بهنوش بختیاری: می‌خواهم درمورد شهدا مستند بسازم/ روشنفکران از دانش و سواد فقط گیر دادن را یاد گرفتند!

کد خبر: 512162

بهنوش بختیاری گفت: می خواهم مستندسازی را جدی‌تر بگیرم. حتما سعی می‌کنم تحقیقاتم را شروع کنم تا درباره شهدا مستند بسازم چون من احترام زیادی به شهدای سرزمینم دارم.

بهنوش بختیاری: می‌خواهم درمورد شهدا مستند بسازم/ روشنفکران از دانش و سواد فقط گیر دادن را یاد گرفتند!

بهنوش بختیاری: می‌خواهم درمورد شهدا مستند بسازم/ روشنفکران از دانش و سواد فقط گیر دادن را یاد گرفتند!

سرویس فرهنگی فردا؛ سایت سوره سینما: بهنوش بختیاری از آن دسته بازیگرانی است که که ارتباط با مردم را خیلی دوست دارد و دراین میان مخاطبانش بسیار صادقانه حرف می زند. بختیاری اعتقاد دارد که خدا به او برای روز به روزش لطف کرده و بلاهای زیادی را از سرش گذارنده است.

*فکر می‌کنم سال گذشته یکی از شلوغ ترین سالهای زندگی‌ات بود. خیلی بیشتر از همیشه پر کار بودی در حوزه‌های مختلف و می‌خواهم بدانم چقدر از خودت راضی بودی؟ خیلی راضی هستم. این شکل زندگی را خودم برای خودم درست کردم و طبیعتا آن‌رادوست دارم. من علایقی دارم که باید آن ها را پیدا کنم و ببینم در چه کاری می توانم بهترین باشم. وقتی معروف باشی پیشنهادی متفاوتی به تو می‌شود. به من هم پیشنهادت زیادی شد از بیزینس تا مد و لباس و کارهای خیریه. برای همین بود که در سال گذشته من را در حوزه های مختلف دیدید. خیلی ها به من می‌گویند بالاخره تو چه کار می‌کنی؟ باید بگویم تجربه های من تمامی ندارد و دوست دارم همه چیز را تجربه کنم. دوست دارم زندگی پر محتوایی داشته باشم و برای همین سعی‌ام را می‌کنم در تمام کارهایی که دوست دارم ورود پیدا کنم و ببینم می توانم موفق باشم یا نه. اما کاری که در موردش خیلی جدی تر شدم بازیگری است. شاید خنده دار باشد ولی بعد از ۱۸ سال کار مداوم تازه بازیگری دارد برای من جدی می‌شود.
*آدمی هستی خیلی در چشم هستی و معمولا درباره تو زیاد حرف می‌زنند. این موضع آزارت نمی‌دهد، سعی نکردی تا الان کاری کنی که توجه مردم را نسبت به خودت کمتر کنی؟ والا خودم هم نمی‌دانم. خیلی ها می‌روند مصاحبه می‌کنند، ویدئو می‌گیرند و این همه کار انجام می‌دهند هیچ مسئله ای برایشان بوجود نمی آید اما کافیست که من یک مصاحبه دو دقیقه رادیویی کنم . همه جا پخش می‌شود و سر صدا درست می‌شود. درست می‌گویی آدم تو چشمی هستم و باید یه کم مراقب تر باشم اما این باعث نمی‌شود که کارهایی که دوست دارم انجام ندهم. آن روز که آدم نگران قضاوت دیگران باشد و کار درستی که دوست دارد انجام ندهد روز مرگ اوست. اما خب متاسفانه یک سری حواشی در ذات ما ایرانی‌هاست که برای کسی که می خواهد پیشرفت بکند و بالا برود اینقدر سنگ اندازی می‌کنیم و تحقیرش می‌کنیم تا هم قد خودمان بشود و بالا نرود.

*من فکر می‌کنم بیشتر از مردم انگار این همکاران تو هستند که گاهی باعث اذیتت می‌شوند وموانعی برای جلو رفتنت می‌شوند؟! دقیقا من امسال خیلی بیشتر از همیشه دلم شکست. مواجهه‌ با آدم‌هایی که جلوی من قربان صدقه می‌رفتند اما پشت سر چیز دیگری می‌گویند،خیلی برایم دردناک است. من از دورو بودن و غیبت کردن متنفرم و یکی از دلایل اینکه دوست صمیمی ندارم این است که گویا دوستی ها فقط برای غیبت شکل می‌گیرد. انگار دو نفر متحد می‌شوند تا علیه دیگری عمل کنند. امسال وقتی من برای جشنواره فیلم فجر کاندید شدم یکی دوستی که من فکر می‌کردم خیلی نازنین است پشت سرم گفته بود نه استعداد دارد نه بازی بلد است، فقط دیدند که فالوئرهای اینستاگرامش زیاد است کاندیدیش کردند! این حرف در میان جمعی از همکاران گفته می‌شود و همه هم تائیدش می‌کنند و کسی نمی‌گوید که بابا بگذار فیلم را ببینیم شاید ته استعدادی در وجود این فرد باشد. بعد از این غیبت همان آدم به من زنگ می زند و می‌گوید عزیزم! خیلی خوشحال شدم که خبر کاندید شدنت را شنیدم. تماس او که من را خیلی اذیت می‌کند و ناراحتم می‌کند. دوست داشتم به خودم بگوید بهنوش جان من فکر می‌کنم به خاطر فالوئرهایت کاندیدت کردند تا اینکه پشت سرم آن را بگوید و در رویم چیز دیگری! یا کس دیگری که برای برای من بت بود و من نمایشگاه نقاشی اش می‌رفتم اما دیدم در اینستاگرامش پستی گذاشته و مسخره ام کرده، خب من فکر می‌کردم شما خیلی فرهیخته هستی و همیشه افتخار می‌کردم که با شما آشنا هستم اما الان برای من ریختی! فکر می‌کنم کسی که اینقدر سعه صدر ندارد و موفقیت دیگران را نمی‌تواند ببیند احتمالا هنرش هم دزدی و عاریه ای است و چند سال دیگر مشخص می‌شود. امکان ندارد باسواد واقعی این طور صبحت کند. چون باسواد واقعی با ایمان است. این جور روشنفکرها از سواد یاد گرفتند گوشه خیابان بایستن ببیند چه کسی ردی می‌شود تا یک گیری به او بدهند. من که کسی نیستم اما این موضوعات را هیچ وقت درک نکردم و نمی‌کنم.

*برای صداقتی که در صفحه‌ات داری تا به حال پیش نیامده از جانب مدیران تلویزیون یا مدیران سینمایی تذکر یا هشداری نداشتی؟ نه، می‌دانم رصد می‌شود اما آن‌ها می‌دانند که شیله پیله ای ندارم. من چند وقت پیش برای شکایتی به پلیس امنیت رفته بودم و باورتان نمی‌شود که آنجا به من گفتند همه ما می‌دانیم که شما خود خودتی! من آنجا انتقاداتم را عنوان کردم. سعی نکردم ادای کسی را دربیاورم که نیستم. شاید خیلی از مسئولین و مدیران با من موافق نباشند اما برخوردی ندارند چون طرفشان را می‌شناسند و از این بابت واقعا از آنها ممنونم. آن اوایل من چند بار به جاهای مختلف احضار می‌شدم و به من می‌گفتند هر جا که هستی سعی کن درست زندگی کنی و این حرف را آویزه گوشم کردم و تمام تلاشم را می‌کنم که درست کنم.

*کامنت و نظری بوده که خیلی رویت تاثیر گذاشته باشد ؟ من کامنت هایم را معمولا پاک نمی‌کنم نه به خاطر اینکه خیلی بزگوار باشم، نه اینترنت خانه‌ام خیلی ضعیف است .(می خندد) اینترنت همراه هم ندارم چون تمرکزم را وقتی خارج از خانه هستم از من می‌گیرد. پارسال یک بار خانمی برای من پیامی فرستاد که شما الگوی دختر من هستی می خواهم خواهش کنم که حجابت را کمی‌رعایت کنی. من اینقدر از صداقت ایشان خوشم آمد و از پیامش لذت بردم که حد و حصر ندارد و درباره آن پست هم نوشتم زمانی که به جشن دنیای تصویر رفتم با حجاب کامل رفتم و سعی کردم به خاطر آن خانم رعایت کنم تا به او اثبات کنم نظرش برایم مهم بود. اما پیام هایی هستند که واقعا حالم را بد می‌کنند اینکه کسی پانزده خط برای من نوشته بود و در آن به مادر من توهین کرد. مادر من خط قرمز زندگی ام است و باورت نمی‌شود که در آن لحظه احساس می‌کردم که خون به مغزم نمی‌رسد و اگر آن شخص نزدیکم بود شاید او را می می‌کشتم. مادر من اسطوره نجابت و پاکی برای من است و با خودم فکر کردم شاید این کسانی که کسی را می‌کشند حتما لحظه ای به همین حال می‌رسند و خون به مغزشان نمی‌رشد اما بعد از آن وقتی آن ویدئوی دردناک سگ آزاری را دیدم به این ذهنیت رسیدم شاید آن فرد هم در اینستاگرام است و همین قدر انسان مریض ممکن است در این فضا وجود داشته باشد. چرا من فکر می‌کنم همه آدمهای فضای مجازی آرام و سالم هستند؟ این فکر باعث شد که کمی آرام بشوم.

*برای امسال برنامه خاصی داری؟ قصدم این است بیشتر به تئاتر فکر کنم. یک کتاب نوشتم و سعی می‌کنم در سال جدید این نوشتن ها را ادامه بدهم و متن هایم را جمع و جور کنم. مستندسازی را هم می خواهم جدی‌تر بگیرم. حتما سعی می‌کنم تحقیقاتم را شروع کنم تا درباره شهدا مستند بسازم چون من احترام زیادی به شهدای سرزمینم دارم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت