دلایل جدایی کامبیز دیرباز از سریال برادر
در جامعه ایران هر کاری بکنید و هر حرفی بزنید و هر چیزی که بنویسید هم اجتماعی است، هم سیاسی و هم مذهبی؛ بحث بر سر میزان رنگ آمیزی این سه فاکتور در اثر است که به نظرم سریال برادر یک سریال اجتماعی – مذهبی است با رگههای سیاسی.
آرش قادری از جمله نویسندگانی است که نوشتن در ژانرهای مختلفی را تجربه کرده است. از کمدیهایی چون شاه کلید و بچه عوضی گرفته تا موضوعات معمای و درامهای پرتعلیقی چون ریحانه یا سریالهای پلیسی مثل هوش سیاه و ماتادور. اما فیلمنامههایی با تِم اجتماعی چون عملیات 125، جاده چالوس، بیکسی، راز یک پروانه و ... عناوین تعدادی از فیلمها و سریالهایی است که آرش قادری با مضمون اجتماعی آنها را نوشته است. او ادبیات فولکلور ایران را برای یونسکو جمع آوری کرده و معتقد است پیش از اینکه تکنیکهای فیلمنامه نویسی را بیاموزد؛ قصه نویس بوده است.
آرش قادری در جدیدترین اثر خود فیلمنامه سریال «برادر» را برای گروه فیلم و سریال شبکه دو نگاشته است که در حال فیلمبرداری است و قرار است ماه مبارک رمضان از این شبکه به روی آنتن رود. به این بهانه با قادری به گپ و گفت نشسته ایم که از نظرتان می گذرد:
**آقای قادری شما یکی از پرکارترین فیلمنامهنویسهای ایران بودید اما مدتی است که کار تازهای از شما ندیدهایم؛چرا نسبت به سالهای گذشته کم کار شدهاید؟
-تولید نشدن نوشتههای یک فیلمنامه نویس نشانه ننوشتنش نیست؛ من در همین مدتی که شما یاد کردید بسیار نوشتم؛ سینمایی ها که یا ساخته شدند یا به زودی ساخته میشوند و در سیما هم فیلمنامه هایی که تصویب شدند ولی به دلیل کمبود بودجه هنوز به مرحله ی تولید نرسیدهاند. نویسنده زمین تولید میکند؛ اینکه شما ساختمانی نمیبینید دلیلی بر عدم وجود زمین نیست. به هر حال با شرایطی که کم کم میرود تا بهتر شود امیدوارم تمام نوشتههایی که در نوبت ساخت هستند به مرحله تولید برسند و اتفاقاً خشابم پر است.
**از شما در سیما کارهای متفاوتی دیدهایم؛ از کمدیهای موفقی مثل شاهکلید و بچه عوضی گرفته تا موضوعات معمایی و درامهای پر تعلیق مثل ریحانه یا سریالهای پلیسی هوش سیاه و ماتادور اما تا جایی که میدانم دغدغه اصلی تان مسائل اجتماعی است. سریال برادر جزو کدام دسته از کارهای شماست؟
-در جامعه ایران هر کاری بکنید و هر حرفی بزنید و هر چیزی که بنویسید هم اجتماعی است، هم سیاسی و هم مذهبی؛ بحث بر سر میزان رنگ آمیزی این سه فاکتور در اثر است که به نظرم سریال برادر یک سریال اجتماعی - مذهبی است با رگههای سیاسی. عِطر گلاب دارد و صدای سماور سحر؛ تشنهگی شیرین روزه داری و بوی مهر و تربت خیس از نم وضو . داستانی خانوادگی که تلاش کردهام تکرار خودم نباشد ؛ راستش یک جورهایی وارد فضاهای درام جذاب و پرکششی میشویم که حاصل سالها تجربه من در فیلمنامه نویسی بوده است.
**یعنی سریال برادر تمام توان نویسندگی آرش قادری است؟
-همه کارهای یک نویسنده تمام توان او در زمان نگارش هستند. هیچ نویسندهای کم فروشی نمیکند این را با کمال اطمینان میگویم؛ آنکه کم میفروشد یا نویسنده نیست یا آنچه نوشته اثر هنری نیست.
**نگارش سریال مناسبتی آن هم مناسبت ویژه و حساس ماه رمضان برایتان سخت نبود؟
-ماه رمضان ماه عشقبازی با پروردگار است؛ به نظرتان نوشتن از این عشق میتواند سخت باشد؟ من با این سریال قدم بلندتر شد.
**به نظرتان چه برگ برندهای در سریال برادر رو میکنید که مخاطب جذب آن بشود؟
-صداقت و رسم مردانگی در خط اصلی داستان که تقابل کلاسیک خیر و شر است مهمترین ویژه گی سریال برادر است. شخصیتهایی که در عین به روز بودن در تجارت به اصول اخلاقی و باورهای دینی خود پایبند هستند و در پهنه ی رو به گسترش این بیابان اقتصادی که بسیاری از اصول اخلاقی کمرنگ شدهاند پرچم شرافت را بالا نگاه می دارند . عشقهای پاک و هوس های عشق گونه در بستر درام بسیار پررنگ هستند و نکاتی که بیش از همه برای خودم مهم بوده یادآوری رابطه ی درست خانوادگی و فرهنگ احترام متقابل افراد خانواده به یکدیگر؛ تعریف دوباره ی مفاهیم کار و زحمت و روزی حلال و نهایتا تأکید بر این نکته است که همیشه هر خطایی قابل جبران نیست. نمیشود هر کاری کرد و با یک ببخشید یا پرداخت تاوان مادی جبرانش کرد.
**پس با این حساب در این کار شاهد تعلیقهای بسیاری خواهیم بود.
-بی تردید. من در سریالهای پلیسی تعلیقهای شوک برانگیز را تمرین کردهام و حالا در ساختار این درام از آن تجربه استفاده بسیار بردهام.
**گویا در سریال یک شخصیت خبرنگار هم طراحی کردهاید ؛ چه شناختی نسبت به این حرفه دارید ؟ آیا شناخت شما ناشی از تعاملاتی ست که با خبرنگاران رسانه داشتهاید؟
-این یک بخش است ولی شناخت اصلیم مربوط میشود به فعالیت مطبوعاتی من در سالهای دور که تقریباً هر آنچه در قلم دارم مربوط به همان سالهاست. شخصیت مریم در سریال یک خبرنگار جوان و کنجکاو است که رسالت قلم را میشناسد و از آنجا که آدم قلم به دست حتی وقتی نمی نویسد هم نویسنده است ؛ تأثیرات این کنجکاوی و تعهد را در زندگی شخصی و مناسبات اجتماعی او به وضوح میبینیم.
**و این یعنی سریال برادر به موضوعات روز جامعه میپردازد؟
-وقتی شما یک درام اجتماعی مینویسید به لایههای آشکار و حفرههای پنهان جامعه سرک میکشید. من در سریال برادر به فراخور داستان از میان این همه ماجرا سینه خیز گذشتهام. یک عبور نامحسوس با لباس مبدل؛ گذشتم بی آنکه دیده شوم و گفتم به گونهای که دیده شود.
**ماجرای قهرمانی که از تولید ملی حمایت میکند سفارش سیما بوده؛ درست است؟
-بهتر است بگوییم تأکید سیما بوده نه سفارش؛ من خودم سالهای طولانی در کنار کار نوشتن مجبور به فعالیت در بستر بازار کار بوده ام و با سلولهای تنم لمس کردهام که تولید یک کالا چه زحماتی دارد و بدون شعار میگویم تا جایی که برایم ممکن باشد کالای ایرانی مصرف میکنم .در داستان سریال هم تأکید ما بر حمایت از تولید ملی ست اما نه به عنوان مقابله با کالای خارجی . به هر حال ساختار اقتصادی ؛ سیاست گذاری های خودش را دارد و هیچ کشور در حال توسعه ای هر آنچه مصرف میکند تولید خودش نیست ؛ تعامل تجاری یعنی همین . بگذارید شفافتر بگویم ؛حاج کاظم که یکی از شخصیتهای کلیدی سریال برادر است تاجر برنج ایرانی ست و همه ی ما میدانیم که میزان تولید برنج ایران به هیچ وجه کفاف مصرف داخلی را نمیدهد . به ویژه که قیمت برنج ایرانی بالاتر از توان خرید بسیاری از اقشار جامعه است پس دولت به صورت قانونی این کسری را وارد میکند. ماجراهای داستان من هم با محوریت برنج قاچاق است نه برنج وارداتی که به صورت قانونی وارد بازار میشود.
**در این زمینه تحقیقاتی هم داشتهاید؟ منظورم مشاوره تخصصی است؟
-بله؛ برای نگارش این بخش با متخصصین وزارت بازرگانی ؛ انجمن واردکنندگان برنج ایران ؛ مسئولین ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و چندین اقتصاد دان برجسته جلسات طولانی و مفصلی داشتم که چکیده همه گفتگوها در نگارش فیلمنامه منظور شده است.
**و انتخاب کارگردان؟
-اصولاَ عوامل اصلی یک سریال؛ نویسنده؛ تهیه کننده و کارگردان هستند که همیشه هم با یک ترتیب مشخص وارد ماجرا نمیشوند، انتخاب مدیر گروه است.
**این یعنی چه؟
-یعنی ممکن است نویسندهای طرحی را به تهیه کنندهای ارائه کند و او پیگیری کند تا سازمان کار را تصویب کند و بعد نگارش آغاز شود و پس از آن انتخاب کارگردان مطرح میشود. گاهی هم روال به گونه دیگری میشود؛ مثلاً مدیری سفارشی را به نویسنده یا تهیه کنندهای میدهد و وقتی به نتیجه رسید کارگردان انتخاب میشود که البته این هم قطعی نیست.
**در مورد سریال برادر مسیر چگونه بود؟
-ایده نخست سریال مدتها با من بود و از ابتدا با آقای صباح که مدیر فیلم و سریال شبکه دو هستند مطرح کرده بودم چون ایشان خودشان فیلمنامه نویس هستند و همیشه در مورد بسیاری از طرحها و داستانهایم با هم گفتوگو داشتیم و از نظرات ایشان در شکل گیری درام استفاده میکردم. همان زمان هم قرار شده بود وقتی متنی نوشته شد آقای افشار کارگردانی کار را انجام بدهند و هنگامی که باز به این قصه فکر کردیم دوباره به جواد افشار رسیدند که بهترین گزینه بود.
**در مورد شما میگویند که در همه بخشهای متنی که مینویسید دخالت دارید. از انتخاب عوامل پشت دوربین تا بازیگران.این صحت دارد؟
-اینکه نویسندهای در مشاورههای تیمی پروژه حاضر باشد اسمش دخالت نیست. سالهاست که دیگر نویسندهها فقط یک نام پای متن نیستند به ویژه که جایگاه حرفهای شان هم مشخص شده باشد. جواد افشار کارگردان شناخته شده ایست با کارنامه ای بسیار خوب؛ من قبلاً هم تجربه همکاری با ایشان را داشتهام و از آن تجربه هم بسیار راضی هستم.
**درباره تغییر کامبیز دیرباز که قرار بود نقش اول را بازی کند و آمدن حسین یاری هم توضیح بدهید؟
-کامبیز دیرباز از ابتدا جریان این داستان بود و از ابتدا قرار بود این نقش را بازی کند که این همکاری میسر نشد.
**ولی آقای دیرباز دلیل جدا شدنشان از پروژه را ضعف آن بیان کردهاند.
-کامبیز؟ محال است …
**یعنی مطالب و گفتوگوی ایشان را در صفحه اینستاگرامشان و سایتهای هنری و روزنامه ها نخواندهاید؟
-من سفر بودم و دسترسی به نت و روزنامه نداشتم ولی نخوانده میگویم کامبیز چنین حرفی نمیزند.دلیلش هم اینکه او در مورد نقشش در این سریال آنقدر تعصب داشت که همیشه میگفت هر کس به جز من این نقش را بازی کند با میل گرد میزنمش!
**پس دلیل جدایی ایشان از پروژه چه بود؟
-تا جایی که من میدانم ماجرا مربوط میشد به سوء تفاهمی که بین او و تهیه کننده پیش آمده بود. موردی که من و جواد افشار تلاش کردیم رفعش کنیم و فکر میکردیم وقتی بازیگر ما تست گریم شده یعنی سوء تفاهم حل شده است و اوضاع امن و امان است اما دیدیم طرفین نسبت به هم بدبین شده اند.
**سوء تفاهم مالی؟
-دقیقاً. من از ابتدا که قرارداد نگارش را با آقای چگینی تهیه کننده کار بستم به ایشان پیشنهاد کامبیز دیرباز را برای نقش اصلی دادم. ایشان هم قبول کردند هر چند آقای صباح میگفتند کامبیز بازیگر بسیار خوبی ست ولی مناسب این نقش نیست. من اصرار کردم که به من اعتماد کنید و ایشان هم قبول کردند. از سویی هم وقتی سوء تفاهم بین کامبیز و آقای چگینی پیش آمد و من واسطه شدم و با هم دست رفاقت دادند؛ فکر میکردم همه چیز تمام شده ولی دوباره ماجرا بالا گرفت. من به تهیه کننده گفتم من و کامبیز سالهاست دوستیم و من به خوبی میشناسمش ؛ آنطور که شما فکر میکنید نیست و سوء تفاهم شده. به کامبیز هم گفتم تهیه کننده آدم بسیار شفاف و رو راستی ست و من بعد از یک عمر کار ؛ این سریال را بدون امضای قرارداد نوشتم و دستمزدم را هم تمام و کمال گرفتم . همه ی عوامل هم در موارد مالی همینطور بودند اما ذهنیت ها منفی شده بود و اصلاً این همکاری به صلاح نبود . این هم که شما میگوید کامبیز چنین حرفهایی زده من حتی اگر بخوانم هم باورم نمیشود . هر چند در نهایت با درایت آقای صباح، سوء تفاهم ها بین این دو عزیز بر طرف شد و کامبیز دیرباز حتی آمادگیش را برای ایفای یک نقش کوتاه در سریال به آقای صباح اعلام کرده بودند.
**و در مورد جایگزین شدن آقای یاری به جای آقای دیرباز چه نظری دارید؟
-حسین یاری یکی از بازیگران محبوب من است. هم از نظر بازی هم از نظر اخلاقی دوستش دارم و بخش عمدهای از موفقیت سریال هوش سیاه هم مدیون بازی بسیار خوب او بوده که همیشه این موضوع را گفتهام . رفاقت مان هم چاق است . وقتی حضور کامبیز منتفی شد من عازم سفر بودم و حسین در سفر دور . بزرگترها گفتند من قصه را برایش تعریف کنم. گفتگویی اینترنتی شکل گرفت و ماجرا را مرور کردیم و قصه را برایش گفتم. دوست داشت؛ سفرش را نیمه کاره گذاشت و حالا جلوی دوربین است.
**بقیه بازیگران چقدر به آنچه در هنگام نگارش در ذهن داشتید نزدیک هستند؟
-بسیار؛ همه را دوست دارم و به نظرم انتخابهای درستی بودهاند؛ به ویژه خانواده حاج کاظم که همه بسیار عالی در نقش هایشان نشستهاند.
**چقدر به مقبولیت سریال در ماه مبارک امیدوار هستید؟
-زیاد … خیلی زیاد …
-و کلام آخر ؟
کلام آخر اینکه خوشحالم این سریال را با این تیم یک دست کار میکنم . همه خوبند ؛ مهربان و وظیفه شناس . کسی از سر نیاز یا اجبار در پروژه نیست ؛ حرفهای ها نه رانت میخواهند نه سفارش ؛ همیشه صندلی برایشان هست . شبکه ی دو هم خانه ی قدیمی من است و دوستش دارم . مسعود صباح در چشم من تنها یک مدیر نیست ؛ یک دوست قدیمی و یک نویسنده ی همراه است . نعمت چگینی تهیه کننده ی آینده داری ست و معادله را میشناسد ؛ جواد افشار قاعده را بلد است و چکمه ها در جاده ی سریال سازی پاره کرده و من در کنار کل گروه احساس آرامش میکنم . اگر به پشت صحنه ی سریال سر بزنید میبینید حس آرامش عجیبی حکمفرماست که در تمام سالهای کاریم تجربهاش نکرده بودم . بی تردید این سریال در ماه مبارک رمضان بسیار دیده میشود ؛ بسیار ...
دیدگاه تان را بنویسید