ نیروی انسانی است .حتی اگر بهترین تجهیزات فنی و امکانات مادی را در اختیار بگیرد اما نیروی انسانی بی انگیزه و فاقد تعهد و
توانمندی؛ کارآمدی رسانه را مخدوش خواهد کرد.
2-صداوسیمای خریدار محصولات نهایی
معادلات و پروسه های تولیدات تلویزیونی (و رادیویی) در دهه اخیر، دستخوش تغییرات اساسی شده است. تولیدات، دیوارهای سازمان های تلویزیونی (و رادیویی) را در نوردیده و امروزه کاملا مستقل از استودیوهای غول پیکر درون سازمانی و انبوهی از عوامل تولید هزینه بر، با حداقل امکانات فردی ساخته می شوند . گروه های برنامه ساز خارج سازمانی با حداقل نیروها و تجهیزات و حداقل نفرات قادر به تولید با کیفیت ترین محصولات تلویزیونی (و رادیویی) هستند. صداو سیمای موفق، صداوسیمای خریدار محصولات است، سازمان صدا وسیما باید بازاری دائمی و باشکوه تدارک ببیند تا استعدادهای خارج سازمانی محصولات نهایی و آماده خود را برای فروش به سازمان عرضه کنند، صدا و سیما باید از سازمان تولید کننده محصول به سازمان خریدار محصولات نهایی درجه یک بدل شود ، صدا وسیما جای آزمون و خطا نیست. فرق کیفیت صدا و سیمای سفارش دهنده محصولات با صدا و سیمای انتخابگر وخریدار محصولات آماده ونهایی بسیار چشمگیر است . تجربه ثابت کرده است خروجی صدا وسیمای تولید کننده محصول ( ونه خریدار محصول نهایی) همیشه محصولاتی بی کیفیت و هزینه بر بوده است. پروسه خرید محصولات نهایی باید توسط
تشکیلاتی پاکدست ارزیابی و خریداری شود .سالن همایش های سازمان صدا و سیما پتانسیل کافی برای تشکیل نمایشگاه دائمی عرضه و خرید محصولات خصوصی فرهنگی جوانان انقلابی را داراست و میتواند به هر گروه یا فرد جوان ایرانی این فرصت را بدهد که محصولات نهایی تولیدی خود را برای عرضه مستقیم در چنین نمایشگاهی شرکت دهد. خرید برترین محصولات جشنواره هایی مثل عمار و ده ها تشکیلات مستندساز خودجوش مردمی حلقه ای مفقوده در راهکارهای مدیریتی صداوسیما است.
3-نویسندگی، حلقه گمشده در برنامه سازی
تربیت نویسنده کار ساده ای نیست، صداوسیما نیاز به جذب نویسندگان طراز اول کشور دارد. تاسیس مراکز نویسندگی، کارگاه ها و شوراهای نگارش موازی جدید در صدا و سیما راه گشا نخواهد بود بلکه تشکیلاتی سربار را نیز باعث خواهد شد، صدا و سیما ملزم به شناسایی و جذب سریع نویسندگان مطرح کشور خارج از هر نوع بروکراسی اداری است.
4-آفتی به نام برنامه های گفتگومحور زنده روتین
در سال های اخیر در بین مدیران گروه های برنامه ساز و تهیه کنندگان، برنامه سازی از نوع "برنامه های زنده گفتگو محور روزانه" به عنوان راحت ترین مدل برنامه سازی از اقبال ویژه ای برخوردار بوده است در حالیکه این سبک از برنامه سازی ریزش مخاطبین را باعث شده است. مدلی که درآن مجریان عمدتا فی البداهه و بدون نوشتار مصوب، بالغ بر 60 درصد تایم و مهمانان و کارشناسانی تکراری حضوری و تلفنی بالغ بر 30 درصد تایم برنامه را پر می کنند . چنین برنامه هایی جز گرفتن وقت آنتن و سود مادی برای تهیه کننده هیچ خروجی فرهنگی قابل تاملی برای مخاطب نخواهد داشت .موفقیت برنامه سازی در صدا وسیما بدون شک در مستندسازی و مجموعه های نمایشی قابل جستجواست.
5-دانشگاه صداوسیما، مکانیزمی بی بازده
صدا و سیما بجای هزینه کردن میلیاردی برای پرورش نیروهای یدی بی بازده در دانشگاه صدا و سیما ،باید استعداد یابی را در دستور کار قرار دهد، جشنواره هایی مثل عمار، بازاری عظیم برای هزینه کردن روی استعداد های جوان و پویای انقلابیست که با دوره های آموزشی چند ماهه آمادگی ورود به مشاغل تولیدی سازمان را دارند، در حالیکه دانشگاه صدا و سیما دروازه ای غیر منطقی برای ورود سیل عظیمی از نیروهای غیرپویا و بعضا غیر متعهد شده که ترم به ترم فربه گی موجودی نیروی انسانی سازمان را نیز باعث می شود. صدا و سیما، به خودی خود باید دانشگاه باشد و لذا نیازی به دانشگاه داخلی ندارد بلکه نیاز به جذب اساتید برنامه ساز از اقصی نقاط کشور دارد به عنوان جایگزین باید به فکر تدارک یک بازار باشکوه دائمی عرضه تولیدات نخبگان خارج از سازمان و جذب اساتید طراز اول از بین جوانان باشد . بدون شک، تنها راه برون رفت از فربه گی سازمانی خاتمه دادن به تشکیلات دانشگاه صدا و سیما خواهد بود .
6-تقویت حضور چهره های شاخص روحانیت و حذف چهره های ضد تبلیغ
روحانیت معظم همواره به مثابه قلب تپنده جامعه ی شیعی اسلامی مطرح بوده اند در حالیکه برنامه سازان صدا وسیما عمدتا از حضور روحانیت در برنامه های گفتگو محور، استفاده ابزاری کرده اند. ملت انقلابی ایران همیشه علاقمند به ارشادات روحانیت اصیل بوده و هست در حالیکه صداوسیما بعضا به استفاده های کلیشه ای و تبلیغی بسنده کرده است. استفاده از فکر روحانیت در برنامه سازی های اجتماعی و فرهنگی سازمان بایستی به شکلی فرآیند محور در دستور کار قرار گیرد و نه آن که به نوعی ناخواسته اسیر نوعی منش سکولاریستی در مدیریت شده و تنها در برخی برنامه ها از این ظرفیت بهره مند گردیم. البته این به معنای حضور پر تعداد روحانیون در مقابل دوربین نیست چرا که بیش از آن به تزریق این تفکر در برنامه سازی ها نیاز است.
7-"اجتهاد رسانه ای" در دستان ناتوان ناظرین پخش
در حال حاضر،گماردن شخصی در شغل "ناظر پخش" به عنوان "مجتهد رسانه ای"، آسانترین راه ورود افراد بی تجربه از اطرافیان مدیران به بدنه مدیریتی سازمان است. افرادی غالبا بدون هرگونه آموزش که مستقیما و با استفاده از روابط ،توسط مدیران وارد بخش های حساس تولید و پخش سازمان شده و مسلط بر عوامل تولید برنامه ها ، اجازه وتو کردن هر امر سلیقه ای را دارند و همین موضوع باعث تشکیل اجتهاد غیر اصولی ناظرین پخش در سازمان صدا و سیما شده است که با قدرت بسیار زیاد مسیر برنامه ها را به سمت تغییرات سلیقه ای فاحش تغییر می دهند؛ علاوه بر آن ، ناظر پخش بودن؛ مستقیم ترین وهموارترین راه مدیر شدن سریع نیروهای غیر تخصصی و خارج سازمانی دارای روابط خاص با مدیران بوده است.
8- باج به مخاطب و تقلید از شبکه های ماهواره ای ممنوع
نقش صدا وسیما، نقش پزشکی است که داروی تلخ تجویز می کند ،تیغ در دست گرفته و جراحی می کند و به مدد الهی مداوا می کند. هیچ پزشکی به مراجعه کننده خود باج نمی دهد، بجای داروی تلخ، شکولات تجویز نمی کند، صدا و سیما به بهانه قرار گرفتن در کورس مسابقه با شبکه های ماهواره ای رقیب حق ندارد به مخاطبین باج بدهد و به قیمت دریافت مخاطب بیشتر ، از اصول انقلابی و اسلامی خود عقب نشینی کند. تولید برنامه های کپی شده از مدل های ماهواره ای بیش از آنکه باج دادن به مخاطبین باشد، نقطه ضعفی آشکار در برابر شبکه های معاند محسوب می شود و سرطانی است که روز به روز گسترده تر خواهد شد و بیراه نیست اگر در چنین راه ناصوابی متوقع شویم روزی درهای رقص و مطرب و بی حجابی و فحشا هم به روی این دانشگاه اسلامی گشوده شود .
9-آفتی به نام تعدد شبکه ها
از روزی که سازمان EBU (اتحادیه رادیوتلویزیون های اروپا)[i] صداوسیما را مکلف به تعدد شبکه های تلویزیونی و رادیویی کرد و درست تا مادامیکه مدیران ارشد سازمان از ذوق زدگی افتتاح شبکه های فله ای در پوست خود نمی گنجیدند، دلنگرانی های کارشناسان دلسوز رسانه خبر از آینده آسیب پذیر صدا وسیما داشت ، ریزش مخاطب سردرگم، اولین پیش بینی این گروه از کارشناسان برای آینده سازمان بود، مدیریت ارشد سازمان از دسیسه EBU برای تضعیف سازمان غافل شده بود و صدا و سیمای محبوب دو شبکه ای گذشته را تبدیل به یک رسانه خنثی با حداقل مخاطب کرد. باز تاکید می شود، حذف شبکه ها به معنای حذف نیروی انسانی نیست. حذف نیروی انسانی در صدا و سیما فقط و فقط از طریق نقطه سر خط قرار دادن دانشگاه صدا و سیما و پایان دادن به روال گسترش بی رویه سازمان از طریق این دانشگاه غیر ضروری صورت خواهد گرفت.
10- ورود به تولید بر اساس شرح وظایف
ریاست جدید سازمان باید شرح وظایف مراکز و بخش های دارای قدرت داخلی را به آنها تصریح و از ورود بخش های ذی قدرت به بخش تولید جدا ممانعت به عمل آورد . در حال حاضر افراد و گروه های داخلی غیرمرتبط با تولید و برنامه سازی، صرفا با اتکا به قدرت سازمانی مربوطه به راحتی وارد وادی برنامه سازی می شوند و برنامه سازانی از مراکز سه گانه قدرت درون سازمان که عبارتند از :واحدهای مالی، حراست و مدیران ستادی؛ باعث تنزل محتوایی تولیدات صدا و سیما شده اند. استفاده از قدرت برای ورود به شرح وظایفی غیر از تکالیف محوله سازمانی، علاوه بر حیف و میل بیت المال، ریزش مخاطب را باعث شده است.
در پایان، ضمن آرزوی موفقیت روزافزون برای تیم جدید مدیریتی صداوسیما، خاطرنشان می کنیم، در راستای دغدغه های رهبر معظم انقلاب در خصوص صداوسیما بالاخص منویات ایشان در دیدار اخیر با جامعه معلمان، این آسیب شناسی به صورت جدی و در قالب سلسله مقالات همچنان ادامه خواهد یافت.
[i] EBU اتحادیه رادیو و تلویزیون اروپا ، بعنوان یک نهاد برودکست غربی سیاستهایی را به سایر کشورها دیکته می کتد که در صورت عدول از آنها شرکت خاطی مورد تحریم برودکست در اروپا قرار گرفته و از تعامل برودکست با شبکه ها و شرکت های سازنده تجهیزات برودکست و مراکز علمی داتشگاهی برودکست در اروپا محروم می شود.
منبع: فارس
دیدگاه تان را بنویسید