چرا خزاعی کمک ۲۰ میلیاردی مجلس را رد کرد؟
اینکه محمد خزاعی که اتفاقا چهره ای موجه در عرصه مدیریت دولتی سینمای ایران است و تجربه دبیری مهمترین جشنواره وطنی یعنی جشنواره فجر را هم داشته به صراحت اعلام می کند از خیر کمک ۲۰ میلیاردی مجلس گذشته، اتفاق تازه ای است.
محمد خزاعی اما دبیری است که این کار را کرده است. وی در تازه ترین گفتگوی خود بیان کرده است: «سال گذشته جلسهای با کمیسیون فرهنگی و کمیسیون تلفیق داشتیم و اعلام کرده بودند 20 میلیارد تومان به جشنواره اختصاص میدهند که بعد متوجه شدیم که این مبلغ از بودجه سینما است و اعلام کردیم راضی نیستیم که این بودجه از سینما کم شود. خود بودجه سینما به اندازه کافی کم هست و ما به دنبال بودجه مستقلی بودیم و در نهایت هم هیچ بودجهای اختصاص پیدا نکرد و تا این لحظه ردیف بودجه مستقلی پیشبینی نشده است.»
اینکه محمد خزاعی که اتفاقا چهره ای موجه در عرصه مدیریت دولتی سینمای ایران است و تجربه دبیری مهمترین جشنواره وطنی یعنی جشنواره فجر را هم داشته به صراحت اعلام می کند از خیر کمک 20 میلیاردی مجلس گذشته، اتفاق تازه ای است.
*چرا خزاعی کمک 20 میلیاردی مجلس را رد می کند؟
خزاعی هم می توانست به مانند ده ها مدیر دیگر این 20 میلیارد را گرفته و البته جشنواره ای به مانند تمامی جشنواره های دیگر این کشور برگزار کند و البته منفعت قابل توجهی را هم برای خود و تیم برگزارکننده جشنواره درنظر داشته باشد اما او این کار را نمی کند تا به زعم خودش از بودجه سینما کم نشود.
اما این رفتار را بگذارید کنار رفتار مدیران سینمایی کشور تا دریابید سوء مدیریت چه آسیبهایی که به پیکره سینما وارد نکرده است. عقلانی این بود که این 20 میلیارد برای توسعه زیرساختهای سینما و حل مشکلات اولیه صنف سینمای ایران صرف شود نه آن که مدیران سینمایی دولتی آبشخورهایی فرعی را برای خرج آن انتخاب می کنند؟
اوضاع و احوال صنف که نیازی به گفتن ندارد و مدیرعامل آن هم به جای آن که از حل مشکلات رفاهی صنف بگوید درباره زمان برگزاری جشن(!) مصاحبه می کند.
از آن طرف رییس سازمان سینمایی هم بخشی از این 20 میلیارد و 20 میلیاردها را صرف برگزاری جشنواره هایی مانند بین الملل فجر می کند که حتی به اندازه فیلمی مانند "سالوادور..." هم مخاطب ندارند. آیا سازمان سینمایی هم نمی توانست به مانند خزاعی که به راحتی با چشم پوشی از سرانه اندک سینما به دنبال جشنواره برگزار کردن است برای برگزاری بین الملل فجر به ردیف بودجه هایی به جز بودجه اصلی سینما متوسل شود؟
قطعا که می توانست و می شد. تازه اگر هم درنظر بگیریم که سازمان سینمایی قابلیت جذب اسپانسر را نداشته چه نیازی داشت به برگزاری پرریخت و پاش جشنواره ای که حتی یک مهمان درجه یک در مقیاس جهانی نداشت و پرسنل اجرایی آن شخصا در صف نمایش فیلمها می ایستادند(!) تا کم مخاطب بودن جشنواره را توجیه کنند.
رضا میرکریمی که مدیرعامل خانه سینما هم شده چگونه توانست در شرایطی که ده ها نفر از اعضای صنف سینما معطل یک وام قرض الحسنه 1 میلیون تومانی هستند بودجه ای میلیاردی را صرف برگزاری یک جشنواره سوت و کور کند؟
اینجاست که تجربیات مدیریتی بیش از هر جای دیگری رخ می نمایاند.
محمد خزاعی که سابقه مدیریت های قبلی هم داشته است سعی می کند این تجریبات را عاملی کند برای برگزاری جشنواره ای کم هزینه و بدون بریز و بپاش که حداقل 5 محصول درجه اول در آن رونمایی شود و البته قید 20 میلیارد حمایت مجلس را هم بزند.
*اگر این 20 میلیارد را به میرکریمی پیشنهاد می دادند چه می کرد؟
حالا اگر این 20 میلیارد را به میرکریمی پیشنهاد می دادند چه می کرد؟ آیا از خیر دریافت آن می گذشت تا این پول در مسیر واقعی آن خرج شود یا می کوشید چند بخش فرعی دیگر مانند دارالفنون برای جشنواره اش ایجاد کند و به این ترتیب آبشخوری پیدا کند برای خرج بودجه.
میرکریمی اگر اندکی تجربه مدیریتی حرفه ای داشت وقتی به وی پیشنهاد دبیری بین الملل فجر شد نه تنها آن را نمی پذیرفت که به مدیران سینمایی هشدار می داد که برگزاری چنین جشنواره ای بدون اصلی ترین محصول مورد نیاز هر جشنواره که فیلم معتبر است عین اتلاف منابع ملی است اما ایشان چون تجربه مفید مدیریتی نداشته نه تنها حل مشکلات صنفش را به برگزاری بین الملل فجر ترجیح نمی دهد که حتی به هنگام برگزاری جشنواره هم توانایی جذب اسپانسر برای جشنواره را ندارد و کاملا محتاج می شود به بخشی از سرانه بودجه سینما برای برگزاری جشنواره ای که خدا می داد فقط چه دستمزدی به 27 نفر مشاور و معاون و مدیر آن تعلق گرفته است.
امسال که گذشت و بخشی از بودجه سینمایی کشور تلف جشنواره ای شد که متأسفانه نه فقط در منطقه که در کشور خودمان هم مهجور واقع شد.
ای کاش مدیران سازمان سینمایی برای سال آینده که آخرین سال مدیریتی شان هم هست رفتارهای نیک همتایان باسابقه تر خود را سرمشق قرار دهند و بکوشند در مسیری حرکت کنند که با حداقل اتلاف منابع مادی فعالیتهای فرهنگی شان به تحقق برسد...
دیدگاه تان را بنویسید